
کمیسیون مستقل حقوق بشر، اعلام کرده که تلفات غیرنظامیان در شش ماه نخست سال روان میلادی، نسبت به زمان مشابه در سالهای گذشته، هشتاد درصد افزایش یافته است. بر اساس این گزارش، از یک جنوری تا پایان جون، در ۱۵۹۴ رویداد ضدامنیتی، ۱۶۷۷ غیرنظامی جان باخته و ۳۶۴۴ نفر زخم برداشته است.
افزایش ۸۰درصدی تلفات غیرنظامیان، در حالی نشر میشود که همزمان با اعلام خروج نیروهای ناتو به تاریخ ۲۵ حمل سال روان خورشیدی از سوی رییسجمهور امریکا، طالبان حملههای شان را به قصد تصرف مناطق روستایی و شهری افزایش داده و با پیشروی و کنترل بر نزدیک به ۲۰۰ ولسوالی، چندین شهر را در محاصرهی نظامی درآورده اند. در هفتههای اخیر، به دنبال سقوط ولسوالیها، طالبان حملههای شان را بر برخی ولایتهای شمالی، جنوبی و غربی افغانستان افزایش داده و در مواردی، مؤفق شده اند تا در حومهی برخی از شهرها وارد شوند.
کشیدهشدن جنگ به اطراف شهرها و رهایی مناطق روستایی برای طالبان، از دلایل عمدهی تلفات غیرنظامیان است. دولت، با عقبنشینی از ولسوالیها، زمینهی ورود طالبان بر مناطق بیشتری را فراهم کرد و این تکتیک ناکارهی نظامی، باعث شد که طالبان از یک سو دست به کشتار بیشتر مردم بزنند و از سویی، در ضدحملههای دولت به بهانهی بازپسگیری مناطق از دسترفته، با سنگرگرفتن در خانههای مردم، امکان تلفات غیرنظامیان را افزایش دهند.
این گروه پس از تصرف کامل ولسوالیها در برخی از ولایتها، حملههای راکتی و بیهدفش را بر شهرها افزایش داده که در بیشتر این حملهها، افراد ملکی آسیب جانی و مالی میبینند. یک ماه بیشتر میشود که ولایتهای فاریاب، جوزجان، سرپل، بادغیس، تخار و برخی ولایتهای دیگر شمال در محاصرهی کامل طالبان قرار دارد و حملههای راکتی این گروه به داخل شهرها، باعث کشته و زخمیشدن دهها غیرنظامی شده است.
در گزارش تازهی کمیسیون حقوق بشر، مسؤول ۵۶ درصد تلفات غیرنظامیان، گروه طالبان، ۲۲ درصد افراد و گروههای نامعلوم، ۱۵ درصد نیروهای امنیتی و دفاعی و ۷ درصد گروه داعش دانسته شده است. این آمار، نشان میدهد که طالبان بر علاوهی کشتار افراد ملی، با سنگرگرفتن در خانههای مسکونی، زمینهی تلفات غیرنظامیان را افزایش داده است.
در کنار این تعداد کشته و زخمی، همزمان با افزایش دامنهی جنگ در سال روان خورشیدی، صدها هزار خانواده از مناطق شان آواره و به شهرها پناه برده اند؛ آوارگانی که زندگی شان بیشتر وابسته به درآمدهای زراعتی و مالداری است و با آوارهشدن از مناطق خود، همه داروندار شان را از دست داده اند.
در جنگ، حلوا توزیع نمیشود و به وسعت جغرافیای جنگی، عملا زهری که از آن به کام مردم میرود، بیشتر و بیشتر میشود. هرچند، طالبان استند که با راهاندازی خشونت و نه گفتن به صلح، امکان گسترش جنگ و کشتار را بیشتر میکنند؛ اما دولت افغانستان، با پیروی از یک سیاست ناکارهی نظامی، عملا با عقبنشینی از ولسوالیها، جغرافیای جنگ را گسترش داد.
رهایی مناطق برای طالبان و سپس راهاندازی عملیات برای بازپسگیری مناطقی که به دست طالبان افتاده است، یکی از دلایل اصلی گسترش جغرافیای جنگ، تلفات ملکی و بیجاشدگان به شمار میرود. عملیات هوایی بر گروه طالبان که بیشتر در خانههای مسکونی مردم تجمع دارند، باعث شده است که مردم در مناطق شان احساس امنیت نداشته و پا به فرار بگذارند. هرچند، شاید دولت با عقبنشینی نظامی، دنبال طرحهای عملیاتی برای زمینگیرکردن طالبان بود؛ اما طرحهای دولت عملا ناکاره به اثبات رسید و طالبان با کنترل مناطق بیشتر، ضمن افزایش فقر، آوارگی و کشتار، این گروه را در موقعیت بهتر نظامی و سیاسی قرار داند.
طالبان، با استفاده از مناطقی که به دست آوردند، به هزاران میل سلاح و وسایل نظامی دست یافتند و همچنان مناطق زیر کنترل شان، عملا تبدیل به مخزن سربازگیری این گروه شده که به هدف پیروزی و جهاد، جوانان و نوجونان را در صف جنگ نامشروع شان بکشانند.
دولت اگر همچنان بر استراتژی دفاعی متمرکز بماند، طالبان پس از شکست نظامی در تصرف مراکز شهرها، حملهها راکتی شان را افزایش خواهند داد و با بدترکردن وضعیت برای مردم در شهرها، تلفات غیرنظامیان را افزایش خواهند داد. دولت، اگر چهرهی دیگر طالب نیست و خلاف شایعههای نشرشده در مورد واگذاری ولسوالیها، واقعا ارادهای برای بازپسگیری آن دارد، هنوز فرصت هست که طالبان را از اطراف شهرها دور رانده و امکان کشیدهشدن خشونتهای بیهدف در شهرها را کاهش دهد؛ در غیر این صورت، شهرهای بسیاری که در محاصرهی طالبان استند، تبدیل به محل راکتپراکنی این گروه خواهند شد که درصدی بالای تلفاتش را از غیرنظامیان میگیرد.