نویسنده: فرح دیبا انوری
برای بسیاری از زنان درگیر با خشونت، استراتیژی غالب، انکار و حاشا است؛ به این معنا که خشونت علیه زنان، منحیث یک پدیده، یک مسأله و یا هم یک هنجار اجتماعی، آنان را وا داشته است تا تمامی رفتارهای خشن فیزیکی، توهین و تحقیر از سوی مرد یا محرومیت از حقوق مادی یا اجتماعی خود را به عنوان بخش از زندگی عادی زنانه تعریف، آن را عادی دانسته و به جنسیت خود ربط دهند؛ به همین لحاظ، در گروههای مختلف، زنان این باور وجود دارد که خشونت علیه زن، یک امر عادی، قابل قبول و بخشی از سرنوشت آنها، به دلیل زن بودن است برای همین، باید با آن نهایت مدارا کرد.
براساس همین باور و طرز تفکر، واکنش نشان دادن به خشونت از سوی زنان، ناپسند است و اگر زنی خشونتی را که به او اعمال میشود نپذیرد، به عنوان کسی که هنجارشکن و یا تابوشکن است، سرزنش می شود و عامل بد نامی و بیآبرویی خوانده میشود. از طرف دیگر، فشارهای فرهنگی و اجتماعی که وظیفهی زنان را حفظ آبرو میداند، در کنار ترس از بدنامی و سرزنش دیگران، زنان را به سکوت، تسلیم شدن و تن دادن تشویق می کند.
متأسفانه با وجود تغییرات اجتماعی، در میان خود زنان و بالا رفتن آمار زنان تحصیلکرده و شاغل، هنوز که هنوز است، پدیدهی شوم خشونت علیه زنان کاهش پیدا نکرده است. شاید تنها دلیل آن همین سکوت خود زنان آسیبپذیر باشد و یا هم درگیر بودن با جامعهی به شدت بسته که رسیدن زنان به آرزو و امیال شان را ناممکن و محدود کرده است.
اگر از دیدگاه سنتی و جامعهی سنتی به قضیه نگاه کنیم، زن مایملک همسر خویش پنداشته شده و در مقابل تمکین جنسی، مرد باید به او نفقه بدهد و اگر ناموسش را در خطر دید، میتواند او را شکنجه کرده و حتا بکشد. اگر به این چشم بنگریم، زن به صورت کامل و تمامعیار، بردهی جنسی و جسمی مرد شناخته میشود.
در این اواخر، پدیدههای مختلف خشونت علیه زنان در سراسر کشور به وقوع پیوسته است که از آن جمله، «بیبی زلیخا» یکی از زنان مظلوم و قربانی خشونت خانگی است که از طرف شوهر نامردش در ولایت ارزگان به صورت فجیع و رقتباری، مورد شکنجه قرار گرفت. شاید او، تنها زن افغان نیست که قربانی خشونت شده و قطعا آخرین آن نیز نخواهد بود.
اگر بخواهیم درد و رنجی را که زلیخا متقبل شده است بیان کنیم، صفحههای زیادی سیاه خواهد شد تا اندکی از درد وی را بازگو کنم؛ اما مسوولیت زنان روشنفکر و تحصیل کرده است که تا میتوانند، برای خشونت علیه زنان صدا بلند کرده و با حمایت از زنان مظلوم مثل زلیخا، فرصت به اثبات رساندن شان را بدهند.