افغانستان به دلیل وضعیت ویژهای که دارد، نه تنها روند مهاجرت برونمرزی آن دوام دارد، بلکه سالانه شمار زیادی از باشندگان آن به دلیلهای ناامنی، خشکسالیها و دیگر حادثههای طبیعی ناچار میشوند محل زندگی خود را ترک کرده و در جاهای امنتری خیمه بزنند.
شمار زیاد این مهاجران آنهایی استند که از روستاها به دلیل جنگ و ناامنی مداوم و یا موسمی آواره میشوند.
به اساس ارزیابی وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان، در سال روان ۹۵ هزار خانواده، نیازمند کمکهای زمستانی در سراسر کشور اند. سیدحسین عالمی بلخی، وزیر مهاجران و بازگشتکنندگان، به تاریخ ۹ قوس در گفتوگویی با صبح کابل گفت که این وزارت تنها برای کمک به ۱۲ هزار خانواده بودجه دارد و برای رسیدگی به خانوادههای نیازمند دیگر، چشمانتظار کمکهای مؤسسههای بینالمللی است.
البته در سال روان روند کمک به این خانوادهها از سوی این وزارت جریان داشته است که در بستهی نخست ۱۳۰ میلیون افغانی به چهار ولایتی که خانوادههای نیازمند در آن به سر میبردند، به شمول ننگرهار و کنر توزیع شد و همین طور ۱۴۶ میلیون افغانی را به خانوادههای نیازمند در دوازده ولایت دیگر افغانستان کمک کرده اند.
عبدالباسط انصاری، سخنگوی وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان، به روزنامهی صبح کابل میگوید، در حال حاضر برای کمکهای زمستانی ۱۹۰ میلیون افغانی از وزارت مالیه به این وزارت انتقال شده است که قرار است از این پول برای ۱۳ هزار خانوادهی نیازمند کمکهای زمستانی صورت بگیرد.
البته روند توزیع این کمکها تا هنوز شروع نشده است و حالا وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان در روند شناسایی این ۱۳ هزار خانواده به سر میبرند.
اقای انصاری میگوید که بیشتر از ۵۲ هزار خانواده از این ۹۵ هزار خانوادهی نیازمند به کمکهای زمستانی، بدون این که هیچگونه کمکی برای شان صورت گرفته باشد، با سردی زمستان سر میکنند.
این در حالی است که ما امروز وارد چهارمین روز زمستان شده ایم؛ زمستانی که بر اساس پیشبینیهای ناسا، سردتر از سالهای پیش خواهد بود.
در این زمستان سرد که آدمی زیر کمپل هم به لرزه میافتد، بیشتر از ۵۲ هزار خانواده، بدون هیچگونه امکان زندگی سالم چگونه شب و روز خواهند کرد؟
اینها به دلیل نبود بودجه در وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان، ناچار اند همچنان چشمانتظار کمک سازمانهای بینالمللی بمانند.
البته تا هنوز هیچ سازمانی اعلام همکاری با این خانوادهها را نکرده است؛ خانوادههایی که در چهارمین روز زمستان به سر میبرند بدون آن که امکان زندگی در زمستان را داشته باشند؛ امکانهایی که بتواند از شر سرما و گرسنگی نجات شان بدهد.
اگر دولت و سازمانهای امدادرسان بینالمللی، هر چه زودتر به این خانوادهها رسیدگی نکنند، امکان آن میرود که افغانستان در زمستان پیش رو با فاجعهی بزرگ انسانی روبهرو شود؛ فاجعهای زندگی نزدیک به یک میلیون انسان را تهدید میکند.
در هر جامعه این به عهدهی دولت است که به باشندگان نیازمند کشور کمکهای بدون بازپرداخت کرده و در درازمدت ریشههای مهاجرت داخلی را بخشکاند.
حرف دیگری که نیز مسألهساز است، میزان و کیفیت کمکی است که از سوی وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان به بیجاشدگان درونکشوری صورت گرفته است و خواهد گرفت.
کمک وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان، به بیجاشدگان داخلی شامل اجناسی چون کمپلهای زمستانی، خیمه، خوراکی و وسائل بهداشتی است که این بستهها دربرگیرندهی نیازهای نخستین انسان است؛ اما به هیچ وجه این کمکها نمیتواند امنیت غذایی و امنیت صحی این بیجاشدگان را تأمین کند. از سویی هم فرزندان این خانوادهها از آموزش و پرورش که نیز از شمار حقوق اساسی آنها است، باز میمانند در حالی که دولت مکلف به تطبیق آموزش اجباری تا دورهی ابتدائیه است.
در این مورد وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان و وزارت معارف هر دو کوتاهی کرده اند. به اساس نظام حقوقی افغانستان زمانی که که حکومت نمیتواند و یا نمیخواهد قانون را یکسان بر همه تطبیق کند و یا از وظیفهای که مکلف به انجام آن است، سر باز زند؛ این پارلمان است که باید حکومت را به پاسخگویی فراخوانده و در صورت دوام آن از وزیر یا وزیران مورد نظر سلب اعتماد کند. بدون شک با این کار وضعیت رو به بهودی خواهد رفت؛ اما از پارلمان افغانستان نیز نمیشود انتظاری داشت و این جای ننگ در تاریخ پارلمان جهان است که در قرن ۲۱ نیز ما شاهد پارلمانی استیم که نمیخواهد از حقوق اساسی شهروندان دفاع کند.