
انتظار این که عاملان حملههای راکتی بر شهر کابل دستگیر شده و یا از طرف آقای صالح -که این روزها مسوولیت امنیت شهر کابل را به عهده دارد-، وعدهی چنین کاری داده شود، زیاد است. امرالله صالح، با برگزاری جلسههای ششونیم صبح که بخشی از میثاق امنیتی به حساب میآید، قبلا اعلام کرده بود که طراح اصلی حمله بر دانشگاه کابل را دستگیر کرده است.
مردم نیز از دستآوردهای صالح -در صفحهی خصوصی اش-، ابراز خوشنودی کرده اند. به یک حساب، معلوم شد که مردم بیشتر به دنبال عمل اند تا حرف. تا جایی با ادعاهای آقای صالح مبنا بر عملگرایی، تشویقها و حمایتهای نیز از او شد؛ اما با همهی دلخوشیها، هنوز هم مردم در خیابانها و حتا خانههای شان کشته و زخمی میشوند.
نکتهی دلسردکننده در مورد فعالیتهای معاون اول ریاستجمهوری، اقدام به دستگیریهای پس از وقوع فاجعه است؛ حتا بحث به عهدهگرفتن مسوولیت امنیت شهر کابل، پس از ماهها ناامنی، کشته و زخمیدادن، شکایتهای فراوانی از سوی مردم و… به میان آمد.
یکی از نقایص حکومت افغانستان، بیلگرفتن دنبال آب رفته است. زمانی که خون در خیابانهای کابل جاری شد، افراد مجرم و عاملان آن یا تحت تعقیب قرار میگیرند و یا هم دستگیر میشوند.
گفته شده بود که اسلحه و تجهیزات مهاجمان به دانشگاه کابل از بیرون از شهر کابل وارد شده است؛ انتظار میرفت تدابیری برای این مشکل نیز گرفته میشد تا دیگر شاهد چنین رویدادهای تاسفآور نباشیم؛ اما متاسفانه، دیروز بیستوسه فیر راکت به کابل پرتاب شد و قریب به چهل کشته و زخمی بر جا گذاشت.
شاید دوباره چنین ادعا شود که راکتهای مهاجمان حمله به کابل از ولایتها وارد شهر شده است؛ اما راههای واردکردن تجهیزات جنگی با وجود تدابیر امنیتیای که از سوی مقامها به خصوص آقای صالح، ادعا میشود، چه راههایی است؟
امرالله صالح مدعی است که اکنون مجرمان در شهر کابل در خفا گشتوگذار میکنند و عدهای هم فرار کرده اند؛ اما چگونه است که تروریستان آن هم نه با تفنگچه و چاقو که به دلیل کوچکی قابلیت پنهانکردن را دارد؛ بلکه با راکت، آزادانه بیستوسه بار به چندین منطقه در شهر کابل شلیک میکنند؛ ولی کسی مانع آن شده نمیتواند. اگر از بحث چگونگی ورود تجهیزات تروریستی به شهر بگذریم، از مسالهی چگونگی حملونقل آنها در سطح شهر و انتقال شان به محلههای مختلف، نمیتوان گذشت.
کابل در یک ماه گذشته چهرهی جنایی به خود گرفت و شاهد نصب عکسهای زیادی از مجرمان به درودیوار خود بود؛ اما با این همه تغییری در کشته و زخمیشدن مردم به وجود نیامد. همچنان حرفی که آقای صالح در روز حمله بر دانشگاه کابل ابراز داشت و گفت: آنچه به وقوع پیوسته، ناشی از ناکامی استخباراتی است؛ هنوز پابرجا است.
واقعیت امر این است که کابل هنوز هم ناامن است و بدتر از گذشته؛ معلوم نیست از کجا و به چه شکلی به شهروندان حمله صورت میگیرد. برای ایمنشدن از شر دزدان، حتا خود مردم نیز میتوانند تدابیری روی دست بگیرند و رفتوآمدها را در تاریکیها و مناطق ناامن کاهش بدهند؛ اما حملههای تروریستیای که در این اواخر شدت یافته است، غافلگیرکننده است.
نیاز اصلی برای تامین امنیت شهر کابل، تدابیری است که همزمان با توجه به دزدهای خیابانی برای جلوگیری از فعالیتهای زیرزمینی تروریستان و افراد سویاستفادهگر، طرح شود. بسیاری از حملهها به شهر کابل پرسشبرانگیز است؛ زیرا همزمان با تدابیری بوده که در یک ماه گذشته از سوی مقامهای امنیتی مبنا بر رسیدگی به شکایتهای مردم و امنساختن کابل روی دست گرفته شده است.
توقع میرود، دیگر شاهد اقدامی پس از وقوع فاجعه نباشیم و پیش از هر تحرکی از سوی تروریستان، موانع امنیتی مشخصی نیز برای شان ایجاد شود. جنگ کنونی در افغانستان، تلفات زیادی از غیرنظامیان گرفته و در حال افزایش است.