
ششمین دور مذاکرات میان طالبان و امریکاییها در قطر پایان یافت. تفاوت این دور مذاکرات امریکاییها با طالبان این بود که دو طرف، در بارهی نتیجهی مذاکرات، معلومات نمیدهند. دلیل آن، این است که نتیجهی مشخص نداشته است.
طالبان گفتهاند، این دور بحثها منسجمتر بوده و پیشرفت صورت گرفته است؛ اما زلمی خلیلزاد، بهاندازهی طالبان خوشبین نیست و پیشرفت در این دور مذاکرات را اندک میداند.
توافق بر سر جدول خروج نیروهای خارجی از افغانستان، تعهد دادن طالبان به امریکا که از افغانستان بر ضد امریکا و متحدانش استفاده نشود، آغاز مذاکرات بینالافغانی و آتشبس از موضوعات اصلی مذاکرات در دور ششم بود.
این چهار موضوع در مذاکرهی امریکا با طالبان، در دورههای قبلی بهگونهای مطرح شده بود. زلمی خلیلزاد بارها گفته است که اگر در بارهی تمام این موضوعات توافق نشود، نتیجهی مذاکرات با طالبان ناقص است.
طالبان در بارهی دو موضوع نخست، با امریکاییها مذاکره میکنند و میخواهند در بدل تعهدی که به امریکا میدهند، باید جدول خروج نیروهای خارجی در افغانستان، کوتاه شود. از دید طالبان، هرچه نیروهای امریکایی زودتر افغانستان را ترک کنند، به هدف شان میرسند. هدف آنها ایناست که بتوانند به قدرت برسند.
تصمیم امریکا در بارهی خروج نیروهایش از افغانستان قطعیاست. به دلیل اینکه ماندن نیروهای امریکایی در کشور، برای امریکا هزینهی گزاف دارد و از جانب دیگر، امریکا تصمیم گرفته که مسالهی طالبان، از طریق شرکتکردن آنها در قدرت، به پایان برسد. اینکه طالبان چگونه در قدرت شریک ساخته شوند، برای امریکا مهم نیست. برای امریکا مهم است که حکومت اشرف غنی، مخالفانش و طالبان، بر سر تشکیل حکومت مشترک، به توافق برسند.
زلمی خلیلزاد که رهبری مذاکرات امریکا با طالبان را پیش میبرد، در آخرین گفتوگوی خویش با طلوعنیوز به آن اشاره کرد. هرچند با صراحت نگفت که برای امریکا، نظام سیاسی افغانستان مهم نیست؛ اما گفت، اگر نتیجه مذاکرات بینالافغانی، دولت مختلطی از امارت اسلامی طالبان و جمهوری اسلامی شود، از دید او مناسب است.
اینکه طالبان به امریکا تعهد دهند که برضد امریکا عمل نکنند و تضمین بدهند که القاعده و سایر گروههای تروریستی از افغانستان استفاده نکنند، هدف مهم دیگرِ امریکاست.
طالبان این تعهد را به امریکا خواهند داد. به دلیل اینکه امریکا با طالبان مخالف نیست. اینگروه حدود نصف خاک افغانستان را در اختیار دارد. استراتژی طالبان این است که نیروهای خارجی زودتر از افغانستان خارج شوند. طالبان این هدف را دنبال میکنند که اگر موفق شوند میتوانند از طریق نظامی به قدرت برسند. مهمترین موضوع برای طالبان و قدرتهای منطقهای که از این گروه حمایت میکنند، خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است. به این دلیل بحث در بارهی آن طولانی شده و دو طرف به توافق نمیرسند.
یک علتِی که مذاکرهی امریکا با طالبان به نتیجه نمیرسد و طولانی شده، این است که از آغاز، مذاکرات صلح به دو بخش خارجی و داخلی تقسیم شد و نقش دولت افغانستان در مذاکرات به حاشیه قرار گرفت، طالبان را موقف برتر داد.
امریکا اهرم فشار قوی ندارد که بخش دوم پروژهی مصالحه با طالبان را که مذاکره بینالافغانی باشد را فعال کند. به دلیل اینکه حالا طالبان در موقفی قرار گرفته که میتوانند نوع بازی را مشخص کنند و اهرم فشار طالبان قویتر از امریکاست.
اتخاذ موضع جنگی طالبان در جریان مذاکرات و بهخصوص پس از برگزاری جرگهی مشورتی صلح، که فیصله کرد باید از یک موضع واحد با طالبان مذاکره شود، برای این است که طالبان را در شرایطی قرار میدهد که باید با دولت افغانستان تن به مذاکره بدهند. طالبان با شدت جنگ میخواهند دولت افغانستان را در موضع سخت قرار بدهند و قدرتنمایی کنند.
در دور ششم مذاکرات، طالبان در مورد مذاکرهی بینالافغانی و آتشبس با امریکاییها صحبت نکردند. این، امتناع نیت طالبان را نشان میدهد که برای آنها توافق صلح و مشارکت در قدرت اولویت ندارد. آنها میخواهند زمینهی قدرتگرفتن شان را با استفاده از برنامهی صلح و یا از طریق یک اقدام نظامی، مساعد بسازند.