گستردگی و طولانی شدن دامنهی جنگ در افغانستان، قربانیهای بیشماری از شهروندان گرفته است و تقریباً همهی شهروندان از آمدن صلح ناامید شدهاند. آثار مخرب و مرگبار جنگ و ادامهی آن، سبب شده است که بازیگران بینالمللی و منطقهای در تسریع روند صلح افغانستان دخالت کنند؛ اما چرا از یک سال به اینسو اجماع بزرگ کشورهای منطقه و فرامنطقهای که بهظاهر برای آوردن صلح در افغانستان شکل گرفته، نتوانسته است مقدماتی را برای صلح در این کشور فراهم کند؟
با اینکه اجماع کشورها برای تسریع روند صلح افغانستان یک امر مثبت بهنظر میآید، اما اختلافنظر و تضاد منافع کشورها با همدیگر در این اجماع، صلح افغانستان را به یک امر ناممکن بدل کرده است.
بیشتر کشورهایی که روی طالبان نفوذ دارند و به نظر بازیگران واقعی در جنگ و صلح افغانستان هستند، در برابر هم صفآرایی دارند و جنگ نیابتیشان را در داخل افغانستان دنبال میکنند. در حقیقت واقعیترین چالش فراروی صلح افغانستان، طالبانی نیستند که این روزها شمع تمام محفلهای سیاسی شدهاند. بلکه رویارویی؛ هند و پاکستان، امریکا و ایران، امریکا و چین و امریکا و روسیه در برابر صلح افغانستان است.
هند به دلیل مشکلات مرزی با پاکستان، هرگز نمیخواهد سربازان پاکستانی –طالبان- در افغانستان پیروز شوند. چنانکه هند از قدرتهای طراز اول آسیایی است، پیروزی پاکستان را در افغانستان به مفهوم غروب قدرت خود میپندارد. از آنجا که دولت افغانستان از حمایت قطعی هند برخوردار است؛ صلح افغانستان با طالبان بهمثابهی شکست هند در برابر پاکستان است. از همینرو گزارشهای درز کرده در رسانهها، حاکی از آن است که «طالبان ضد پاکستانی» به کمک هند و افغانستان در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان بر ضد پاکستان به فعالیتهای تروریستی در هممرزی پاکستان شروع کردهاند.
در نشست روسیه -ترویکای مسکو- ایران حضور به هم نمیرساند. این در حالی است که روسیه از متحدان سرسخت ایران و ایران از کشورهای با نفوذ روی طالبان شاخهی ملا محمد منصور در افغانستان است. نمایندههای ایران به دلیل حضور امریکا در نشست ترویکا رهسپار مسکو نمیشوند.
قراین خصومت این دو کشور به سالهای خیلی پیش برمیگردد و هیچکدام از این دو کشور دوست ندارد عرصهی افغانستان را برای دیگری خالی بگذارد؛ پس امریکا در افغانستان برای اینکه از نفوذ ایران در این کشور پیشگیری کند، برای سالهای زیادی اینجا خواهد ماند.
رابطهی روسیه و امریکا، چین و امریکا بسیار مشخص است. روسیه و امریکا پس از جنگ دوم جهانی به اینسو درگیر جنگ فرسایشی و تاریخی هستند و هر دو ادعای ابرقدرت بودن را در جهان دارند. چین و امریکا نیز در یک جنگ اقتصادی برای منابع جهان روبهروی هم قرار گرفتهاند. از آنجا که امریکا با حضورش در افغانستان روی این دو کشور میتواند اشراف داشته باشد، حضورش را در این کشور امر حتم میداند.
امریکا پیوسته تأکید دارد که حضور این کشور در افغانستان وابسته به باقی ماندن کشورهای ناتو و متحدانش است و اگر برای صلح افغانستان راهحلی سیاسی پیدا کند، در زودترین فرصت این کشور را ترک خواهد کرد؛ اما جدیترین متحد امریکا در ناتو -که آلمان باشد- تا یک سال دیگر حضور سربازانش را در افغانستان تمدید کرده و این به مفهوم حضور امریکا در افغانستان است.
با این حال در تازهترین مورد، منابع نزدیک به طالبان گفتهاند که امریکا از این گروه خواسته است تا حضور سربازانش را در افغانستان از سه تا شش ماه تمدید کند.
به نقل از طلوعنیوز، این منابع، روز سهشنبه (۱۰ حمل)، گفتهاند که طالبان در این مورد تا هنوز تصمیم نهایی را نگرفتهاند؛ اما این گروه در نخست خواستار رهایی ۷ هزار زندانیشان و بیرون کردن نام رهبرانشان از فهرست سیاه سازمان ملل متحد شدهاند. با این حال اما سخنگوی طالبان گفته است که تا هنوز از این پیشنهاد آگاه نیست.
پس از جابهجایی در موازنهی سیاسی- اقتصادی، قدرتهای جهانی همهی کشورها را به عملکرد محتاطانه در افغانستان وادار کرده است. از همینرو امریکا را وادار شده که از طالبان گروه سیاسیای ساخته و رشوتهای بزرگی به آن بپردازد.
با این حال افغانستان در نشستهایی که برای صلح افغانستان برگزار میشود، کشورهای بیطرف را دریابد و از نشستهایی مانند قلب آسیا و نشست استانبول با روابط دیپلماتیک استفادهی بهینه را به نفع پایداری جمهوریت و ارزشهای به وجود آمده ببرد.
اما از قراین رابطهی کشورهای متخاصم و بانفوذ در افغانستان، پیدا است که هیچیک از این کشورها در برابر هم کوتاه نخواهند آمد و این امر از نشانهی رفتاریشان در برابر هم پدیدار است. پس صلح افغانستان بیشتر از آنکه صلح در یک کشور باشد، صلح واقعی در جهان و منطقه میان قدرتهای بزرگ است و اگر افغانستان نبض بازی میان کشورها را دریابد از آزمون سخت جنگ و صلح پیروز به در خواهد شد.