نویسنده: طاهره آسا
قسمت اول – مفاهیم مرتبط با جندر
مقولهی اساسی در بحث توانمندسازی زنان افغانستان، مشارکت سیاسی و فرصتهای برابر است.
این نوشتار در پی پاسخ این سؤال اصلی است که «چگونه با در نظر داشت جندر، بهتوانمندسازی زنان افغانستان زمینهسازی شده تا سهم تعینکننده در تصمیمگیری ملی داشته باشند و در مدیریت موضوعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دست یابند؟»
در پاسخ به سؤال اصلی، فرضیهی خود را این گونه بیان میدارد که «جندر و توانمندسازی زنان در افغانستان با رویکردهای متعدد به صورت بطی سیر داشته است.» و با توجه به دادههای موجود به این نتیجه دست یافته ایم که عملکرد جندر سبب تقویت حضور زنان در جامعه میشود.
مسائل مربوط به جندر در چهارچوبهای پالیسی و قانونی در افغانستان بعد از توافق بن پیشرفتهای زیادی داشته است از جمله تعهدات برابری جنسیتی در قانون اساسی، توافقنامهی افغانستان ۲۰۰۶، توانمندسازی اقتصادی زنان افغانستان ۲۰۰۲-۲۰۱۲، استراتیژی انکشاف ملی افغانستان ۲۰۰۸- ۲۰۱۳، پلان کار ملی برای زنان افغانستان ۲۰۰۷-۲۰۱۷ (نپوا)، میثاق محو هر گونه تبعیض علیه زنان (سیدا)، اهداف انکشافی هزاره (MDGS)، اهداف توسعهی پایدار(A-SDGs)، بودجهسازی جنسیتمحور در افغانستان و برنامهی عملی تبعیض مثبت که تا سال ۲۰۲۰ تعیین و مشخص شده، همه مطرح میباشند.
طوری که از آغاز دولت موقت افغانستان تا اهداف مشخص شده سال ۲۰۲۰ تأکید بیشمار بر جندر شده، همانا دلیل مبرم آن به حالت انکشافی بودن مسألهی جندر برمیگردد. شاخص مرتبط به انکشاف جندر یکی از پنج شاخصی است که توسط برنامهی انکشافی سازمان ملل متحد در گزارش انکشاف انسانی سالانهی آن، مورد کاربرد قرار گرفته است تا نابرابری میان زنان و مردان را در ساحات مشخص بیان کند. این ساحات عبارت از: زندگی طولانی و صحتمند (توقع حیاتی)، دانش (تحصیل)، و معیارهای مناسب زندگی (عاید) است.
با در نظر داشت محرومیت تاریخی زنان در افغانستان و دههها جنگ، زنان نسبت به مردان و پسران بیشتر از حقوق شان دور مانده اند و احصائیههای جمعآوری نشدهی جندر تأیید میکند که:
– زنان افغان ۳۰% قوای کاری ملی کشور را تشکیل میدهند.
– فقط ۱۸% زنان جوان (۱۵-۲۵ساله) با سواد استند.
– افغانستان از لحاظ بلندترین میزان مرگومیر مادران دومین کشور جهان است.
– زنان حدود ۷۰% وقت بدون معاش شان را برای مراقبت خانوادههای شان صرف میکنند که این کمک و همکاری در اقتصاد ملی غیر قابل دید است.
– در کشور فعالیتهای بدون معاش زنان دو برابر مردان است.
با در نظرداشت مطالب فوق باید در باب کارایی قانونها و پالیسیهای وضعشده، به پاسخ این که چه موانع اصلی و چه راهکارهایی برای تحقق برنامههای جاری صورت گرفته، میزان بازدهی سهم زنان در تصمیمگیری و رهبری حکومتهای محلی بعد از ۱۵ سال چگونه بوده است، به نتیجهای دست یابیم.
کلمهی جندر به لحاظ لغوی با «جنس» و به لحاظ مفهوم اصطلاحی با (فرهنگ، اجتماع و سیاست) ارتباط دارد. جنس در وجود انسان و تمام موجودات زنده، طبیعی و ثابت بوده و نمایندهی تفاوت بیولوژیکی میان زن و مرد است؛ بنا بر این، جنسیت یک امر طبیعی و بیولوژیکی است که در زمان تولد تثبت میشود. از این رو تغییرپذیری ندارد؛ در حالی که (نگاه جنسیتی) برساختهی فرهنگی است که شامل سلوک و طرزالعمل آموخته شده در یک جامعه، جمعیت و یا گروه اجتماعی معین است که افراد اجتماع با توجه به تمام داشتههای خود یعنی دین، مذهب، سنتها و شیوهی خاصی را در زندگی اجتماعی خود برمیگزینند که معین میکند کدام رفتارها و فعالیتها، از دیدگاه جامعه مورد نظر زنانه است و کدام یک مردانه.
تبعیض جندر (Gender Discrimination): تبعیض جندر یک تفاوت یا Gap منظم در رفتار و معاملات یک جندر به مقایسهی جندر دیگر میباشد که البته به وجود آمدن این حالت ناگهانی و تصادفی نبوده، بلکه عوامل و علتهایی دارد که مهمترین آن توجه به دختران، زنان و مسائل مربوط آنها به مقایسهی پسران یا مردها و مسائل مربوط شان کمتر انجام میشود. این تبعیض بخش مهم سیستم اجتماعی را تشکیل میدهد. چنانچه در سطح ملی بنا بر تعصبات جنسی این حالت طوری تبارز میکند که مثلا در یک پست با وجودی که زن صلاحیت و Qualification خوب و مناسب را دارد، مردها را استخدام میکنند، زیرا شاید طوری استدلال کنند که توانمندی مردها نسبت به زنها بیشتر است. تبعیض جنس(Gender Discrimination) میتواند در اجتماع به سطوح مختلف تبارز کند.
آگاهی جندر: زنان و مردان، تجارب، توقعات، و نیازمندیهای مختلفی دارند که بسیاری از مواقع نامتوازن نیز میباشد و نظر به زمان و البته تلاش آنها تغییرپذیر است.
حساس بودن به جندر: تشخیص تفاوتها، نابرابریها، مشکلات و نیازمندیهای مردان و زنان و جایگزینی این ملاحظات در راهکارها و عملکردها.
تساوی جندر: بیانکنندهی ارتباط برابری قدرت بین زنان و مردان است؛ یعنی دسترسی مساوی زنان و مردان به خدماتی مثل تعلیم، صحت، مزد مساوی، کار مساوی، کرسیهای مساوی در پارلمان و غیره…
توازن/عدالت جندر: فراهمسازی مزایا، فرصتها و نقشهای منصفانه و عادلانه برای زنان و مردان است. این مفکوره، تفاوتهای نیازمندی و قدرت را تشخیص داده و این تفاوتها را طوری مورد ملاحظه قرار میدهد که ناعدالتیهای بین هر دو را جبران کند.
شاملسازی جندر: یک نقطهی آغاز است برای گنجانیدن مسائل و نیازمندیهای جندر در تمام پالیسیها و سطوح مختلف، تطبیق و شاملسازی جندر با تحلیل مسائل جندر آغاز میشود، تا نابرابریها و تفاوتها را کشف کند.
ادغام و عمومیت جندر: پروسهای است که ما را متقین میکند که نیازمندیها و مسائل جندر را تشخیص داده و آنها را در تمام پالیسیها و برنامهها جایگزین و برای حل این مسائل، راهکارهای عملی را پیشنهاد کنیم. این پروسه چتر عمومی جهتدهی جندر بوده، که از شاملسازی جندر آغاز شده و به طرف دستیابی به مقصد توازن جندر راهنمایی میکند. این راهبرد یک مؤسسه است، که سیمای جندر را در تمام پالیسیها و فعالیتها، از طریق رشد ظرفیت در جندر و جوابگویی به نیازها متبارز کند.
توانمندسازی: پروسهای است که توسط آن زنان و مردان در اوضاع نامساعد و عدم دسترسی به منابع، علم و اطلاعات، تصمیمگیری، و بلند بردن آگاهی و… با اشتراک در کارهای اجتماعی، برای اداره و حل مشکلات توسط خود شان آماده میشوند.
نقش جندر: که توسط اجتماع برای زنان و مردان تعیین میشود و مسؤولیتها و تکلیفهای زنان و مردان است. نقشهای جندر نظر به سن، سطح اقتصاد، موقف اجتماعی، قوم، نژاد، مذهب و محیط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی متفاوت است.
نیازمندیهای جندر: از این حقیقت ناشی شده، که زنان و مردان، دارای نقشهای متفاوت اند؛ بنا بر این، نیازمندیهای آنان نیز مختلف خواهند بود. این نیازمندیها به دو گونه میباشند: عملی و استراتژیک.
نیازمندیهای عملی جندر: نیازمندیهای قبولشدهی اجتماعی برای زنان و مردان استند؛ این نیازمندیها ضروتهای فوری زنان و مردان را در یک اجتماع تشخیص میدهند و بیشتر بر دسترسی به ضروریات حیاتی مانند سرپناه، آب، غذا، کار، صحت و غیره تأکید میکنند.
نیازمندیهای استرتژيکی جندر: سطح پایینتر اجتماعی زنان را مورد بحث قرار میدهند. این نیارمندیها نظر به ساختارهای اجتماعی، تقسیمات کاری، قدرت، کنترل و مسائل حقوقی مانند خشونت، مزد مساوی برای کار مساوی شکل میگیرند. رفع این نوع نیازمندیها، زنان را به برابری، عدالت و بلند بردن نقشهای اجتماعی شان کمک میکند.
تحلیل جندر: پروسهی تحلیل معلومات برای تضمین کردن اشتراک، دسترسی منابع و مزایا برای مردان و زنان و تشخیص موانع، چالشها و تأثیرات منفی برنامههای انکشافی بر زنان و مردان است. تحلیل جندر با استفاده از ابزار و وسائل ارزیابی، صورت میگیرد.
معلومات به اساس جنس: برای تحلیل جندر تمام معلومات باید بر اساس جنس تقسیم و جمعآوری شود، تا میزان تفاوتها، تأثیرات و نا برابریهای زنان و مردان را کشف کنیم.
برنامهریزی جندر: پروسهای است که تمام پلانهای انکشافی نیازمندیهای جندر و مسائل زنان و مردان را در نظر گرفته و تأثیرات برنامهها را بر زنان و مردان تشخیص کرده و مستفدین را مشخص میسازد.
بودجهسازی پاسخگو به جندر: شاملسازی ابعاد جندر در تمام مراحل روند بودجه میباشد؛ این به معنای در نظر گرفتن نیازمندیها و اولویتهای متفاوت و گوناگون زنان و مردان در هنگام عرضهی خدمات و تخصیص منابع و همچنان در نظر گرفتن این نیازمندیها و اولویتها در پالیسیهای اقتصادی بزرگ دولت میباشد.
ادامه دارد …