
نویسنده: غلامحسین رمضان زاده
در حالی که بیماری کوید-۱۹، جهان را با چالش جدی مواجه کرده و حکومت افغانستان نیز طرح قرنطین را جهت جلوگیری از گسترش این بیماری اعلان کرده است؛ اما این طرح آنچنانی که باید، رعایت نمیشود و آمار مبتلاشدگان به بیماری کوید-۱۹ در کشور، روز به روز بیشتر میشود. با در نظرداشت این که تا کنون دارو یا واکسن مشخصی برای تداوی این بیماری ساخته نشده است، لازم است بدانیم که در این شرایط، تکلیف مردم (جلوگیری از شیوع بیماری) به مراتب مهمتر و مؤثرتر از تکلیف پزشکان (تداوی و مراقبت از بیمار) است.
ضمن این که به گونهی انفرادی تلاش برای حفظالصحه، دوری از اجتماعات و هر آنچه که مانع گسترش این بیماری میشود انجام دهیم، لازم است عموم مردم به عنوان یک جمع و به شکل تیمی، جلو گسترش این بیماری را بگیرند. چنانچه مراقبت و قرنطین شدن انفرادی، ممکن تا زمانی فرد را از این بیماری در امان نگه بدارد؛ اما در صورتی که طرحهای قرنطین موفق نشود و گردش ویروس در جامعه ادامه پیدا کند، قرنطین انفرادی آنچنان موثر واقع نخواهد شد.
بنا بر این، ایجاب میکند که تمام افراد جامعه به عنوان یک تیم کاری به گونهی هماهنگ به مبارزه با این بیماری بپردازند. یک تیم کاری به گستردگی یک ملت، طبعا شامل افراد با دانش، بیسواد، مسؤولیتپذیر، بیمسؤولیت، ثروتمند یا فقیر است که هر کدام ممکن قابلیتهای متفاوت و نابرابری در امر مبارزه با کوید-۱۹ را داشته باشند؛ بنا بر این، لازم است تا هر فرد جامعه نظر به توانمندی و قابلیتهایی که دارد، به عنوان عضو یک تیم نقش بازی کند؛ نه صرفا به عنوان یک فرد؛ طوری که با آنانی که از قابلیت کمتری برخوردار استند، کمک کنیم تا به هدف جمعیای که وابسته به مؤثریت کار جمعی است، نایل آییم؛ چون مؤثریت و عدم مؤثریت قرنطین، تقصیر یا نتیجهی کار هر کسی که باشد، زیان و مفاد آن متوجه تمام اغضای جامعه خواهد شد.
از میان جامعه یک بخش عمدهی مسؤولیتها متوجه جوانان است؛ چرا که جوانان بیشترین مراودات اجتماعی را برقرار میکنند و اگر ویرس انتقال کند، اکثرا از طریق کسانی انتقال میکند که بیشترین حضور در اجتماعات دارند. نظر به اطلاعاتی که تا اکنون منتشر شده، بزرگسالان به دلیل داشتن سیستم ایمنی نسبتا ضعیفتر، بیشتر از جوانان در معرض آسیبپذیری قرار دارند. جوانان شاید بتوانند در مورد آسیبپذیری شخصی نگرانی نسبتا کمتری داشته باشند؛ اما به طور عموم نظر به دلایل زیر، جوانان بار مسؤولیت اخلاقی سنگیتری را به دوش میکشند.
اول این که جوانان میتوانند ناقل عمدهی این ویروس باشند؛ طوری که اگر بازار، محل کار و ادارات، جشنوارهها، گردهماییها و جشنهای سال نو ملاحظه شود، اکثریت مطلق این تجمعات را جوانان تشکیل میدهند و بزرگسالان بیشتر در خانه میمانند و کمتر باعث حمل ویروس میشوند؛ بنا بر این، منصفانه نیست ناقل ویروسی باشیم که خودما احتمالا بر آن غالب آییم؛ ولی قربانی آن بزرگسالان باشند؛ منصفانه نیست از دورهمیها و پیادهرویهای کنار جادهها با دوستان خودما لذت ببریم؛ اما قربانی آن را والدین ما بپردازند.
و دوم، افزایش روزانهی تعداد مبتلایان به این بیماری اگر به همین منوال ادامه پیدا کند، متأسفانه زنگ خطری را به صدا در خواهد آورد که در آیندهی نه چندان دور، پرسونل و لوازم طبی نسبت به تعداد بیماران کم باشد؛ حالتی که پزشکان مجبور به انتخاب شوند. پزشکان مجبور شوند بیماری را برای نجات دادن انتخاب کنند که عمر بیشتری برای زندگی کردن دارد و بزرگسالان به رغم آسیبپذیری بیشتر فزیکی، از توجه پزشکان نیز باز بمانند. چنانچه در ایتالیا این نظریه حد اقل مطرح شده بود که در صورت کمبود امکانات طبی، بیمارانی که بالاتر از ۸۰ سال عمر دارند، نجات داده نخواهند شد. اگر جوان استیم، جوانمرد هم باشیم.
ضمناً جوانان به دلیل این که بخش عمدهی شان دانشآموخته اند، در امر آگهیدهی و مراقبت از اعضای خانواده و نزدیکان شان بیشتر از دیگران تلاش کنند.
از جانب دیگر بر علاوهی کمکهای مالیای که باید از جانب دولت ارائه شود، آنانی که توانمندی بهتر مالی دارند و در تجارت دخیل اند، میتوانند با کمک مالی به فقرا، بلند نکردن قمیت مواد اولیه و حتا پایین آوردن آن کمک کنند تا مردم مجبور به ترک خانههای شان به دنبال لقمهی نان نشوند. برای تعداد زیادی از مردم افعانستان که درآمد روز شان صرف غذای همان شب میشود، ماندن در خانه دشوار است. اگر فقرای جامعه مجبور شوند برای نان شب کار کنند، چرخهی مراودات اجتماعی فعال نگه داشته شده و طرح قرنطین ناکام خواهد شد. دیگران (به عنوان فرد) اگر یک سال هم در خانه بمانند، کرونا نابود نمیشود؛ چون ویروس همواره در حال انتقال بوده است. در صورت عدم جلوگیری از شیوع این بیماری، هیچ کسی در امان نخواهد بود؛ حتا اگر ثروتمندان با طبقهی فقیر مستقیما در تماس نباشند، بافتهای اجتماعی طوری است که این ویروس بالاخره به هر کسی خواهد رسید؛ چنانچه سیاستمداران و چهرههای برجستهی دنیا به این مرض مهلک مبتلا شده اند؛ بنا بر این، بیجا نخواهد بود، تاجران بدانند که مفاد کمتر یا حتا هزینه کردن برای توقف و یا کنترل کرونا ،به مراتب بهتر از این است که آدم با انباری از ثروت و سرمایه بمیرد.
بر علاوهی تاجران، شهروندان متوسطی که توان کمک به مستمندان را دارند، در حد توان باید تلاش کنند تا لا اقل در حد یک وقت طعام، خانوادهای از نزدیکان، خویشاوندان و همسایگان شان را یاری کنند . این گونه، از یک طرف قرنطین بهتر تطبیق میشود، که نفع آن دوباره به خود مان خواهد رسید و جامعه کمتر آسیب خواهد دید و از جانب دیگر، طبق دستورات اسلامی، انفاق از بارزترین نشانههای یک انسان متقی خوانده شده است. امروز بیشتر از هر زمان دیگر برای در نظر گرفتن آیهی «و مما رزقناهم ینفقون» مناسب است.