پارلمان به عنوان یکی از ارگانهای مهم دولت، باید از کارایی و مؤثریت بیشتر برخوردار باشد. افغانستان جدید نیازمند پارلمانی است که بتواند به خواستها و مطالبات مردم، شهروندمحور و به گونهی جدی رسیدگی کند. افغانستان ضرورت به پارلمانی دارد که به مراتب فعالیتهای فراوان از پارلمانهای سایر کشورها داشته باشد.
به هر اندازهای که روح جامعه در تمام ابعاد آسیب میبیند، به همان پیمانه باید مورد مداوا و توجه قرار گیرد. نظام، ساختارها و نهادهای افغانستان زخمی و تکه و تکه است. پارلمانی میتواند در جهت قانونسازی و نهادسازی به این کشور زحمی مفید باشد که بسیار کار کند.
از این خاطر است که پارلمان قوی از نمایندگان قوی تشکیل میشود. نمایندگان مقتدر، متعهد، دلسوز، صادق، متخصص و باورمند به ارزشهای ملی، میتوانند پارلمان مقتدر و در نهایت دولت مقتدر شکل دهند. نمایندگان پارلمان کنونی افغانستان، اکثریت از خصوصیات و ویژگیهای فوق برخوردار نیستند.
وقتی وکلای پارلمان از ویژگیهای آنچنانی برخوردار نباشند، نمیتوانند مفید واقع شوند؛ نه تنها مفید واقع نمیشوند و یا هم شده نمیٌتوانند، بلکه خود شان جزوی از مشکل نظام و مردم افغانستان میشوند. نمایندگان پارلمان در افغانستان، خود شان به مشکل و درد سر مردمان این سرزمین مبدل شده اند. خواستهها و مطالبات افغانستان جدید و شهروندان افغانستان نوین، با نمایندگانی که در مجلس نمایندگان استند، از زمین تا آسمان تفاوت دارد. تقاضای افغانستان جدید از لحاظ قانونگذاری یک نیاز جدی است؛ اما نمایندگان با این تقاضا خیلی فاصله دارد.
افغانستان تکه و پارچه که نظامش را سراسر فساد فراگرفته است، ضرورت به نظارت جدی و مجبور کردن حکومت به پاسخگویی دارد؛ اما شماری از نمایندگان پارلمان افغانستان، خود شان در فساد غرق استند و دست به قانونشکنی میزنند. بارها بحث قانونشکنی و دست داشتن نمایندگان پارلمان در فساد از سوی نهادها مطرح شده است. از این منظر، نمایندگان که خود شان غرق در فساد باشند و دست به قانونشکنی بزنند، هیچگاهی نمیتوانند از کارکردهای حکومت به درستی نظارت کنند.
پارلمان افغانستان جدید، ضرورت به نمایندگان شهروندمحور، پاسخگو، مسؤول، متخصص و متعهد دارد. اقلیت صادق در پارلمان افغانستان باید به اکثریت صادق مبدل شوند. از جانب دیگر، پارلمان افغانستان در حوزهی قانونگذاری دچار چالشها و مشکلات جدی است. افغانستان امروز ضرورت به تصویب قانون امروزه دارد؛ به قوانینی که به نیازمندیهای مردم پاسخ مثبت داده بتواند.
یکی از موضوعات بسیار مهم دیگر، بحث بودجهسازی است. بودجهی عادلانه میتواند عدالت اجتماعی و انکشاف متوازن را در این کشور نهادینه کند. در این هیچ تردیدی وجود ندارد که تمام بودجهی همهسالهی حکومت از سوی پارلمان پاس و تصویب شده است؛ منظور این است که چرا پارلمان افغانستان چه در گذشته و چه حال، اصل عدالت اجتماعی و انکشاف متوازن را مد نظر نمیگیرد/نگرفته است. چه چیزی مانع میشود که نمایندگان نتوانند روی تصویب بودجهی سالانه با حکومت چانهزنی کنند؟ چرا خود شان بودجهی پیشنهادی حکومت را بدون این که بخوانند تصویب میکنند؛ گاهی هم تصویب و تأیید بودجه، به تعویق میافتد؛ به خاطر خواستها، خواهشها، توقعات و مطالبات غیرقانونی عدهای از نمایندگان پارلمان.
بنا بر این، ما ضرورت داریم تا پارلمان افغانستان را مورد بازپرس و بازخواست جدی قرار دهیم؛ ما میتوانیم به نمایندگان ضعیف کمک کنیم تا بفهمند وظایف و صلاحیتهای نمایندگان چیست؟ ما میتوانیم به نمایندگانی که وظایف شان را میفهمند و کار نمیکنند، خرده بگیریم و مجبور شان کنیم تا کار کنند. افغانستان جدید، به نمایندگان آماده با سازکارهای رایج در سایر کشورها نیازمند است. پارلمان افغانستان باید ظرفیت کاریاش را بلند ببرد و به تعهدش نبست به مردم افغانستان تجدید پیمان کنند. هم تخصص و هم تعهد، لازم و ملزوم همدیگر در تمام حوزهها خصوصا در حوزهی نمایندگی از مردم افغانستان به شمار میرود. پارلمانی که همه افراد صادق باشند؛ ولی تخصص نداشته باشند، با پارلمانی که تخصص دارند؛ ولی تعهد و صداقت ندارند، هر دو یکی است.