ازدواج سنتی یا مدرن؟ کدام بهتر است؟ ازدواج سنتی پایدارتر است یا ازدواج مدرن؟ یکی از نکات جالبی که در برخورد با هواداران ازدواج سنتی و مدرن میبینم، این است که هر کدام شیوهی ازدواج مورد پسند خودشان را بهتر میدانند و بر این باورند که عشق و علاقه در آن شیوهی ازدواج بیشتر است و احتمال طلاق در شیوهی ازدواج دیگر بالاست. در این نوشته به بررسی ازدواج سنتی و مدرن میپردازم.
ازدواج سنتی یا مدرن؟ کدام بهتر است؟
پیش از هر چیز نیاز است که تعریفی از ازدواج سنتی و امروزی داشته باشیم تا بتوانیم این موضوع را از چشماندازهای گوناگون بررسی کنیم.
۱- ازدواج سنتی
در گذشته ازدواجها به شیوهی سنتی انجام میشد. در ازدواج سنتی خانوادهها نقش کلیدی را بازی میکردند. پدران و مادران دختری را از خانوادهی خویشاوندان، دوستان یا آشنایان برای پسرشان برمیگزیدند و پس از موافقت پسر، والدین با خانوادهی دختر مذاکره میکردند تا ببینند تمایلی به ازدواج با پسرشان را دارند یا نه. خانوادهی دختر نیز با هماهنگی (گاهی بدون هماهنگی) با دخترشان مراسم خواستگاری را ترتیب میدادند تا زمینهساز آشنایی دختر و پسر شوند. در ازدواج سنتی خانوادهها به معیارهایی مانند همترازی مالی، فرهنگی و حسن شهرت خانواده توجه ویژه داشتند و شناخت احساسات، افکار، علایق و معیارهای فرزندان برای ازدواج اهمیت چندانی نداشت. هواداران این شیوهی ازدواج بر این باورند که عشق پس از ازدواج خواه ناخواه شکل میگیرد و نیاز نیست افراد پیش از ازدواج به هم علاقهمند باشند. در شکل امروزیتر ازدواج سنتی خانوادهها زمانی را برای آشنایی بیشتر دختر و پسر در نظر میگیرند تا با نظارت خانواده به شناخت هم بپردازند.
۲- ازدواج مدرن یا امروزی
ازدواج به شیوهی امروزی در شرایطی اهمیت پیدا کرد که دختران و پسران به این باور رسیدند که باید همسرشان را بر پایهی معیارها و انتظاراتی که از همسر آیندهیشان دارند انتخاب کنند. در ازدواج مدرن و امروزی آشنایی و ارتباطات پیش از ازدواج اهمیت بیشتری نسبت به معیارهای خانواده دارد. در این شیوه فرد تلاش میکند همسرش را بر اساس علاقه و معیارهای شخصی برگزیند و به خانواده معرفی کند. هواداران این شیوهی ازدواج بر این باورند که عامل اصلی ازدواج، عشق و علاقه میان طرفین و شناخت آنها از یکدیگر است و بدون عشق و علاقه نمیتوان یک زندگی را آغاز کرد و امیدوار بود که پس از ازدواج علاقه میان زن و مرد پدید آید.
مزایا و معایب ازدواج سنتی و امروزی
اگر دوباره به این شیوههای ازدواج نگاه کنید میبینید که هر کدام از این شیوههای ازدواج مزایا و معایبی دارند که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. آمار درستی از میزان طلاقهای ثبت شده برای کسانی که سنتی یا امروزی ازدواج کردهاند در دست نیست. در ازدواج سنتی نوعی سلطهگری خانواده دیده میشود و گاهی ازدواجها به این شیوه به طور اجباری انجام میگیرند. بسیاری از کسانی که به شیوهی سنتی ازدواج میکنند بر این باورند که ازدواج کردند؛ چون باید ازدواج میکردند. نفوذ خانوادهها در ازدواج سنتی به اندازهای بالاست که پس از ازدواج هم به جای فرزندانشان تصمیم میگیرند؛ گویی آنها استند که ازدواج کردهاند نه فرزندانشان. این دخالتها گاه تا جایی دنباله دارد که راهی جز طلاق نیست. در ازدواج سنتی مرد و زن شناخت درستی از علایق، معیارها و خواستههای یکدگیر ندارند و همین نبود شناخت، زندگی مشترک را به خطر میاندازد.
تمرکز اصلی ازدواج مدرن روی عشق و علاقه پیش از ازدواج و شناخت یکدیگر است؛ اما برای یک ازدواج موفق عشق و علاقه کافی نیست. گاهی دختران و پسران به دلیل عشق و علاقهای که به هم دارند مشکلات و چالشها را نادیده میگیرند و با کسی ازدواج میکنند که معیارهای ایدهآلشان بهعنوان همسر را ندارد. آنها بر این باورند که این مسائل پس از ازدواج قابل حل است. این باوری نادرست است. هنگامی که پای گفتوگو با کسانی که میخواهند از هم جدا شوند مینشینم، میشنوم که بر این باور بودند که پس از ازدواج میتوانند همسرشان را تغییر دهند؛ اما ناکام بودهاند. در گونههای افراطی ازدواج مدرن، طرفین اجازهی هیچ گونه همیاری و همفکری را به خانوادههایشان نمیدهند و میگویند نمیخواهند خانوادهها در ازدواجشان دخالتی داشته باشند. به یاد بسپاریم که افراد در بستر خانواده رشد کردهاند و شخصیت آنها بر پایهی باورها، فرهنگ و هنجارهای خانوادهیشان شکل گرفته است. شناخت خانوادهها و همفکری آنان میتواند موفقیت ازدواج را تضمین کند.
ازدواج موفق میتواند ترکیبی از ازدواج سنتی و امروزی باشد.
بر پایهی آنچه گفته شد ترکیب ازدواج مدرن و سنتی میتواند موفقیت ازدواج را به میزان بالاتری تضمین کند. در این شیوه، بهتر است دختر و پسر پیش از ازدواج به هم علاقهمند باشند و به شناخت یکدیگر بپردازند. معیارهایی که برای ازدواج و همسر ایدهآل دارند را در نظر بگیرند و ببینند آیا کسی که میخواهند با او ازدواج کنند مناسبشان هست یا نه. از سوی دیگر معیارهای خانوادهها نیز در نظر گرفته شود. همترازی فرهنگی، اخلاقی، مالی و هنجارهای خانوادهها هر اندازه به هم نزدیک باشد ازدواج موفقتر خواهد بود. همفکری و راهنمایی خانوادهها را نباید نادیده گرفت و این راهنمایی گرفتن از آنان به معنی دخالت در ازدواج نیست. در پایان پیشنهاد میکنم کسانی که میخواهند ازدواج کنند پیش روانشناس بروند و مشاورهی پیش از ازدواج بگیرند تا بتوانند به شناخت و درک بهتری از هم، شرایط و چالشها برسند و سپس برای ازدواج تصمیم بگیرند. ما در گروه آقای روانشناس آمادهی مشاوره به زوجهای جوان و خانوادههایشان استیم. به یاد بسپارید اگر این ویژگیها را دارید ازدواج نکنید!