نویسنده: شکیلا احمدی
آزار و اذیت جنسی زنان و دختران، یکی از معضلات عمده است. هر چند که تحقیق بسیار دقیق و مشخصی در این زمینه، هنوز صورت نگرفته؛ ولی نگاه کلی به وضعیت، نشان دهندهای اتفاقات و نیز افزایش این اعمال قبیح، در جامعه است. آزار و اذیت جنسی زنان، در تمامی جوامع با شدت و ضعف، وجود داشته و بخشی از تجربهی زندگی آنان شده است که آسیب و صدمات جدی را بر قربانی، وارد میکند. امکان وقوع این نوع مزاحمتها، در همهی مکانها، از جمله مکانهای عمومی، رایجتر است که از سوی افراد مختلف، اعم از خود و بیگانه، قابل تصور بوده و عمدتا، جنبهی جنسی دارد؛ چون تصور همگان از خشونت علیه زنان، خشونتهای شدید است، به همین علت اینگونه آزار و اذیتها، معمولا جدی گرفته نمیشود. سکوت زنان در برابر آزارهای جنسی را میتوان به دلایلی همچون، ترس از سرزنش و عدم حمایت لازم نهادهای اجتماعی، مراجعه نکردن آنان به مراجع مسؤول، به دلیل دشوار بودن اثبات آن، بیان کرد و یا اینکه بنابر دلایلی، آشکار ساختن این مسأله را، مایهی شرم و زیر سؤال رفتن عزت و عفت خویش، میدانند. در نوشتهی حاضر، کوشش شده است تا در حد ظرفیت مقاله، به توضیح مفاهیم و شیوهی مواجهه با آن، پرداخته شود.
مفهوم آزار و اذیت
الف؛ در لغت
آزار و اذیت در لغت، هممعنا استند و در اصطلاح کیفری و عرف قضایی، مصادیق و معنای یکسان دارند؛ هر چند که برخی حقوقدانان، معتقدند که آزار شدیدتر از اذیت است.
لغت نامهی دهخدا، آزار را به معنای « عذاب، شکنجه، عقوبت، آسیب و گزند،» آورده؛ اما اذیت را به معنای «آزار، رنج، محنت، شکنجه، عذاب رنجه شدن،» آورده است.
ب؛ در اصطلاح
قاموس اصطلاحات حقوقی، در رابطه به معنای (آزار)، اشاره نکرده؛ اما (اذیت) را به معنای، «رسانیدن هرنوع ضرر مادی و یا معنوی، حقوقی و یا اخلاقی به دیگری، بیان کرده است؛ اما در اصطلاح حقوقی، قرار ذیل تعریف شده است: «آزار و اذیت، عبارت است از تماس بدنی، خواست نامشروع، آزار کلامی، غیرکلامی و یا هر عملی که موجب صدمهی روانی، جسمانی و توهین به کرامت انسانی زن و طفل، شود.»
قانون منع خشونت علیه زن، آزار و اذیت را چنین تعریف کرده است: «آزار و اذیت، ارتکاب اعمال و حرکات، یا استعمال الفاظ به هر وسیله و به هر نوعی که موجب صدمه، به شخصیت، جسم و روان زن، شود.»
اسناد بینالمللی، آزار و اذیت را نیز، اینطور بیان کرده است: «آزار و اذیت، هر رفتار نامناسب و ناخواستهای است که منطقا، منجر به اهانت و تحقیر شخص دیگر شود. آزار و اذیت، ممکن است، لفظی، رفتاری و یا اقدامی باشد که هدف آن، رنجاندن، هشدار، تحقیر، ارعاب، تخویف، خوارکردن و شرمسار نمودن دیگران باشد، یا اینکه محیطکاری را به محیط تهدیدآمیز، خصمانه یا توهینآمیز، تبدیل نماید.»
ج؛ رابطه بین خشونت علیه زنان و آزار و اذیت زنان
ظاهرا آزار و اذیت به نحوی مترادف یا مشابه خشونت است؛ اما این مشابهت به این صورت است که خشونت از طریق بیان مصادیق آن، در قانون تعریف شده، در حالیکه آزار و اذیت، مستقلا تعریف و حتا به عنوان یکی از مصادیق خشونت، بهکار رفته است. در واقع، آزار و اذیت، خشونت علیه زنان است که در انواع رفتار وکلام ظاهر میشود؛ اما دامنهی آن، گسترده بوده که موارد زیادی را، شامل میشود. پس، میتوان چنین نتیجه گرفت که آزار و اذیت، به عنوان عمل، حرکت و یا گفتاری است که به نوعی، منجر به صدمهی جسمی و روحی زن، میشود و خود، از جمله موارد خشونت تلقی شده؛ اما هر خشونتی، در قالب آزار و اذیت، قرار نمیگیرد.
به بیان دیگر، میتوان گفت که آزار و اذیت زنان و دختران، در مفهوم و مصادیق، به نحوی با آزار و اذیت جنسی، رابطه دارد؛ همان طورکه آزار و اذیت جنسی، ناظر بر رفتار لذتجویانه، از طرف مرد در برابر زنان و دختران است. آزار و اذیت زنان و دختران نیز، به طور کلی و به هر نحوی که صورت گیرد، معمولا بار لذتجویانه با خود، دارد ؛ اما منظور از خشونت نیز، هر عملی خشونتآمیزی است که مبنای جنسی داشته و باعث بروز آسیبهای جسمی، جنسی و روانی بر زنان شود و هرگونه رفتارهای غیر اخلاقی و غیر اجتماعیِ است که زن، بهخاطر زن بودن، متحمل میشود.
انواع آزار و اذیت جنسی بر زنان
یکی از شایعترین نوع خشونتها بر زنان، آزار و اذیت جنسی است. زنان به عنوان قشر آسیبپذیر، حتا در جوامع پیشرفته، قربانی خشونت و آزار و اذیت جنسی، به انواع مختلف، میشوند. زنان در جامعهی افغانستان نیز، از گذشتهها تا به امروز، تحت عناوین مختلف در مکانها و موقفهای متفاوت، مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، چه زنانی که در خانه و چه زنانی که بیرون از خانه در وظیفه، یا مکانهای تعلیمی و تحصیلی استند، همه با تهدید، آزار و اذیت جنسی، رو به رو بوده، هم از طرف بیگانهها و هم از طرف افراد خودی، حتا افرادی که از آنها انتظار میرود از زنان، مراقبت ومواظبت نمایند.
آزار و اذیت زنان و دختران، طیف وسیعی را در بر میگیرد که در یک دستهبندی کلی، میتوان از آزار و اذیت کلامی، غیرکلامی و فیزیکی، نام برد. هر یک از موارد فوق، مصادیق متعدد دارد. آزار و اذیت کلامی بیشتر در مکانها و محلات نسبتا خلوت، اتفاق میافتد، آزار و اذیت غیرکلامی در هر مکانی قابل تبارز بوده؛ اما محلات مزدحم، فضای مناسب برای آزار و اذیت فیزیکی است.
آزار و اذیت کلامی
یکی از رایجترین انواع آزار و اذیت جنسی در افغانستان، آزار و اذیت کلامی است که به شیوههای مختلف نسبت به زنان، اعمال میشود که
درخواستهای نامشروع و درخواست رابطهی جنسی از انواع آزار و اذیت کلامی است.
آزار و اذیت غیرکلامی
قبلا یاد آور شدیم که خشونتها بر زنان، به اقسام مختلف تقسیم میشود. برخی ازین خشونتها، آزار و اذیت غیر کلامی است. دراین باره، قانون منع خشونت علیه زن، آزار و اذیت غیر کلامی را، اینگونه تعریف میکند: «به نمایش گذاشتن تصاویر یا مطالب توهینآمیز، در رابطه به مسایل جنسی، در رسانهها و شبکههای اجتماعی، فرستادن از طریف شبکههای اجتماعی، عکس گرفتن، نشر یا پخش فیلم، تصاویر زن یا خانوادهها وسایر موارد، به هر وسیلهی که باعث صدمه به شخصیت زن و طفل و سلامت روانی آنها شود.»
آزار و اذیت غیرکلامی، به هر گونه رفتار غیرمستقیم و غیرشفاهی که مبنای جنسی داشته و باعث آزرده شدن و رنجش زنان شود، است. مثلا، هارن زدن و درخواست سوار شدن به موتر، تماسهای تلفونی، ارسال پیام، ایمیل، با انگیزهی جنسی، تصاویر غیراخلاقی و امثال اینها، جزء موارد خشونت علیه زن، به صورت غیر کلامی است.
آزار و اذیت فیزیکی
آزار و اذیت فیزیکی، از نظر قانون منع خشونت علیه زن، به معنای لمس کردن است. دراین باره قانون مزبور، تصریح میکند: «لمس کردن بدن زن و طفل، به مقصد ضرر یا آسیب رساندن سطحی بر بدن زن و طفل، به طور عمدی است.» مزاحمتهای فیزیکی زمانی اتفاق میافتد که رابطهی جسمانی، حالت ابتدایی و اولیه داشته و هدف آن، اکتفا به همان سطح باشد. آزار و اذیت فیزیکی زنان در معابر، اماکن عمومی، وسایل نقلیهی عمومی و غیره در جوامع مختلف، از جمله جامعهی افغانستان، متأسفانه درحال گسترش بوده و دارای مصادیق مختلف، مانند سد راه، تعرض و لمس بدن، نگاه شهوتآلود و آزاردهنده، چشم چرانی، شانه زدن، اشپیلاق زدن و غیره است.
الف؛ کنوانسیون محو کلیهی اشکال تبعیض علیه زنان
کنوانسیون مذکور، به صورت مستقیم به مزاحمت جنسی نپرداخته است؛ اما از دولتهای عضو خواسته تا هرگونه تبعیض علیه زنان را، محکوم نموده و اقدامات لازم و ضروری را به منظور رفع تبعیض علیه زنان، در همهی موارد و زمینهها، مخصوصا در محیطکاری، آموزشی و زندگی اجتماعی، به عمل آورند. بر اساس مادهی ششم کنوانسیون رفع کلیهی اشکال تبعیض علیه زنان، «دولتها مکلفاند که اقدامات لازم، از جمله قانونگذاری را برای جلوگیری از قاچاق و بهرهبرداری جنسی، به عمل آورند.» نکتهی قابل توجه این ماده، این است که بهرهبرداری جنسی و قاچاق زنان، از مصادیق خشونت علیه زن محسوب میشود.
ب؛ اعلامیهی محو خشونت علیه زنان
اعلامیهی مذکور، در مادهی چهار از تمامی دولتها، تقاضا نموده تا این عمل را تقبیح نمایند و دولتها نباید هیچ کدام از عادات، عنعنات و یا ملاحظات مذهبیای را که مانع اجرای مکلفیتهای شان در زمینه زدودن آن میشود، بهانه کنند و باید از سیاستهای مؤثر، برای محو آن استفاده کنند.
علاوه بر موارد یاد شده در سطح بینالملل، اسناد دیگری نیز وجود دارد که به منع تبعیض و خشونت علیه زنان پرداختهاند. مهمترین اسناد که افغانستان به آنها ملحق شده است، عبارت است از، اعلامیهی جهانی حقوقبشر، کنوانسیون بینالمللی حقوقمدنی و سیاسی، کنوانسیون بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون منع شکنجه و سایر برخوردهای ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز و کنوانسیون حقوق اطفال؛ در تمامی اسناد متذکره، احکام مشخصی وجود دارد که بر حمایت از حقوق زنان، منع تبعیض و خشونت علیه زنان، تأکید میکند.
ج؛ قانون منع خشونت علیه زنان
یکی دیگر از قوانین مهم، قانون منع خشونت علیه زنان است که در سال (۲۰۰۹) میلادی، بر اساس یک فرمان تقنینی از سوی رییسجمهورسابق، حامد کرزی به تصویب رسید. یوناما در سال (۲۰۱۱) از آن به عنوان، «مهمترین اقدام قانونی اتخاذ شده تا حالا، از سوی حکومت برای جرم پنداشتن اعمال خشونت در برابر زنان و مجازات عاملان آن، یاد کرده است.»
قانون متذکره به صورت مشخص، به موضوع خشونت و آزار و اذیت بر زنان پرداخته و ۲۲ مورد را به عنوان خشونت علیه زنان، معرفی و جرم انگاشته است. علاوه بر آزار و اذیت جنسی که برای اولین بار به وسیلهی این قانون، جرم اعلام شد، موارد متعددی مثل ازدواج اجباری، تعدد زوجات، تبادل زنان به عنوان خونبها (بد دادن)، ازدواج زیرسن و چندین مورد دیگر، به صورت مشخص، تحت عنوان خشونت، آزار و اذیت علیه زنان، جرم شناخته شده است. هدف از تصویب این سند، تأمین حقوق قانونی و حفظ کرامت انسانی زن، حفظ سلامت خانواده و مبارزه علیه رسوم، عرف و عادات ناپسند که باعث خشونت علیه زن میشود، حمایت از متضررین آزار، اذیت و قربانیان خشونت، جلوگیری از خشونت علیه زن، بلند بردن سطح آگاهی عامه در مورد خشونت علیه زن و تعقیب عدلی و قضایی مرتکبان جرایم خشونت علیه زنان، است.
فصل دوم این قانون، بیان کنندهی تدابیر وقایوی و حمایتی، برای جلوگیری از خشونت علیه زنان و همچنان، معرفی نهادهای ذیربط در زمینه محو خشونت علیه زنان و نیز فصل سوم، مسایل جزایی جرایم آزار و اذیت زنان را بیان نموده است.
نکتهی قابل توجه، ذکر این است که قانون منع خشونت علیه زنان، دارای نوآوریهای زیادی است که برغنامندی نظام حقوقی کشور، میافزاید، مانند شناسایی حقوق متضررین از جرم، پیشبینی حق جبران خسارت برای قربانی خشونت. ضمن نوآوریها و نکات قوت که بیان شد، این قانون دارای کاستیها و نکات ضعف، مانند جرم انگاریهای نا بهجا، به کارگیری اصطلاحات حقوقی نا بهجا، حبسگرایی بیش از حد، منع نادرست برخی از تدابیر مناسب جزایی، نیز است.
در حالیکه قانون منع خشونت علیه زنان را، میتوان یکی از مبانی مهم، برای جلوگیری، منع خشونت، آزار و اذیت زنان، محسوب کرد؛ اما متأسفانه هنوز با چالشهای سنتی فراوانی، از سوی نیروهای سنتی جامعه مواجه شده است.
د؛ قانون منع آزار و اذیت زنان و اطفال
قانون منع آزار و اذیت زنان و اطفال، یکی از مهمترین و معتبرترین سندی است که در سطح ملی، دولت افغانستان را مکلف به مبارزه علیه خشونت، آزار و اذیت زنان، میسازد. این قانون به منظور رسیدگی به تخلفات و جرایم آزار و اذیت زنان و اطفال، تصویب شده است. اهدافی که در این قانون بیان شده است عبارت از، جلوگیری از آزار و اذیت زنان و اطفال، حمایت از متضررین آزار و اذیت، فراهم نمودن محیط مناسب و مصئون کار، تعلیم، تحصیل و دسترسی به خدمات صحی، بدون آزار و اذیت برای زنان و اطفال، تأمین آگاهی و آموزش عامه از طریق رسانههای جمعی، در مورد منع آزار و اذیت زنان واطفال.
راهکارهای پیشگیری از آزار و اذیت جنسی زنان
گسترش جرایم جنسی، پیامدهای ناگواری چون، از بین رفتن احساس امنیت، سستی بنیاد خانواده و شیوع بیقانونی در جامعه و حتا جرایم غیر جنسی را به دنبال دارد، به همین علت نظامهای مختلف حقوقی، از جمله افغانستان، راهکارها، تدابیر و اقدامات ویژهای برای کنترل، برخورد و ریشهکن کردن آن، اتخاذ نمودهاند. آزار و اذیت جنسی در مفهوم عام، شامل هر نوع رفتار جنسی میشود که در قانون برای آن، مجازات پیشبینی شده است. این نوع مزاحمتها، بعد از قتل و ضرب و جرح، از مهمترین جرایم در جهان محسوب میشود که علاوه بر آسیبدیده و قربانی ( زنان و دختران)، جامعه را نیز به شدت متأثر میسازد. افزایش وقوع آزار و اذیت جنسی زنان در جامعهی افغانستان، لزوم توجه بیشتر، برای بررسی و بیان راهکارهای پیشگیری و کاهش این نوع مزاحمتها را نشان میدهد؛ چرا که گسترش مزاحمتهای جنسی، عواقب و پیامدهای بسیار ناگوار و منفی فردی و اجتماعی را به دنبال دارد.
ایجاد راهکارهای پیشگیری از آزار و اذیت جنسی زنان، بخشی از مبارزه برای ایجاد جامعهای عاری از آزار و اذیت زنان و دختران، تسهیل آزادی، برابری و رفاه برای آنان بوده است. در مسایل اجتماعی هیچ پدیدهی، صرفا یک دلیل ندارد؛ بلکه مجموعهای از عوامل، باعث بروز و تشدید این ناهنجارها و آسیبهای اجتماعی در جامعه میشود. در مورد آزار و اذیت جنسی زنان و دختران نیز، باید آغاز عوامل مؤثر در بروز این پدیده شناسایی شود تا به اساس آن، بتوان راهکارهای مؤثر و مفید برای پیشگیری از وقوع و ایجاد آزار و اذیت ارائه کرد. عوامل چون، نوع نگاه ابزاری در بارهی زنان و دختران، رفتارهای تبعیضآمیز، بیکاری، وِلگردی، مشاهده تصاویر و فیلمهای غیر اخلاقی از طریق رسانهها، انترنت و صفحاتمجازی و دهها نمونهی دیگر، از جمله عواملیاند که زمنیهی آزار و اذیت جنسی را فراهم میکند. مبارزه با این عوامل، میتواند در پیشگیری از آزارهای جنسی مؤثر واقع شود.