سرور دانش، معاون دوم ریاستجمهوری، طرح صلح کمیتهی توحید شورای عالی مصالحه را نقد کرده و گفته است که در این طرح، به طرح رییسجمهور غنی توهین شده است.
آقای دانش، دوشنبهشب (۲۳ حمل)، یادداشتی را زیر نام «نقدی کوتاه و ابتدایی بر طرح صلح گروه توحید شورای عالی مصالحه» در برگهی فیسبوکش نشر کرده است.
او نوشته است، آن چه در ۲۲ حمل ۱۴۰۰ به نام طرح «توافقنامه صلح» به عنوان طرح توحیدشده، توسط گروه تخنیکی توحید نظریات شورای عالی مصالحه ارایه شده، کاستیها و ضعفهای بسیار زیادی دارد.
آقای دانش گفته است: «در این طرح، اصولا هیچگونه توحید و انسجامی بین نظرات و طرحهای مختلف جانب جمهوریت صورت نگرفته است. با این که فیصله این بود که گروه تخنیکی شورای عالی مصالحه نظرات را توحید ساخته و یک طرح واحد ارایه کند؛ اما در این طرح برای هر دو دورهی گذار و نظام آینده، چندین گزینه ارایه شده و هیچ تحلیلی هم صورت نگرفته که کدام گزینه چه مزایایی دارد و یا چه معایبی.»
به گفتهی آقای دانش، در این طرح، با طرح رییسجمهور و حکومت افغانستان، برخورد توهینآمیز شده است و هیچگونه توضیحی در بارهی آن ذکر نشده و تنها یک تصویر بسیار فشرده از فهرست آن ارایه شده است.
او گفته است: «در حالی که همین طرح (حکومت صلح) به عنوان گزینهی الف هم معرفی شده که اصولا باید گزینهی نخست و برگزیده تلقی شود و امتیازات آن برجسته گردد؛ ولی در مقابل، طرح ب (دولت انتقالی) که طرح درجه ۲ است، چندین برابر با توضیحات و تفصیلات بیان شده و مبنای تمام مباحث و راهکارهای بعدی قرار گرفته است و طرح الف نادیده گرفته شده است و این یک نگرش یکجانبه گروه تخنیکی را نشان میدهد که عمدا خواسته طرح حکومت را مبهم جلوه دهد و به حاشیه براند.»
معاون دوم ریاستجمهوری گفته است که طرح ب (دولت انتقالی) به طور عمده طرح زلمی خلیلزاد را محور قرار داده و همه عناصر آن را با تعدیلات و اصلاحاتی تأیید کرده و از خود ابتکاری نکرده است.
او افزوده است که این طرح به جای تقویت اجماع در جبههی جمهوری، اختلافات در درون جبهه جمهوری را برجسته ساخته و به همین دلیل، به هیچ صورت قابل ارایه در نشست استانبول یا نشست دیگری نیست و باید از نو و با دقت بیشتری، طرح جامع و مورد توافق همه تدوین شود.
آقای دانش گفته است که این طرح دیدگاه تنها یک حزب را برجسته کرده است؛ زیرا نظام پارلمانی و یا صدارتی چه برای دورهی انتقال و چه برای آینده افغانستان، تنها نظر یک حزب است و نباید به عنوان نظر همه جبههی جمهوری و نظر همه اقوام و احزاب قلمداد شود.
او گفته است: «این طرح در حقیقت تقسیم قدرت بین دو قوم است که به نام نظام صدارتی یا پارلمانی و در لفافهی تمرکززدایی ارایه شده و یکی را مستحق ریاستجمهوری و دیگری را مستحق صدراعظمی دانسته است. مگر نه این است که در طول سالیان اخیر کسانی که شعار صدر اعظمی میدادند و میدهند، در حقیقت جامهی مفشن این مقام را برای قوم خاصی دوخته اند؟ و در این صورت، تکلیف دیگر اقوام چه میشود؟ اقوام دیگر در این طرح، به درجهی ۳ و ۴ و … تنزل داده شده اند. آیا مشارکت عادلانه همین است؟ آیا چنین تقسیم قدرتی شکافها و تضادهای قومی و سیاسی را وسیعتر نمیکند و یک نوع تمرکز و انحصار دیگری را در پی نخواهد داشت؟ این در حالی است که ما در این کشور هنوز نمیدانیم که قوم اول و دوم و … که است؛ چون هیچ سرشماری دقیق از نفوس اقوام نداریم.»