مجلس نمایندگان افغانستان، اوایلی که گفتوگوهای صلح افغانستان تازه مطرح شده بود و حرفهایی در مورد چگونگی تشکیل هیئت به میان آمده بود، کمترین اظهار نظر را داشت. بعدها که این موضوع به بحث داغ رسانهها، سیاستمداران و کشورهای قدرتمند مبدل شد، زمینهی بازی برای اعضای مجلس نیز مهیا گشت.
مجلس نمایندگان در یک سفر گروهی به پاکستان، نخستین قدم مهمش را برای صلح برداشت اما سفر اعضای مجلس نتوانست تاثیر مثبتی در پی داشته باشد و برعکس، چنانچه اکنون میبینیم، خود مبدل به چالشی داخلی برای اجماع نظر در مورد صلح شده است.
مجلس نمایندگان، هفتهی گذشته، کمیتهی ۲۱ نفریای را برای بررسی روند صلح و آمادهسازی طرح مناسب برای حل جنگ در افغانستان ایجاد کرد. این کمیته، روز یکشنبه (۱۲ دلو)، به کار آغاز کرد.
رییس مجلس نمایندگان، در نشستی که برای آغاز کار این کمیته برگزار شده بود، گفت که در گفتوگوهای صلح، هر دو طرف برای رسیدن به قدرت میکوشند و هدف ایجاد این کمیته نیز این است که دو طرف را به رسیدن به یک صلح واقعی تشویق کند.
مشکل اما این است که کمیتهی تشکیلشده بدون تاییدی اعضای مجلس بوده است. مریم سماء دیروز رییس مجلس را متهم به پنهانکاری و خودسری کرد و گفت کمیته جدید بدون در نظرداشت دیدگاه اعضای مجلس و رای آنان است.
مشخص است که رییس مجلس، نمیخواهد مخالفان او در خانه ملت، پیروز شده و کمیته را لغو کنند و از این بابت هراس دارد. اگر ترسی نمیداشت، پیش از تشکیل آن همکارانش را در جریان میگذاشت و همگانیاش میکرد. پرسش اینجا است که چنین کاری در میان نمایندگان، چه هدفی میتواند داشته باشد و دلیل آن در چیست آیا آقای رحمانی میخواهد، جریان صلح افغانستان را مثل حکومت دور از دید مردم قرار بدهد که دست به تشکیل کمیتهای بدون رای نمایندگان مردم میزند یا میخواهد، طوری در گفتوگوهای صلح نفوذ کند که مزاحمتی از سوی نمایندگان نزدیک به حکومت نداشته باشد؟
میر رحمان رحمانی، گفته است که اگر مشکل نمایندگان بر سر ترکیب کمیتهی صلح است، با پیشنهاد نمایندگان، در ترکیب کمیته افزوده خواهد شد در غیر آن، لغو این کمیته به دو سوم آرای مجلس نیاز دارد.
رایگیری بر سر چیزی که قبلا بهوجود آمده است، نهتنها چندگانگی سیاست مجلس را در مورد صلح نشان میدهد بلکه خبر از تنشهای عمیق و بنیانکنی دارد که میتواند مجلس را بهسوی خودکامگی برده و آسیبهای زیادی به وضعیت سیاسی کشور وارد کند.
حکومتهای زیادی در همسایگی افغانستان هستند که میخواهند کنترل گفتوگوهای صلح و جهتدهی به آن را در اختیار داشته باشند. نبود اجماع نظر مشخص، میتواند دست آنان را باز نگه دارد و زمینهای برای سوءاستفاده باشد.
صلح افغانستان، رایزنان زیادی پیدا کرده است که هرکدام میخواهند تسهیلگری کرده و اینگونه نفوذی در دوحه پیدا کنند. کشورهایی که بهبهانه تسهیل توانستند نقش بگیرند، سیاستمدارانی که با سفرهایشان به کشورهای دیگر چنین ادعایی داشتند و اکنون که مجلس میخواهد با ایجاد کمیته صلح، تشویقگر هیئتهای دولت و طالبان باشد، همه نمونههایی از زایزنان رنگارنگی است که صلح افغانستان را مدیریت میکنند.
با این شرایط، هیچ گفتوگویی نمیتواند بهنتیجه برسد زیرا هدف مشخصی از آن وجود ندارد و هر کس میتواند در آن دستاندازی کند.
لازم بود، مجلس همان روزهای نخست آغاز گفتوگوهای هیئتها، تشکیل کمیتهای را مطرح کرده و حتا همهی اتفاقهای جاری در دوحه را دنبال کند. اینکه نقش مجلس پس از سفر هیئتش به پاکستان برجسته شد، مشکوک است. اگر در جنجالهای اخیر مجلس و حکومت، اعضای آن در میان خودشان … کشور دیگری نقش داشته باشد پس صلح افغانستان، بیشتر از همه در دست بیرونیها است. اشارهی مریم سماء به دستورگیری رییس مجلس از کشور دیگر که در قالب یک پرسش مطرح شد، جدی است. نظر به روابط اخیر مجلس و پاکستان، احتمالا اشارهی خانم وکیل نیز به همین کشور است.
حکومت پاکستان، حامی سرسخت طالبان است و امکان نفوذ آن در میان سیاستمداران کشور نیز بسیار بالا؛ در این صورت، هر نوع رابطه با پاکستان، طالبان را تقویت خواهد کرد.