
یکی از نیازهای مردم افغانستان و نهادهای مردمی، مدنی و… برای به چالش کشاندن نیروهای منفی فعال در جامعه؛ گروههای تروریستی، افکار افراطی، افراد مفسد و آنانی که پیشرفتهای اجتماعی را با مشکل مواجه میکنند، همآوایی و رساندن یک صدای مشترک به جهان است.
صدایی که همسان با اتحاد شکلیافته در افغانستان، بیرون از کشور نیز شبیه به خود، تشکلی را به وجود بیاورد تا بتواند به حیث مدافعان فعال در خارج از افغانستان و سازمانهای جهانی از مردم دفاع کند.
ترس ما از حضور دوبارهی طالبان با همین نام و امارتی است که سالها پیش، سبب شده بود کشور را به بحرانهای مختلف فرو ببرد. میخواهیم این ترس، فقط مربوط به ما نباشد و همکاران مان را در بیرون از افغانستان نیز متوجه تاوان سنگین آن بسازیم. پس لازم است تا ارزشهای چندسالهی خود را که ارزشهای مشترک افغانستان نو و جهانیان است، اصل پنداشته و تخطی از آن را خطری برای همه، اعلام کنیم.
ما اینکار را کردهایم و اکنون صداهایی را در حمایت از آن میشنویم اما؛ میخواهیم، نگرانیهای ما برای کشورمان و افکاری که با جهان در آن مشترک استیم، بیشتر از اینها مورد توجه قرار بگیرد.
به تازگی قطعنامهای از سوی اعضای سازمان ملل- بیش از هفتاد کشور حامی افغانستان (حامیان مالی افغانستان)- به امضا رسیده است که نشان میدهد، بسیاری از نگرانیهای مردم ما، نه فقط در این جا که در میان دیگران نیز موجه و ضروری است.
اعضای حاضر در این مجمع، تاکید کردهاند که صلح پایدار در افغانستان، تنها از طریق یک روند سیاسی به مالکیت افغانستانیها که هدف آن آتشبس دایمی، جامع و فراگیر برای پایاندادن به درگیریها باشد، دستیافتنی است. آنان اظهار داشتهاند که ارزشها و دستآوردهای سالهای گذشته در این کشور، نباید نادیده گرفته شود و امارت اسلامی طالبان را به رسمیت نشناخته از ایجاد دوبارهی آن حمایت نمیکنند.
مردم افغانستان با وجود سالها جنگ- جنگی که هنوز هم جاری است-، به تازگی توانستهاند، راههایی برای همصدایی با کشورهای جهان و نشان دادن باورهای انسانی شان، برخلاف آنچه طالبان و افراطیها از افغانستان نشان دادهاند، باز کنند. آنان عقایدی را ابراز میکنند که با زندگی مدرن و رابطههای بین کشورها، همسان است.
جهان به آیندهی افغانستان با نسل تازهاش، امیدوار خواهد بود اما؛ طالبان، گروهی که با کشتار و خشونت ظاهر شدهاند با حضورشان، چهرهی جوان و روشن افغانستان را مخدوش و خشن نشان میدهد.
قطعنامهی کشورهای جهان در مورد افغانستان، قدمی رو به جلو است و تنها چیزی که میتواند حمایت کشورهای همکار را از بین ببرد، بیتعهدی حکومت به وعدههای داده شده به آنان و عدم استفادهی درست از امکانات مالیای است که این کشورها در اختیار افغانستان قرار دادهاند.
این قطعنامه که ۶۸ ماده در مورد اوضاع کنونی افغانستان دارد، موضوعات مختلف، از جمله صلح، امنیت، افزایش سطح خشونتها در افغانستان، دموکراسی، حاکمیت قانون، حکومتداری خوب، حقوق بشر، توسعهی اجتماعی و اقتصادی، مبارزه با فساد و مهاجران در آن گنجانیده شده است.
بسیاری از موضوعهای ذکر شده در قطعنامه، بستگی به تعهد حکومت افغانستان و نوع استفاده از امکاناتی دارد که به دسترس مقامهای دولت قرار گرفته است. بنابرین، در کنار ترس ما از خشونت طالبانی که میتواند چهرهی واقعی افغانستان را برای جهان دیگرگونه نشان بدهد، فساد و بیتعهدی مقامهای حکومتی است.
بسیاری از موارد منفی که میتواند رابطهی افغانستان را با کشورهای دیگر مخدوش کرده و زمینهی ایجاد یک صدای مشترک با حضور افغانستانیها را در میان کشورهای دیگر محو و نابود کند، فساد موجود در حکومت است.
افغانستان، فقط به لحاظ مالی نیازمند به همکاری کشورهای خارجی نیست بلکه بیش از نیازهای مالی، لازم است که همکاریهای حقوقی و حمایتها از ارزشهای مشترک مردم افغانستان و کشورهای جهان، صورت بگیرد.
ما بیش از هر زمانی به حمایت جهانی نیاز داریم و حکومت برای جلب این حمایتها یا لااقل جلوگیری از مخدوش شدن آن، مسوولیت دارد.