نویسنده: قدرتالله عمرانی
زنان شباهت خیلی نزدیک با رویایی واقعی دارند، رویایی که تمام عمر سعی و تلاش می کنیم تا به دستش آوریم؛ اما جامعهی مردسالاری که نمیدانم بر چه اساسی بنیانگذاری شده، مرد را جنس برتر میداند و زن را موجود ضعیف و ناتوان تلقی میکند و او را جنس دوم میانگارد، در حالی که جوامع مردمحور، از قدرت و شایستگی و از مقاومت زن آگاه هستند، و از ترس این که مبادا زنان روزی جایگزین ایشان شوند و جا و مقام آنها را تصاحب کنند و مردها را به چالش بکشند، احساس ناتوانی و شکست میکنند.
در تمام ادوار تاریخ، با این که شاهد جنبش و رهبریت زنان بوده ایم؛ اما همیشه رفتار زنستیزانه در بطن جامعه، بیانگر نامهربانی به زن و جایگاه او بوده، اگر در تاریخ ببینید، با واقعیتهای تلخی آشنا خواهید شد و آن نیست مگر بیحرمتی، تحقیر و نادیده گرفتن حقوق نصفی از جمعیت جامعه؛ اما متاسفانه در جوامعی که قرنها قدرت و حاکمیت دست مردها بوده، حمایت و پشتیبانی از حقوق و کرامت زن، جرم است.
جایگاه زن نه تنها در جامعهای افغانستان نادیده گرفته میشود که در تمام جوامع، نظر مردها نسبت به زنان جامعه، برتری دارد و گاهی بینهایت خشمگینانه و از روی کینهورزی است. به جایگاه رسیدن زن در جامعهی افغانستان، گاهی با زیر سؤال رفتن عزت، حرمت و شرافتش میانجامد، زنان از ترس بدنامی و انگهای نادرستی که به ایشان زده میشود ، نمیتوانند حتا در پستهای دولتی و شرکتهای قراردادی کار نمایند.
متاسفانه خوبترین، با حرمتترین و با حجابترین زن در جامعهای سنتی افغانستان از دید مردها، زنی است که هرگز از خانه اش بیرون نمیآید و تمام روزش را در خانه سپری میکند. آنجا است که چنین زنان، مقام بالایی را نزد همسر و مورد تایید و نوازش فامیل قرار میگیرد. اگر از مرد افغانستان سوال شود، یک زن خوب چگونه زنی است، اکثریت خواهند گفت، زنی که به شوهر و فرزندان خود عشق بورزد و فرمانبردار مرد خانه اش باشد، زن در حالی که به خانوادهاش عشق می ورزد باید با سواد و در عین حال مدیر خانه نیز باشد، مادر خانواده باید با سواد، با خرد و دانش باشد که بتواند فرزندان نیک و خردمند و فرهیخته بار بیاورد. بسیاری از زنان افغانستان شوربختانه، اسیر مردانی جاهل و کم خرد هستند که فقط زن را برای رفع نیازهای مردانهی خویش در خانهها اسیر میکنند، وقت آن رسیده که زنان و مردان برابر باشند، پدر، شوهر، برادر و پسر حق و حقوقی که برای خود مناسب میبینند برای مادر، همسر، خواهر و دختر خویش نیز مناسب بدانند.
مردها خویش را صاحب و مالک زن ندانید، هیچ انسان آزادهای نباید بنا به جنسیت، بردهی انسان دیگری باشد. به دختران تان همان حقی را بدهید که برای پسران تان مناسب و شایسته میدانید. اگر زنی را به جرم گناه و خیانت مجازات میکنید، مرد هم شریک بوده و باید یکسان مجازات شوند. ای برادر با دیدهی احترام به دختران جامعه ات نگاه کن، زنان، مادران، خواهران و دختران سرزمین ات قابل احترام هستند. چرا باید پوشش زنانه نسبت به نگاه نادرست مردانه انتخاب شود؟
زمانی در قرن بیست و یکم، زنی را به جرم عاشق شدن، بیرون شدن از خانه، دیر رفتن به خانه و… بدون اجازهی مادر، پدر و یا همسر سر و گردن می برند، چگونه میتوان از فرهنگ انسانی، توسعه و برابری سخن گفت؟
نادیده گرفتن حقوق و جایگاه زن در یک جامعه، بیانگر ضعف، نادانی و جهل مردم آن است که هرگز حضور زن را باور، درک و به صورت واقعی نشناخته است. جامعه ای که زن را نادیده میگیرد، هرگز به سمت و سوی توسعهی اقتصادی، انسانی و رشد فرهنگی پیش نخواهد رفت. امیدوارم دیگر هیچ مردی، زنی را ضعیفه خطاب نکند، زن ملکهی زندگی مرد است؛ اگر ما به زنان احترام و جایگاهی که شایستگی و لیاقتش را دارند و در شان آنان است ندهیم، به کرامت و ارزشهای انسانی توهین و بیحرمتی کرده ایم.
هیچ مردی برتر از زن نیست و هیچ زنی برتر از مرد نیست. این برتری طلبیها و جداییها بیانگر چیزی نیست، جز کوته اندیشی و خودخواهی طبقه مرد سالار.
مردها با چه وجدانی به صورت مادر، همسر و خواهر خود نگاه میکنند، وقتی برای عاشق شدن، آنها را دار میزنیم، به خاطر این که از خانه بیرون میشوند سنگسار و بیحرمتی میکنیم؛ به خاطر زن بودن شان از همهی حق و حقوق طبیعی محروم شان میسازیم.
تا یک قرن بیش زنده به گور شان می کردیم، با بیرحمی تجاوز میکنیم، با چشمان باز سنگسار و گردن شان را با داس میزنیم. امیدوارم وقتی فرزند دختری به دنیا آمد، خوشحال باشیم؛ چون لطیفترین و زیباترین گل در زندگی مان در حال نمو و شکفتن است. از روشنفکران، صاحبنظران و تحلیلگران خواهانم نگاه تان را نسبت به جایگاه و ارزش همسر، مادر و خواهران تان تغییر دهید، زنان جامعه تان را زیبا و با احترام بنگرید، زنان گوهرهای فروزان این ملک هستند.