
از روز ۸ مارچ همهساله در کشورهای مختلف جهان بهعنوان روز همبستگی زنان بزرگداشت میشود. از چندی بدینسو، در افغانستان نیز این روز با ویژهبرنامههایی در رسانهها بزرگداشت میشود. پوشیدن شال مخصوص نارنجیرنگ، ارایه تقدیرنامه، اهدای تحفه و دیگر برنامههایی ازایندست حال و هوای روز زن را در افغانستان دگرگون میکند. ارگانهای حکومتی نیز به چاپ نشریهها و بولتنهایی در این روز بسنده میکنند.
هشتم مارچ امسال با سالهای گذشته از برخی جهات متفاوت است؛ در این سال جامعه زنان افغانستان با دگرگونیهای بسیاری روبهرو بود. تحولاتی که تأثیرات آن تا سالها در جامعه خواهد بود. از آن جمله میتوان به کارزار «نامم کجاست؟» که چند سال در شبکههای اجتماعی افغانستان به راه افتاده بود و پس از تلاشهای خستگیناپذیر زنان و مردان افغانستان به نتیجه رسید و بهعنوان یک قانون به مرحله اجرا رسید، اشاره کرد.
تابوی نام بردن از اعضای زن خانواده سنتی که از سالها به اینطرف در میان مردم افغانستان وجود داشته و بردن نام زنان نوعی بیاحترامی خوانده میشد، با راهاندازی این کمپین توجه مردم و جامعه به زن و هویت زنانه جدی شد و مردم متوجه آن شدند که زنان هویت مجزای دارند.
جدا از اینکه در این سال مبارزات زنان و یافتن هویت مستقل نقطهی عطفی بود؛ اما خشونتهای خانوادگی در برابر زنان نسبت به سالهای پیش، بیشتر و خطرناکتر بود. میزان خشونتهایی که علیه زنان جامعه افغانی صورت گرفته است، بیشتر از ا از نظر آمار و ارقام توجهها را به نوعیت خشونتها جلب کرده است.
از طرف دیگر، پدیده خشونت بر زنان سال روان میلادی را نسبت به دیگر سالها متمایز کرده است؛ در سالهای قبل، خشونتها بیشتر جنبه آزارهایی چون؛ مسموم کردن دختران در مکاتب، کشتن زنان و دختران به دلایل ناموسی و خانوادگی و کشتن مسافران به شمول زنان و کودکان را شامل میشد؛ ولی امسال خشونتها علاوه بر آسیبهای جسمی، روح و روان مردم را بیشتر جریحهدار کرده است. کشتار زنان و نوزادان در شفاخانه نسایی داکتران بدون سرحد دشت برچی نمونهای از خطرناک شدن خشونتها در برابر زنان بود که موج اعتراضات داخلی و جهانی را در پی داشت.
در این جنایت که در نوع خود بینظیر بود، ۱۶ زن به شمول داکتران، زنان باردار و مادرانی که تازه کودکانشان زاده بود و در بستر بودند، کشته شد و بیش از ۱۷ زن در این حادثه زخمی شد.
در یکی دیگر از رخدادهای خشونتهای بیپایان در برابر زنان در سال جاری، کشته شدن دو قاضی و دو دادستان زن در چند قدمی اداره دادستانی کل جمهوری اسلامی افغانستان بود و نیز کشته شدن، داکتران زن در جلالآباد و کابل که همهروزه سعی در رفع مشکلات خرد و کلان جامعه داشتند، زنگ خطری برای زنان افغانستان به صدا درآورد. چرا که پیشازاین تصورات عام مردم بر این بود که گروههای تروریستی به زنان آسیب نمیرسانند و بیشتر اهداف آنها نظامی است؛ اما این رویدادها نشان داد که تصور همگانی از تروریستان اشتباه است و زنان نیز با خطر کلان اجتماعی رویاروی هستند.
مینه منگل، ملاله میوند، سعدیه، شهناز و مرسل حبیبی از جمله خبرنگارانی بودند که در سال جاری در کنار دیگر خبرنگاران، به دست گروههای تروریستی به قتل رسیدند. زنانی که تنها بهخاطر گسترش آزادی بیان و یافتن راهی برای بهتر شدن زندگی زنان افغان تلاش میکردند؛ اما اکنون در بین ما نیستند.
ترس از آزادی بیان و گسترش فعالیتهای زنان در جامعه، تأثیرگذاری و حضور فعال زنان در اجتماع، گروههای تروریستی را بر آن داشته که علاوه بر اهداف قبلیشان زنان فعال را هدف حملات تروریستی خود قرار دهند.
همزمان با روز هشتم مارچ، زندگی زنان در افغانستان با موج بیم و ناامیدی گره خورده است. زنان افغانستان نمیدانند اگر صلح بیاید آیا جایگاهی در جامعه خواهند داشت یا خیر. با اینهمه آنچه هویدا است؛ زنان افغانستان از حقوق خود آگاهاند و در برابر هر آنچه علیه حقوق مدنیشان باشد، خواهند ایستاد.