در جلسههای دیدار و ملاقاتی که آقای رحمانی انجام میدهد جای معاونانش خالی است. در واقع، معاونان وی بهعنوان عصای دست او، هیچ کاربردی ندارند و اکثرا مشغول اجرایی کردن جلسههای کوچک داخلی پارلمان استند. این رویکرد تکنفره در ریاست پارلمان میتواند سبب بیهماهنگیهای بیشتری شود و در نهایت با این وضع نمیتوان از دیدارها و ملاقاتهایی که از موقف مجلس نمایندگان صورت میگیرد، منفعت اجتماعی را حاصل کرد.
دیدارهای آقای رحمانی بیشباهت به دیدارهای شخصی و تقویهی رابطههای سیاسی شخصی نیست؛ چرا که اکثرا در این دیدارهای تشریفات حرف اول را میزنند.
امروز قرار است تدویر جلسهی عمومی، بعد از ساعت امتیازیِ بحث آزاد، پیرامون وضعیت امنیتی در سطح کشور و بحث روی پروسهی صلح طالبان و در اخیر بحث آزاد انتخابات ریاست جمهوری و به تأخیرانداختن تعطیلات تابستانی اعضای ولسی جرگه، بحث و تبادل نظر کنند. این در حالی است که دیدارهای مختلف رییس مجلس در این اواخر هیچ یک بر اساس محوریت امنیت و صلح نبوده است. عدم داشتن نظرهای نمایندگان دیگر کشورها در این رابطه نمیتواند، تأثیر مثبتی بر جلسهی مجلس داشته باشد.
آقای رحمانی، از لحاظ داشتن سیاست خاص برای رسیدن به اطلاعات و درک وضعیت، دچار مشکلهای فراوان است و این مشکلهاست که بالاخره دامنگیر دیگر نمایندگان نیز میشود؛ چرا که هیأت اداری، نمیتواند روابط سیاسی مجلس را به درستی نمایندگی کند.
صلح افغانستان از جملهی جدیترین مباحث سیاسی و مرتبط به اتفاقات جاری در کشور است. در حقیقت، بحث صلح که این روزها جریان دارد، میتواند در آینده نیز معلولهای خودش را در وضعیتی که آمدنی است داشته باشد. کسانی که میتوانند تأثیری در این امر داشته باشند و در نهایت قابلیت کنترل وضعیت آمدنی را به دست مردم بدهند، نمایندگان مردم استند؛ اما نمایندگان مردم در کشور، هرگز توانایی این تسلط را بر وضعیت اجتماعی نداشتهاند.
برای به دست آوردن این قابلیت، نیاز به هماهنگی درست در مجلس نمایندگان است و این هماهنگی صرفا از راه تقسیمبندی وظایف و گاهی استفادهی تواناییهای گروهی است. در نظراندازی کلی به فعالیتهای اخیر پارلمان کشور، دیده میشود که ما با یک جدایی محض سیاسی، حتا در هیأت اداری پارلمانی روبهرو استیم.
در میان این هیأت لااقل دو نفر، رییس مجلس نمایندگان و معاون دوم او، هر دو تجربهی تجاری دارند و نه تجربهی کافی سیاسی. معاون دوم آقای رحمانی، با این که سالهاست وکیل مردم در پارلمان افغانستان بوده؛ اما روز به روز فعالیتهای سیاسی او کمرنگ شده است تا حدی که در شروع وکالت بهعنوان نمایندهی اول مردم بلخ در پارلمان حضور یافته بود؛ اما حالا به ردهی پایینتری رسیده است.
آقای رحمانی نیز بهعنوان یک سیاستمدار ممکن است نتواند بیشتر از یکی دو سال دوام بیاورد و بالاخره، دوباره به میدان تجارت و رقابتهای تجارتی برمیگردد. یکی از آفتهای سیاست افغانستان حضور تجاری است که از عدم پشتوانه سیاسی درست، به نمایندگی و کاندیدای پارلمان شدن روی میآورند.
این تجارتپیشهها، اکثرا بدون دلیل سیاسی وارد مجلس شدهاند. در واقع آنان با به قدرت سیاسی رسیدن آیندهی تجارت خودشان را تضمین میکنند و از باجدهیهایی که قبلا به افراد زورگو میپرداختند، رهایی مییابند. در کشوری که تجارت و سیاست، رابطهی شخصی و برنامهی شخصی باشد، از نهادهای تولیدکنندهی سیاستمدار که پارلمان یکی از آنهاست، هرگز برنامههای ملی و همهگیر به نتیجه نمیرسد.
صحبت در مورد امنیت و صلح، صحبتهای همهجانبهای است که اگر بخواهیم آن را با رویکرد جاری در پارلمان به نتیجه برسانیم، جز تکمیل کردن زمانی که یک وکیل باید در کرسی وکالت حاضر باشد، چیز دیگری به دست نمیآید.
دیدارهای آقای رحمانی، بدون حضور معانین او، خصوصا در زمانی که پارلمان تازه شروع به کارهای اداری خودش کرده است، یک اشتباه است و حتا نمایانگر نوعی از اختلاف میان هیأت اداری پارلمان به حساب میآید.
معرفی تیم کاری آقای رحمانی با سفیران و نمایندگان سیاسی کشورهای دیگر، در اولویت دیدارها قرار دارد و پس از این معرفی، هر یک از آنان میتوانند نظر به تجربهها و دانشی که در سیاست دارند، رابطهها را گسترش بدهند و حتا در مورد موضوعات بزرگ به صحبت با آنان بپردازند.
شاید بسیاری از کشورها ابراز خوشنودی در مورد صلح افغانستان و برنامهی جاری آن داشته باشند؛ اما نشستی که در نهایت توانایی آنان را نیز به فعالیت برانگیزد، از نیازهای اصلی است.