مذاکرات بینالافغانی نزدیک شده و قرار است که تا چند روز دیگر، حکومت افغانستان و نمایندگان طالبان، در میز مذاکره، حاضر شوند. گروه طالبان اعلام آمادگی کرده که در ۲۰ حوت، آمادهی مذاکره با افغانها است. محمداشرف غنی، رییسجمهور افغانستان، در افتتاحیهی نشست سالانهی پارلمان افغانستان گفت که تا دو روز دیگر، هیأت مذاکرهکننده را مشخص میسازد. در عینحال، دونالدترامپ رییسجمهور امریکا نیز، در نشستی با خبرنگاران، گفته که ممکن است طالبان در افغانستان به قدرت برسند. آمد آمد طالبان، پس از دو دهه، بازهم جامعهی کثیرالقومی افغانستان را نگران ساخته است و اگر طالبان قرار باشد که در افغانستان حاکم شوند، آیا نظام امارتاسلامی را احیا میکنند و یا هم در نظام سیاسی موجود، ادغام میشوند؟ اگر قرار باشد که قدرت مطلق و در مجموع، افغانستان به طالبان واگذار شود، پس دوران سیاه رژیم طالبان، پس از بیست سال دموکراسی و مردمسالاری، تکرار شدنی است. در این صورت، مردمسالاری، نظام دموکراسی، جمهوریت، آزادی بیان، حقوق فردی و حقوق زنان، شدیدا با مخاطره روبهرو خواهد شد. در این میان، چیزی که مهم به نظر میرسد، زنان افغان است. تفکر طالبان با زنستیزی، همراه است. رژیم طالبان، فراموش ناشدنی است و وحشت طالبان، هنوز هم در حافظهی عمومی مردم افغانستان، به ویژه زنان زنده است، وحشتیکه ناشی از تطبیق شریعت و قانون الهی میشد، برهیچ کسی رحم نمیکرد و تحت عنوان دین و مذهب، هرگونه رفتار زشت و ناپسند را برمردان و زنان روا میداشتند. اکنون که بحث آمدن طالبان مطرح است، وحشت طالبان بار دیگر، در جامعهی جنگزدهی افغانستان، فراگیر شده که بخش کلان آن، به زنان افغان تعلق میگیرد. رژیم چهار سالهی طالبان، زنان را از تمام مزایای زندگی اجتماعی و سیاسی محروم ساخته بود و رفتار این گروه، مشابه به اندیشههای ماقبل تاریخ اسلام، یعنی افکار عرب جاهلی میماند.
زنان تا پیش از رژیم طالبان، از وضعیت نسبتا ایدهآل برخوردار بودند؛ البته این امر به زنانی برمیگردد که در شهرها، زندگی میکردند و زنان روستایی، در دام سنتهای قومی و قبیلهیی، همچنان گیرمانده بودند. آنچه زنان از آزادی نسبی برخوردار بودند، به دوران سلطنت ظاهرشاه بر میگردد. این روال از عصر حکومت ظاهرشاه، تا دوران حکومت داکتر نجیب، جریان داشت. در دوران شاهی ظاهرشاه (۱۹۶۴)، بر بنیاد قانون اساسی شاهی، کمیتهی با عضویت زنان افغان، ایجاد شد که در واقع، قانون اساسی نظام شاهی، به جایگاه زنان افغان، اهمیت قایل میشد. این کمیته، در راستای برابری و حقوق طبیعی شهروندان، مشخصا به برابری حقوق زنان اشاره میکرد. از دههی ۱۹۷۰ تا دهه ۱۹۹۰، زنان افغان میتوانستند و اجازه داشتند که آموزگار، وکیل، قاضی، استاد دانشگاه، پزشک یا نویسنده و شاعر شوند، دختران و پسران، در صنوف درسی در کنارهم مصروف تحصیل، بودند. تاریخ گواهی میدهد که در اواخر دههی ۱۹۷۰، دست کم سه زن، عضو پارلمان افغانستان بودند و حتا پیش از دههی ۹۰، نقش مهمی در جامعه، بازی میکردند.
از سال ۱۹۹۶ تا دسامبر سال ۲۰۰۱، زنان و دختران افغان، به صورت سیستماتیک مورد تبعیض، قرار گرفتند، به حقوق شان تجاوز شد، از آموزش، اشتغال و خدمات صحی، محروم شدند. نظام طالبانی، قیودات سختی را بر زنان وضع کرده بود و حتا نمیتوانستند بدون مرد، از خانههایشان بیرون شوند و اگر بیرون هم میشدند، باید با «برقع»، پوشیده میبودند. نگاه طالبان نسبت به زنان، نگاه دینی بود و برداشتی را که طالبان، از شریعت اسلامی داشتند، زنان را محصور در خانوادهها میکرد؛ به بیان دیگر، زنان فقط برای خانوادهها بودند و هیچ حقی در جامعه نداشتند. جامعهای که مردسالار بود و نگاهش نسبت به زنان، جنسیتی.
پس از وحشت طالبان و سقوط حاکمیت آن، در نظام جدید، ارزشهای انسانی برای همهی مردان و زنان، دوباره باز گشت؛ به ویژه، زنان افغان جایگاهشان را در سطح جامعه، پیدا نمودند. حضور زنان در جامعه و در نظام سیاسی، باعث شد که زندگی عمومی زنان افغان، نسبتا تغییر یابد و مردان نیز تا حدودی، نگاه شان نسبت به ارزشهای انسانی زن تغییر کرد و این باعث شد، تا مسیر زنان نسبت به آینده، هموار شود. امروزه، وضعیت زنان افغان، نسبت به دوران حکومت طالبان، پیشرفت قابل ملاحظهای کرده است. دو دهه پیش، زنان از آموزش محروم بودند؛ اما حالا یکسوم دانشآموزانی که در مکاتب ثبت نام شدهاند، دختر هستند. شمار دانشآموزان دختر، در مدارس ۴۰ درصد افزایش یافته و شمار دانشجویان دختر در دانشگاهها هم، ۱۹ درصد بیشتر شده است. عدهی معلمان زن در مکاتب و دانشگاهها، حضور گستردهای دارند.
به این مناسبت، روز جهانی زن (۸ مارچ)، در شرایطی فرا میرسد که دستآوردهای، بیستسالهی زنان با مخاطره روبهرو شده است. هرچند که تا هنوز، آمدن طالبان در نظام سیاسی قطعی نشده؛ اما توافق امریکا و طالبان و مشروعیت دادن به این گروه از سوی واشنگتن، شماری از زنان افغان را بیش از هر زمان دیگری، نگران کرده است. فرشته برین، یکی از دانشجویان دانشگاه کابل است. فرشته، هرچند دوران سیاه طالبان را به خاطر نمیآورد؛ اما با توجه به قصههای زندگی خانوادهاش، نگران است که نشود طالبان بار دیگر، در افغانستان حاکم شود و زنان افغان، از متن جامعه به حاشیه رانده شوند. او میگوید: «من به عنوان یک زن، شدیدا از طالبان میترسم، اگر بگویم نمیترسم، دروغ میگویم. من تجربهی زندگی طالبانی را به یاد نمیآورم؛ اما قصههایی میشنوم که هربار مرا به وحشت، میاندازد.»
پرسش این است که در حال حاضر، نگاه زنان نسبت طالبان چیست؟ زهرا نادری، فعال حقوق زن، پاسخ میدهد که در شرایط حاضر، نگاه زنان نسبت به طالبان، بدبینانه است و ممکن است که رویکرد طالبان نسبت به زنان افغان، تغییر کرده باشد. زهرا نادری، همچنان میگوید، اگر حقوق زنان در مذاکرات بینالافغانی نادیده گرفته شود، چیزی به نام صلح اجتماعی، در کشور وجود نخواهد داشت.
با این همه، با آغاز مذاکرهی امریکا و طالبان در دوحه، تاکنون دو زن افغان، (فوزیه کوفی و لیلا جعفری)، توانستند که در میز گفتوگو با طالبان، بنشینند. از جانب دیگر، حکومت افغانستان، همواره تأکید کرده است که در مذاکرات بینالافغانی، بالای حقوق زنان افغان، هرگز معامله نخواهد کرد و ارزشهای انسانی زنان، همچنان حفظ خواهد شد.