محمد حنیف اتمر، وزیر خارجه کشور، شخصیت سیاسیای که در هر نهادی فراتر از قلمرو قانونی آن نهاد پا گذاشته است و طوری رفتار میکند که گویا رویکرد سیاسی او و حزبش-حق و عدالت-سامانده اوضاع کشور است نه نظامی که او در آن کار میکند. با اینهمه، جالب است که محمد اشرفغنی، کسی که خود به خودکامگی متهم است و در امور بسیاری از نهادهای حکومتی مداخلات غیرقابلقبول داشته، در برابر این سیاستمدار، همیشه کم آورده است.
در واپسین کار دولتی اتمر-مشاور امنیت ملی- که پیش از اشغال پست وزارت خارجه بود، گمانههایی وجود دارد که نشان میدهد، انگیزه خروجش از این جایگاه، نه استعفا که پنهانکاریهایی بوده که پس از آشکار شدن، او را مجبور به کنارهگیری کرده است.
در مصاحبهای که صبح کابل (۲۶ آگوست سال ۲۰۱۹) با رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، آقای رحمتالله نبیل داشت، در مورد اتمر گفته شده بود که او با ایران و کشورهایی مانند روسیه رابطهی پنهانی دارد.
در این مصاحبه اختصاصی، نبیل به صبح کابل گفته بود: «وقتی که امریکاییها از دیدارهای آقای اتمر با سردار قاسم سلیمانی، رییس سپاه پاسداران ایران، مقامهای چین، مقامهای روسیه و امثال آن باخبر شدند، خود امریکاییها بالای اتمر بدگمان شدند. در غیر آن برخی از وزیران دیگر در کابینه هستند که باوجود اختلافهای شدید با آقای غنی، امریکاییها نمیخواهند که آنها از حکومت بیرون کشیده شوند؛ اما آقای غنی به اتمر تا ساعت ۴ پس از چاشت وقت داد که استعفایش را بنویسد در غیر آن به دادستانی معرفی میشود.»
رابطههای مخفی اتمر، فعالیتهای ضد مردمی، سیاست شخصی و همهی چیزهایی که باعث میشود، سیاست کلی افغانستان- اگر وجود داشته باشد- دچار تزلزل شده و نتواند نقش درستی در منطقه داشته باشد.
روابط پنهانی محمد حنیف اتمر چنان پیچیده است که نهتنها دربرگیرنده افراد برجستهی کشورهای مختلف است؛ بلکه بعضی از بازرگانان سرشناس این کشورها را نیز در برمیگیرد. این پیوندها، میتواند استوار بر منافع اقتصادی باشد؛ منافعی که پشتوانهی سیاستهای خاص او تا مرحلهی اجرا است.
منابع ارشد و معتبر حکومت که نمیخواهند نامی از آنان برده شود، به صبح کابل گفتهاند؛ چهارشنبه هفته گذشته، وزیر خارجه، حنيف اتمر به بهانهی دیدار از «وی.آی.پی» جدید، با شيخ علیبنعبدالله، از بازرگانان پرآوازهی قطر ملاقات داشته است. گفته میشود که این شیخ قطری، سمت دولتی ندارد و دیدار با او ربطی به مباحث سیاسی نمیگیرد.
شیخ علیبنعبدالله، از بازرگانان میلیاردر قطر است که در ساخت دهها شرکت و بنیاد بزرگ مالی سهیم است. او «مؤسسه خیریه الغرافه» را در سال ۱۳۹۳ برای کمکرسانی به مردم افغانستان ایجاد کرده است. ایجاد پارک طبیعی و نگهداری از حیوانات کمیاب بهخاطر جلوگیری از انقراض نسل، اعمار آزمایشگاه برای تداوی حیوانات و پرندگان، ایجاد فارم زراعتی برای پرورش نهال خرما و طرح اعمار فارم مالداری برای پرورش مواشی در ولایت فراه بخشی از فعالیت مؤسسه الغرافه در غرب کشور است.
این شیخ که بارها از سوی فعالان محیطزیست ولایت فراه، متهم به شکار پرندگان و حیوانات کمیاب شده، پس از دیدار با محمد حنیف اتمر به ولایت فراه رفته و از سوی بزرگان این ولایت و مقامهای محلی، مورد استقبال قرار گرفت.
با همه اینها، وزیر خارجه کشور، قرار است بهزودی رهسپار روسیه شود و از ۲۴ تا ۲۷ فبروری در مسکو باشد. این در حالی است که ضمیر کابلوف؛ نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان، بهتازگی گفته است که حکومت انتقالی- ائتلافی تنها راهحل بحران جنگ در افغانستان است.
سفر آقای اتمر پس از سفر هیئت طالبان صورت میگیرد و چون رابطه او با روسیه سابقه داشته، چنان به نظر میرسد که بخش ناتکمیلی با حضور او به کمال میرسد.
حنیف اتمر، هم دارای پیشینهی سیاه در حکومت بوده و هم از سوی مردم و نمایندگان مردم در مجلس، مورد اتهام قرار گرفته است؛ جنبش روشنایی، او را مسئول اصلی هدف قرار گرفتن گردهمایی این جنبش در کابل در سال ۲۰۱۶ میخواند. جنبش رستاخیز، او را مسئول سرکوب خونین این جنبش میداند و ظاهر قدیر وکیل ننگرهار و شماری از چهرههای قدرتمند ولایات پشتوننشین کشور او را متهم به طراحی پروژه داعش کردهاند؛ اما فقط اینها نیست، او از سوی احزاب ملی در افغانستان و شخصیتهای سیاسی مثل عبدالرشید دوستم نیز متهم به سوءقصد شده است.
با همهی این موارد، حنیف اتمر هم در داخل حکومت دارای نفوذ است و هم روابط سیاسی خارجی محکمی با کشورهای منطقه دارد؛ نکتهای که او را مستحکم بر خودمحوری و مصمم در پیاده کردن سیاستهای شخصی و استوار بر روابط حزبی خودش ساخته است.
مسئله این است که چنین وضعیتی تا چه زمانی باید ادامه یابد و درنهایت اتمر بهعنوان وزیر خارجه افغانستان که بهراحتی عرف دیپلوماتیک را نقض کرده به پذیرایی از یک تاجر قطری به فرودگاه میرود، سیاست خارجی افغانستان را در شرایط کنونی به کجا میکشاند؟