روند مهاجرت افغانستانیها به بیرون از کشور با شروع درگیریهای داخلی به بیشترین رقم خود رسید. میلیونها باشندهی افغانستان به کشورهای نزدیک و دور آواره شدند که در این میان، بیشترین مهاجران افغانستانی به دو کشور همسایه، ایران و پاکستان مهاجر شدند.
زمانی که رژیم امارت اسلامی افغانستان در ۲۰۰۱ سقوط کرد؛ با ورود نیروهای بینالمللی به افغانستان و برپایی رژیم سیاسی جدید، برای مدت کوتاهی در افغانستان امنیت برقرار شد و مهاجران افغانستانی از گوشههای مختلف جهان به ویژه از ایران و پاکستان به افغانستان برگشتند. آمار نشان میدهد که در هجده سال اخیر، نزدیک به ۱۰ میلیون مهاجر افغانستانی از سراسر جهان به کشور بازگشته اند.
این آمار خود نشاندهندهی این است که مهاجران افغانستانی، برای ادامهی زندگی شان افغانستان را انتخاب کرده و میل ماندن و خدمتگذاری به کشور را دارند.
بازگشت مهاجران افغانستانی به کشور، همهساله جریان دارد؛ اما در سال جاری، شمار مهاجرانی که به کشور برگشته اند در مقایسه با سالهای پیش بیشتر از ۵۰ درصد کم شده است.
در سال جاری، ۳۸۵ هزار مهاجر به کشور باز گشته اند که این رقم در سال گذشه، به ۸۴۰ هزار نفر میرسد. فقر باعث شده است که مهاجران افغانستانی، تمایل کمتری در آمدن به افغانستان داشته باشند. آنها میدانند که با آمدن در افغانستان به گونهی خودکار، از امنیت غذایی و امنیت جانی محروم خواهند شد. در کنار آن، بیکاری ۹میلیونی در افغانستان باعث شده است که مهاجران افغانستانی، جرأت آمدن به کشور را از دست بدهند. آنها میدانند، زمانی که دولت افغانستان به این ۹ میلیون جمعیت بیکار، نمیتواند یا نمیخواهد زمینهی کار را مهیا کند؛ آنها نیز با بازگشت شان به افغانستان، به جمع بیکارن افزوده میشوند.
از سوی دیگر، دوام جنگهای داخلی نیز باعث شده است که مهاجران افغانستانی، میلی برای بازگشت به افغانستان نداشته باشند.
آنها پیشبینی میکنند که با بازگشت شان به افغانستان، حتما امنیت جانی ندارند و ممکن است در حملههای انتحاریای که هر از گاهی مردم را در افغانستان غافلگیر میکند، جان شان را از دست بدهند.
اگر این مهاجران با بازگشت شان؛ ناچار به ادامهی زندگی در ولایتها باشند، از ترس این که مبادا به دست طالبان و دیگر گروههای مسلح کشته شوند؛ هرگز به میل خود به افغانستان نمیآیند.
وزارت مهاجرت و عودتکنندگان افغانستان به اضافهی فقر و ناامنی، دلیل کاهش شمار بازگشتکنندگان به کشور را ترس از سرمای زمستان میداند.
این وزارت میگوید که بیشتر بازگشتکنندگان به کشور، آنهایی اند که در پاکستان و ایران مهاجر اند.
این مهاجران به دلیل ترس از سرمای زمستان ترجیح میدهند که در مهاجرت بمانند تا این که به افغانستان برگردند.
چیزی که در شروع نیز به آن اشاره کردم، این بود که مهاجران افغانستانی به ویژه آنهایی که در ایران و پاکستان به سر میبرند، دوست دارند به افغانستان بیایند و در کشور خود به زندگی ادامه دهند تا ایران و پاکستان.
اما دولت افغانستان هیچگونه برنامهای برای تأمین معیشت شهروندانش ندارد. این باعث شده است که نه تنها مهاجران به کشور بر نگردند، بلکه روزانه صدها شهروند از افغانستان، راه مهاجرت را در پیش گیرند.
برای این که افغانستان بتواند به مسیر توسعه وارد شود، نیاز است تا دولت، استراتیژی ملی مشخص و مفید را با درنظرداشت منافع ملی، طرح و اجرا کند.
روند بازگشت مهاجران افغانستانی به کشور در هجده سال اخیر، نشان میدهد؛ اگر دولت زمینههای تأمین امنیت غذایی، امنیت روانی و امنیت جانی شهروندان را مهیا کند؛ مهاجران افغانستانی، زندگی در افغانستان را از زندگی در مهاجرت ترجیح داده اند. از سوی دیگر، این وظیفهی دولت است که زمینههای زندگی سالم و فعال را برای شهروندان مهیا کند تا هیچگاهی، مردم افغانستان از روی ناچاری به مهاجرت رو نیاورند.
گمشدهی بیشتر مهاجران افغانستانی، نان و امنیت است؛ اگر این دو را در افغانستان داشته باشند؛ هیچگاهی به مهاجرت نمیاندیشند.
اگر دولت برای ساختن افغانستان و به توسعهی آن متعهد باشد؛ باید زمینههای زندگی سالم و آرام را برای شهروندان مهیا کرده و از نیروی کاری موجود، در کشور و نیروی کاری مهاجر برای بهسازی کشور بهره گرفته و نگذارد مهاجرت، استعدادها و نیروی کار جوان را از کشور فراری دهد.
اگر دولت برای حل این بحران، زود دست به عمل نشود، ما در چند سال آینده با جامعهی پیری روبهرو خواهیم بود که هیچ کاری را نمی تواند به پیش ببرد و این یعنی نابودی افغانستان.