طالبان امروز بدتر از طالبان دیروز اند

لیزا عمری
طالبان امروز بدتر از طالبان دیروز اند

افزایش خشونت‌ها و پیش‌روی طالبان در میدان جنگ، بیش‌ از هر گروهی، زنان افغانستان را نگران کرده است. زنان که تجربه‌ی تلخ زندگی با برقع‌وشلاق در زمان طالبان را دارند، نگران این استند که نشود پس از خروج ناتو، این گروه دوباره بر سرنوشت آنان حاکم شده و زنان را از حقوق‌شان محروم کند.
نسیمه، مادری که شش فرزند دارد و پنج تن آن‌ها به مکتب می‌رود، از روزهای سیاه حکومت طالبان می‌گوید و این که اگر طالبان دوباره در افغانستان حاکم شود، سرنوشت فززندان او را خراب خواهد کرد. نسیمه، در دهه‌ی هفتاد که طالبان در افغانستان حکومت کردند، تازه به سنی رسیده بود که باید به مکتب می‌رفت و تحصیل می‌کرد؛ اما زندگی زیر سایه‌ی حکومت طالبان، نسیمه را از آموزش و تحصیل باز ماند. او، دلیل بی‌سوادی‌اش را چند دهه جنگ در افغانستان و خصوصا طالبان می‌داند.
در زمان حکومت طالبان در افغانستان، زنان از همه حقوق انسانی‌شان، جز حق زندگی در خانه محروم بودند. این گروه، مخالف آموزش و تحصیل زنان بود و حتا زنان، نمی‌توانستند بدون محرم شرعی، از خانه بیرون شوند. محدودیت‌هایی که این گروه بر زنان وضع کرده بود، به بی‌سوادی هزاران زن در افغانستان انجامید و هزاران زنی که تحصیل‌ کرده و شغلی به دست آورده بودند نیز، بی‌کار و در خانه‌های‌شان زندانی شدند.
نسیمه که در نوجوانی آرزو داشته درس بخواند و معلم شود، فرسنگ‌ها دور از آرزویش، نگران سرنوشت فرزندانش است. او می‌گوید: «نمی‌خواهم دوباره طالبا بیاین و سرنوشتی که مه دچارش شدم، کودکانم نیز دچار چنین سرنوشتی شون.» این مادر که نتوانسته درس بخواند و بیرون از خانه کار کند، می‌گوید که طالبان هنوز مردم بی‌گناه را می‌کشند و هیچ تغییری با گذشته نکرده اند. به باور نسیمه، اگر این گروه بتواند بار دیگر در افغانستان حاکم شود، این بار، خشونت بیش‌تری به راه می‌اندازد. این مادر، دوست ندارد که فرزندانش مانند او بی‌سواد بزرگ شوند. او، آرزو دارد که دخترانش، همان گونه که پابه‌پای پسرانش به مکتب می‌روند، روزی بتوانند تحصیل‌شان را تمام کرده و به جامعه خدمت کنند.
چندین دهه جنگ در افغانستان، بیش‌ترین آسیب را به زنان این کشور رسانده است. پیش از طالبان، جنگ‌هایی که گروه‌های جهادی در این کشور به راه انداختند، باعث شد تا زنان بی‌شماری از حق تحصیل و کار در بیرون از خانه محروم شوند. دو دهه‌ی اخیر، دست‌کم در شهرها و برخی ولسوالی‌ها، این فرصت را فراهم کرد که زنان تحصیل کنند و در ادارات مختلف دولتی و خصوصی وارد کار شوند.
بهشته، دانش‌جوی طب در یکی از دانش‌گاه‌های خصوصی، از تلاش‌هایش برای رسیدن به رشته‌ی طب می‌گوید و نگران است که مبادا طالبان بیایند و او دیگر نتواند رشته‌ی مورد علاقه‌اش را بخواند. «زیاد تلاش کدم تا اینجا رسیدم. سال دوم دانش‌گاهم است و نمی‌خواهم با آمدن طالبان، آرزویم نقش بر آب شود و فقط آرزو باقی بماند.»
تنها بهشته نیست که نگران است آرزویش تنها آروز بماند. صدها هزار دختر و زن، طی دو دهه‌ی اخیر، تلاش و تحصیل کرده اند تا وارد جامعه شده و سهمی در پیش‌رفت جامعه‌ی‌شان داشته باشند. بیش‌تر این زنان که مصروف کار یا تحصیل اند، طی ماه‌های اخیر، دچار این نگرانی شده اند که با خروج ناتو، دولت نتواند مقابل گروه‌های تروریستی ایستادگی کند و سرنوشت آنان به دست طالبان یا دیگر گروه‌های بنیادگرا بیفتد؛ گروه‌هایی که هیچ ارزشی جز کارکردن در خانه، برای زنان قایل نیستند.
به باور بهشته نیز، طالبان نه تنها که بهتر نشده اند، بل که شکست آنان و تلفاتی که طی دو دهه داده اند، آنان را بدتر از طالبان گذشته خشن کرده است: «طالبان همان طالب‌های گذشته‌ی کهنه‌فکر استند که همان ظلم و حق‌خوری هنوزم در وجودشان است. اگر افغانستان به دست این‌ها سپرده شود، نه ‌تنها زنان را بل که همه‌ی کشور را نابود خواهند کرد.»
گفت‌وگوهای بی‌نتیجه‌ی صلح و عدم پای‌بندی طالبان به منطق گفت‌وگو، نگرانی از تشدید جنگ و سقوط دولت را بین مردم و خصوصا زنان بیش‌تر کرده است. زنانی که به مشکل توانسته اند تحصیل کرده و وارد جامعه‌ی کاری افغانستان شوند، نگران ازدست‌دادن فرصت‌های نسبی‌ای استند که به دست آورده اند.
عاطفه، دختری که در یکی از رستورانت‌های کوته‌ی‌ سنگی گارسون است، از از این که می‌تواند کار کند و سهمی در درآمد خانواده‌اش داشته باشد، خوش‌حال است. او، هم‌کارانش را مانند خانواده‌اش می‌پندارد و می‌گوید که اگر طالبان بیایند، شغلش را از دست خواهد داد. به باور عاطفه، زنان، نیمی از پیکر جامعه استند و بدون حضور فعال زنان، جامعه نمی‌تواند به پیش‌رفت برسد. عاطفه، آمدن بدون قیدوشرط طالبان را نمی‌خواهد و از دولت و کشورهای خارجی، می‌خواهد که زنان افغانستان را تنها نگذارند.
هم‌زمان با خروج ناتو، طالبان در کنار این که اشتراک در نشست استانبول را رد کرده اند، حملات نظامی‌شان را در میدان جنگ و شهرها افزایش داده و رؤیای گرفتن افغانستان از طریق جنگ را در خود می‌پرورانند. دولت که مسؤولیت دارد از ارزش‌های دو دهه‌ی اخیر در مقابل طالبان و گروه‌های مشابه حفاظت کند، ظاهرا تا این‌جای کار، عمل‌کرد درستی در میدان جنگ نداشته است. با تشدید جنگ، مردم انتظار دارند دولت که امکانات نظامی و ارتش منسجم دارد، میدان جنگ را بر طالبان تنگ کرده و این گروه را وادار به گفت‌وگو کند.