
یک تماس از طریق برنامهی زوم، میان دانشآموزان در کابل و کالیفورنیا، دریچهای را برای حمایت دوجانبه گشود.
نویسنده: دیوید زوکینو – نیویورک تایمز
مترجم: محمد آذر آذرمن
وقتی فریبا محبی، دانشآموز صنف یازدهم، دریافت که اکثر دختران دانشآموز همراه با پسران، پس از به قدرترسیدن طالبان، نمیتوانند دوباره به مکتب بروند، به اتاقش رفت، دروازه و پنجره را بست، دلش چنان شکست که به گریه افتاد؛ و شعری از دل آن درد زاده شد: «چرا دختر به دنیا آمدم؟»
فریبا نوشت: «کاش پسر بودم. به خاطری که دختربودن در این سرزمین ارزشی ندارد.» مردان افغانستانی «فریادزنان میگویند: دختر را به درس چه غرض؟ زنان چرا باید کار کنند؟ چرا باید به دل خود زندگی کنند؟»
شعر فریبا راهش را به صنف تاریخ استاد تیموتی استیوین، در اکادمی کانیون کریست، ۱۴ کیلو متر دور در شهر سان دیاگو یافت. دیدار دانشآموزان اکادمی و آموزشگاه موعود از طریق تماس زوم برقرار شد. فریبا در صنفی درس میخواند که پسران نیز حضور دارند، چیزی که طالبان در مکاتب و دانشگاهها ممنوع کردهاند.
این دیدارهای هفتهای، با تمامی چالشهای فراروی ادامهی تحصیل دختران، دریچهای را برای دانشآموزان موعود به روی جهان گشوده است. تماسها همچنان روایتی از حکومت سختگیرانهای طالبان را به دانشآموزان کالیفورنیایی معرفی کرده است. دریافتهاند که دانشآموزان همسنو سال شان تحت چه فشارهای قرار دارند.

فریبا محبی، دانشآموز صنف یازدهم که شعر میسراید
دیانا رید، دانشآموز کانیون کریست، پس از دیدار آنلاین، وقتی دانست که دختران افغان با تهدیدهای انفجار و مداخلهی طالبان روبهرو استند، نوشت: «اگر من صنف دهم بودم و به اندازهی آنها دلیر میبودم، خودم را شیر میدانستم. آنها قهرمانان من استند.»
برای دختران افغان، نشستهای زوم تجربهای کاملا جدید بوده است. همچنان دریافتهاند که برخی از امریکاییها هنوز هم پس از خروج نیروهای امریکایی و سقوط حکومت پیشین برخوردار از حمایت امریکا، به فکر شان استند.
نجیبالله یوسفی، مدیر آموزشگاه موعود، گفت: «خوشحال شدهایم وقتی میبینیم که در وضعیت کنونی در جهان تنها نیستیم. انسانهای خوبی در گوشهی دیگر جهان نگران ما استند.»
تماسهای زوم از ماه اپریل با هماهنگی استادان استیوین و یوسفی آغاز شد. یکی از برنامهها، بحث روی شعر فریبا بود که توسط ایمیلی خوسراویا، دانشآموز کانیون کریست ترجمه شده و در مجلهی مکتب منتشر شد. شعر «چرا دختر به دنیا آمدم؟» لایههای عمیق از واقعیت آموزشی افغانستان را برای دانشآموزان امریکایی بازکرد.
دانشآموزان کالیفورنیایی همچنان دانستند که دانشآموزان افغانستانی با ورود به دروازهی آموزشگاه جانهای شان را به خطر میاندازند. موقعیت قبلی موعود، در اثر یک حملهی انتحاری در سال ۲۰۱۸ به خاکستر تبدیل شد. ساختمان جدید آموزشگاه در یک پسکوچهی تنگ، با دیوارهای بلند و سیمهای امنیتی حلقهای قرار دارد. و نیز برای تأمین امنیت بیشتر، در دروازهی ورودی محافظان وجود دارند.
اکثر دانشآموزان موعود که شمار شان به ۳۰۰ تن میرسد، هزارههای شیعه استند که بیرحمانه مورد حملات شاخهی خراسان داعش قرار گرفتهاند. مکاتب هزارهها، اعتراضات خیابانی شان، مساجد شان، جشن سال نو، و حتا یک ورزشگاه پهلوانی، از ۲۰۱۶ به اینسو مورد حملات مرگبار قرار گرفته که منجر به کشتهشدن صدها تن شده است.
داعش که هزارهها را مرتد میپندارند دو مسجد شان را در اکتوبر سال گذشته انفجار داد که بیش از ۹۰ تن کشته شدند.
بر بنیاد گزارش شبکهی تحلیلگران افغان، از زمان به قدرت رسیدن طالبان، چندین موتر تونس در قسمتهای برچی کابل که بیشتر هزارهنشین است، مورد حملهی مرگبار واقع شدهاند؛ حداقل ۱۱ کشته و ۱۸ زخمی برجا گذاشت.
طالبان که در گذشته، به کشتار هزارهها میپرداختند، اکنون مسؤول تأمین امنیت آنان استند. نهاد تحقیقی تحلیلگران مستقل، گزارش کرده است که طالبان در برابر چنین حملهها واکنشی درستی نشان ندادهاند. این گروه، قدرت شاخهی خراسان داعش را دستکم گرفتهاند. در ۱۴ جنوری، رسانههای افغانستان، گزارش کردند که یک دختر جوان هزاره، زینب عبدالهی، در یک ایست بازرسی از سوی نیروی طالبان با شلیک گلوله کشته شد. موقعیتی که پنج دقیقه از آموزشگاه موعود فاصله دارد.
دانشآموزگان سان دیاگو همچنان دانستند که حضور فریبا و دیگر دختران در صنفهای شان، که ۷۰ درصد را تشکیل میدهند، ناشی از ایمان قوی به تحصیل شان است.
موعود، دانشآموزان را برای آزمون سخت ورود به دانشگاهها آماده میکند؛ اما هیچ تضمینی وجود ندارد که دختران در سال آینده بتوانند به نهادهای آموزشی یا وظایف شان بازگردند. طالبان با رویکار آمدن شان، دست به حذف حضور زنان از زندگی اجتماعی زدهاند؛ هرچند گفتهاند که تمامی دختران با در نظرداشت اصول اسلامی سال آینده میتوانند به درسهای شان حاضر شوند. به استثنای چند مکتب در شمال، اکثر دانشآموزان دختر بالای صنف ششم از ماه اگست به اینسو نتوانستند به مکتب بروند.
آقای یوسفی، گفت که مسوولان طالبان در دیدار شان از موعود، برخلاف مکتبها که دختران و پسران را جدا کردهاند، مقررات خاصی را وضع نکردند. «وقتی به طالبان گفتم که کمبود استادان سبب شده که نمیشود دختران و پسران را جدا درس بدهیم، آنها جواب منطقی در برابر حرفم نداشتند.»
استقامت و تلاش دختران افغانستانی، برای دانشآموزان امریکایی هم دردآور بوده است و هم انگیزهبخش. سیلینا زینگ، گفت: «به سختی میتوانم تصور کنم که چقدر دشوار است پس از آن انفجار در صنف بنشینم و درس بخوانم. زندگی آنها با زندگی من خیلی فرق دارد. من با تمام آسایش درس میخوانم.»
الیس لین، دانشآموز دیگر، گفت: «آنها بیشتر از آنچه که من میتوانم باشم، قوی و مصمم استند. حیران استم که اگر زندگی من به آنها داده میشد، چی میشد؟»
خانم رید، تحت تاثیر یکی از سخنان دختران قرار گرفت: «علم بسیار قدرت دارد — و طالبان این را میدانند. به همین خاطر ما از آن محروم میکنند.»
فریبای ۱۶ ساله که شعر مینویسد، دربارهی دانشآموزان امریکایی، گفت: «ما را تشویق کردند تا به اهداف مان دست یابیم. و هدف من خیلی بزرگ است.» فریبا گفت که میخواهد یک شاعر مشهور و پژوهشگر بیماریهای سرطانی شود.
زلما نبیزاده، گفت: «وقتی که طالبان آمدند، انگیزهام را از دست دادم. اما این جلسات کمک کرد تا دوباره روی اهدافم تمرکز کنم.» او گفت که میخواهد «ستارهی درخشان» باشد.
در تابلوی به انگلیسی نوشته شده است: «بیرنج، گنج مسیر نمیشود.»
پیش از وقوع انفجار در سال ۲۰۱۸، موعود ۳ هزار دانشآموز داشت در حالی که فعلا ۹۰ درصد آن کاهش یافته است. برخی شان مجبور به فرار به ایران و پاکستان شدند. شمار شان از ترس انفجار و آزار طالبان خانهنشین شدند. فریبا، گفت که هفتهها تلاش کرده تا پدر و مادرش را قناعت بدهد اجازه بدهند به آموزشگاه برود.
آقای یوسفی، گفت پس از آنکه طالبان اجازهی استفاده از کلاشینکوف را ندادند، مجبور به استفاده از تفنگ شکاری شدند. در هنگام ورود و خروج دانشآموزان، مدیر مرکز تلاش میکند تا از تجمع آنها در یک محل جلوگیری کند.
در روزهای پسین در اثر ریزش برف، برگزاری جلسات دچار مشکلات تخنیکی شده است؛ اما پس از رفع مشکل، آنها دوباره از دیدار همدیگر به گرمی استقبال میکنند.
در یکی از بحثها پرسشی از سوی دانشآموز موعود مطرح شد: چگونه به تنهایی غالب میشوید؟ پس از آنکه، سونا امیری، مدالهای فوتبالش را به همه نشان داد، و گفت که دیگر نمیتواند فوتبال بازی کند، فضای جلسه محکوم به سکوت محض شد!
دانشآموز دیگر نقاشیهای روغنیاش را معرفی کرد. و گفت که طالبان در پی بازداشت هنرمندان است و آنها مجبور در خفا به هنر شان بپردازند.
دیگر دانشآموزان از رویاهای شان پس از فارغشدن از مکتب و دانشگاه گفتند. و اینکه میخواهند داکتر، خبرنگار، حقوقدان، شاعر شوند – یکی از دختران، گفت میخواهد سفیر افغانستان در امریکا شود.
همچنان گفتند که نباید هیچگاه دست از تلاش بردارند. سونا امیری، گفت «وضعیت دشوار انسان را قویتر میسازد.»
هارون کومز، دانشآموز کانیون کریست، گفت: «اینکه هر کدام تان به نمایندگی از خود با تمام جسارت حرف میزنید، بهشکل باورنکردنی انگیزهبخش است.»
سپس، فریبا، شاعر، گفت که برگزاری این جلسات به آنها روحیه بخشیده است؛ حداقل برای مدتی. اما برای او این جلسات نتوانسته است بیعدالتیها و وحشتهای که در کشور وجود دارد را کمی تسکین بدهد.
فریبا گفت، بعد از تاریک شدن صفحهی زوم، گفت: «باید خود را برای دشوارترین شرایط آماده کنیم.»