یک روز از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری گذشت. انتخاباتی که بسیاریها تصور میکردند و منتظر بودند، برگزار نشود و برای دور زدن آن، بسیار تلاش کردند.
بسیاری از جریانهای سیاسی و سیاستگران سنگینوزن افغانستان هنوز هم چشم دوخته اند که نتیجهی انتخابات با مشکل روبهرو شود و از آن نفع ببرند.
اما انتخابات همان گونه که کمیسیون انتخابات و حکومت وعده سپرده بودند، در زمان تعیینشدهی آن برگزار شد. هر چند میزان مشارکت مردم بسیار کم بود و مشکلاتی نیز در مدیریت انتخابات در برخی موارد به گونه جدی وجود داشت؛ اما برگزاری انتخابات در نفس خود موفقانه بود.
موفقانه از آن جهت که تصور میشد در وضعیت شکنندهی امنیتی و دستاندازیای که از سوی برخی از سیاستمدارن مخالف انتخابات صورت خواهد گرفت، روند برگزاری انتخابات را مختل کند و اعتبار این پروسهی ملی و دموکراتیک را در روز برگزاری آن از میان بردارد.
مردم افغانستان با تمام تهدیدهایی امنیتیای که از سوی گروههای تروریستی متصور بود، همت گذاشتند و با حضور شان به پای صندوقهای رأی، یک بار دیگر تأکید بر حفظ نظام جمهوری کردند و به نامزد مورد اعتماد شان رأی دادند. در حقیقت انتخابات ششم میزان را میتوان آزمون نیروهای امنیتی و دفاعی و مردم افغانستان دانست که هر کدام مسؤولیت شان را در قبال تأمین امنیت انتخابات و اشتراک در آن ادا کردند.
آنچه اکنون توقع میرود، شفافیت در شمارش آرا و رسیدگی به بیشتر از ۲هزار شکایتی است که کمیسیون شکایات انتخاباتی اعلام کرده است. مسؤولیت کمسیونهای انتخاباتی و نامزدان انتخابات ریاستجمهوری این است که مطابق به قانون انتخابات عمل کنند و با شمارش دقیق و بیطرفانهی آرای مردم، نتایج آن را بدون دستکاری بیرون بدهند و نامزدان انتخابات، نتایج اعلامشده از سوی این نهادها را قبول کنند.
نگرانیای که پس از برگزاری انتخابات وجود دارد، دستکاری در شمارش آرا است و این نگرانی برخواسته از عملکرد کمیسیونهای انتخابات در انتخاباتهای گذشته است که نمونهی بارز آن را میتوان در انتخابت ۱۳۹۳ دانست که منجر شد حکومت وحدت ملی به وجود بیاید؛ حکومتی که نه در قالب قانون اساسی پیشبینی شده بود و نه در قالب قوانین انتخاباتی و نمونهی نه چندان دور آن، انتخابات پارلمانی بود که امروز مسؤولان و کمیشنران آن به دلیل بازی با سرنوشت آرای مردم کنج زندان خوابیده اند و اما نتیجهی دستبرد شان در آرای مردم، پارلمانی خنثا و بیبرنامهای است که شاهدیم.
نگرانی دیگری که پس از برگزاری انتخابات وجود دارد، نپذیرفتن نتایج اعلامشده از سوی نامزدان بازنده است. این نگرانی در قبال عملکردهای فراقانونی کمیسیونهای گذشته متصور است و دستمایهای خواهد شد برای کسی که بازندهی میدان باشد. پس لازم است که کمیسیونهای انتخاباتی هر چه زودتر و شفافتر شمارش آرای مردم را بدون دستکاری به پایان برسانند و کمیسیون شکایات انتخاباتی تلاش کند تا با حضور ناظران بینالمللی و داخلی آرای سیاه و سفید را طوری از هم جدا کند که جایی برای اعتراض نامزدان بازنده وجود نداشته باشد.
اگر کمیسیون انتخابات نتواند از آزمون بیطرف شمارش آرا و اعلام آن بدر بیاید و نتایجی را بیرون بدهد که نامزدان بازنده بتوانند با رائهی مدرک و دلیل بر آن اعتراض کنند، به احتمال زیاد به بحرانی در افغانستان خواهد انجامید که نه راهی به حکومت موقت خواهد داشت و نه به برگزاری دوبارهی انتخابات.
از آن جا این نگرانی مطرح میشود که وضعیت در افغانستان شکنندهتر از وقتی است که حکومت وحدت ملی به وجود آمد و سیاستمداران زیادی در جستوجوی فرصتی استند که نتایج انتخابات به چالش کشیده شود و آنان با نسخهی صلح و حکومت موقت شان وارد میدان شوند و توجه جهان را به خود جلب کنند.
با این حال، سرنوشت آیندهی انتخابات و مردم افغانستان خواسته یا ناخواسته به کمیسیونهای انتخاباتی گره خورده است و در حقیقت عملکرد قانونی و یا فراقانونی این دو نهاد انتخاباتی است که آیندهی افغانستان را تعیین میکند. پس آنچه مردم افغانستان از این نهادهای انتخاباتی توقع دارند، این است که با شمارش دقیق آرای مردم، فرصت این را ندهند که افغانستان به بحران برود.
اگر عملکرد کمیسون انتخابات در جریان شمارش آرا طوری باشد که در برگزاری انتخابات و مسایل تخنیکی آن کوتاهی به خرج داده بود، این خلاها دستمایهای خواهد شد برای گروههای استفادهجو و همچنان گروههای تروریستی که از این فرصت استفاده کرده و وارد عمل شوند. درکنار این، احتمالا نتیجهی این انتخابات به مردم افغانستان نیز ثابت خواهد کرد که پس از این به انتخابات باور کنند یا خیر.