درست سه سال پیش (۱۳۹۵) آقای غنی با صدور فرمانی، نهم حوت را روز ملی نیروهای امنیتی نامگذاری کرد که کابینهی افغانستان نیز آن را تصویب کرد. پس از آن، این روز درج تقویم رسمی افغانستان شد و همهساله در سراسر کشور به حمایت از نیروهای دفاعی و امنیتی از آن بزرگداشت میشود.
هر چند در آن روزها نامگذاری این روز با حرف و حدیثهای زیادی مواجهه شد و برخی از چهرههای نظامی، نامگذاری این روز را در تقویم ملی تعریف نشده دانستند؛ اما در کشوری مانند افغانستان که جنگهای داخلی توانسته بود مفهومی به نام «نیروهای امنیتی» را در ساختار نظامی به چالش بکشد، نامگذاری چنین روزی نیاز مبرم بود.
اکنون از نامگذاری نهم حوت ۱۳۹۵ به عنوان روز ملی «نیروهای امنیتی» درست سه سال میگذرد. رییسجمهور غنی روز گذشته در پیامی به مناسبت نهم حوت، روز ملی حمایت از نیروهای امنیتی و دفاعی، گفت که این نیروها روند صلح را با موفقیت به سرمنزل مقصود میرسانند.
درست است!
این روزها صلح آرزوی هر سرباز افغانستان است که نزدیک به دو دههی خونین را در سنگرهای جنگ و نقطه نقطهی جغرافیای افغانستان از سر گذراندند و چه بسا قربانیانی بسیاری را همین سربازان داده اند تا به چنین روزی برسیم که به راحتی میتوانیم از کلید خوردن شمارش معکوس برای صلح حرف بزنیم.
سران پیشین و فعلی حکومت افغانستان باید بپذیرند که سربازان ما در میدان جنگ به گونهی مناسب اکمال نمیشدند، در میدان جنگ هماهنگی وجود نداشت و حقوق شان به وقت و زمان آن پرداخت نمیشد. این سربازان در دورهی بعد از خدمت مشکلات بسیاری دارند. سربازان معلول و معیوب این نیروها هیچ گاه مورد توجه قرار نگرفته اند. برای سربازان اسیر شده و یا مفقودالاثر کمتر کار صورت گرفته است و خانوادههای سربازان کشته شده در زمینهی دریافت حقوق شان مشکلات فراوانی دارند.
پس باید بپذیریم که تا امروز حکومت افغانستان در قبال نیروهای امنیتی مسؤولیتپذیری کامل نداشته و سربازان بسیاری بودند که قربانی همین کمکاریها و کاستیهای رهبران نظامی افغانستان شدند. باید پذیرفت در نتیجهی تلاشهای نیروهای امنیتی بود که با ناامید کردن طالبان از ادامهی جنگ، برای اولین بار مردم افغانستان شاهد میزان پایینی از خشونتها باشند. باید بپذیریم که نیروهای امنیتی و دفاعی با تمام روایتهای موجود از بیتوجهی و بیبرنامگی در زمینهی مدیریت جنگ از سوی فرماندههان ارشد شان؛ اما دستآوردهای بیبدیلی را برای مردم افغانستان به همراه آوردند. ایستادگی و تعهد همین سربازان به شعار «خدا، وطن، وظیفه» به عنوان پاسداران قانون اساسی، حامیان تحکیم وحدت ملی و حاکمیت اقتدار ملی در جنگ سبب شده تا طالبان به اهدافی که تعیین کرده بودند، دست نیابند.
هر چند آقای غنی روز گذشته در پیامی که به همین مناسبت فرستاده بود، علاوه کرده است که به عنوان سرقوماندان اعلای قوای مسلح، در راستای تمویل، تجهیز و آموزش نیروهای امنیتی و دفاعی تلاشهای بیشتری میکند؛ تعهدی که در دورهی حکومت وحدت ملی هیچ گاه پیگیری چندانی نشده است و تا هنوز نیروهای امنیتی ما سردچار چالشهایی استند که حداقل انتظار میرفت از همان آوان شروع به کار حکومت آقای کرزی جامهی عمل بپوشد.
در سالهای گذشته همواره بیکفایتی فرماندههان جنگ و مدیران سیاسی کشور از سوی مردم و فعالان مدنی مورد انتقاد شدید قرار داشت و با این که بارها ملت حکومت را به کمکاری در قبال نیروهای امنیتی و دفاعی کشور متهم کرد؛ اما هرگز دیده نشد که حکومت این انتقادات و اعتراضات را جدی بگیرد.
یکی از پیشنهادهایی که به حکومت داده شد، این بود که باید تمامی خانوادههای سربازان پولیس و ارتش ملی که در جبههها میجنگند، بیمه شوند تا هیچ کودکی از خانوادههای این شهدا به جای ادامهی تحصیل شان مجبور به انجام کارهای شاقه نشوند.
اکنون این سؤال مطرح است که روز ملی نیروهای امنیتی میتواند زمینهساز حل مشکلات شود و یا نهم حوت چون روزهای دیگر تاریخی که در تقویم افغانستان نشانی شده است، یک روز تشریفاتی و کلیشهای خواهد بود؟
در پایان باید گفت که با نزدیک شدن به فصل تازهای از اوضاع سیاسی در افغانستان، در این مرحلهی دشوار، نمایندگانی که قرار است به نمایندگی مردم افغانستان در مذاکران صلح بینالافغانی با طالبان حضور پیدا کنند و ارمغانآور صلح در افغانستان باشند، باید هوشیار باشند که مبادا دستآوردهای نیروهای امنیتی را با صلح ناپایدار معامله کنند.