هرچند دستداشتن طالبان در حملهی مرگبار دیروز به آموزشگاه کوثر دانش در غرب کابل، از سوی این گروه رد شد؛ اما فراموش نمیکنیم که این گروه زمینهساز اصلی فعالیتهای تروریستی در کشور است؛ فعالیتهایی که با وجود این گروه، منجر به ایجاد خلاهای امنیتی شده است.
به روشنی میتوان دید که گفتوگوهای صلح، نتیجهای برای مردم نداشته است. هنوز هم غیرنظامیان در جنگها کشته میشوند و حتا در آموزشگاهها به نوجوانان و کودکان یورش برده میشود.
حملهی دیروز به آموزشگاه کوثر دانش، کشتهشدن دوازده کودک در ولایت تخار در یک مدرسهی دینی که در نتیجهی حملههای هوایی نیروهای ارتش به طالبان صورت گرفت نزدیک است؛ شباهتی که میتواند به انتقامگیری تعبیر شود و نشان بدهد که بحث قربانیشدن غیرنظامیان در افغانستان فراتر از آنچه است که جهانیان تصور میکنند.
آنچه به نام گفتوگو در دوحه جریان دارد، بیشتر موجب ایجاد تنش شده است تا حل آن؛ از زمانی که این گفتوگوها شکل گرفت (تاریخ ۱۲ سپتامبر،۲۲ سنبله)، حملههای طالبان بر دولت افغانستان بیشتر شد و در برابر آن از اینسو نیز، نیروهای امنیتی تحریک به جنگ شدند. اکنون مناطق زیادی در افغانستان مشغول جنگی است که پس از آغاز نمادین گفتوگوهای صلح، در گرفته است.
جنگهای جاری، هزارها تن را آواره و دهها تن دیگر را کشته و زخمی کرده است.
تا زمانی که بحث آتشبس موقت یا دایمی در گفتوگوها به وجود نیاید، ادامهی جنگ میتواند هر نرمش و توافقی را به چالش بکشد.
تا اینجای کار، این زبان جنگ بوده که در گفتوگوها حاکم شده و همواره به خشونتها دامن زده است.
پس از بحثهای فراوان در مورد صلح و تلاشها برای رفع بنبستهای آن، اکنون جامعهی جهانی و بسیاری از سازمانهای موجود در کشور، سعی کرده اند، این گفتوگوها را با انتشار اعلامیههای گوناگون به سمت کاهش خشونت و توجه به غیرنظامیان، هدایت کند که با آن هم، هر روز شاهد یک تراژیدی مثل؛ حملهی دیروز به دانشآموزان استیم.
سازمان عفو بینالملل، در ضمن خبردادن از کشتهشدن دست کم پنجاه غیرنظامی در طول هفتهی گذشته، تاکید کرده است که طرفهای درگیر در جنگ افغانستان، نتوانسته اند از غیر نظامیان در این کشور، حفاظت کنند.
باید خاطرنشان کرد که سازمانهای جهانی یا از واقعیت جنگ افغانستان دور اند؛ یا هم به دلیل این که نمیخواهند طرف واقع شوند، از ادبیات نرمی چون؛ «طرفهای درگیر در جنگ افغانستان، نتوانسته اند از غیر نظامیان در این کشور حفاظت کنند»، استفاده میکنند.
کشتار غیرنظامیان از سوی تروریستان، یک رویکرد عامدانه است و در ادعاهای سهو عمل یا کشتار غیرعمد نمیگنجد، که قرار باشد توجهی در کنترل آن از خود نشان بدهند. گروههای تروریستی، جنگ را از حیطهی نظامیان خارج کرده اند و با نقشهی جنگی به غیر نظامیان حمله میکنند.
با این همه، واکنشهای مشابه به کشتار غیرنظامیان از سوی طرفهای درگیر در افغانستان، نشان میدهد که گفتوگوهای صلح، نه تنها برای مردم کشور که برای جهانیان نیز مورد تردید قرار گرفته است.
فشارهای وارده از سوی سازمانهای جهانی، معطوف به آتشبس در افغانستان است. نتیجهی گفتوگوها، نمیتواند به غیر از پایان جنگ چیز دیگری باشد؛ اما آنچه جریان دارد خلاف این خواست را نشان میدهد.
تنشهایی که در گفتوگوهای صلح ایجاد شده است، ضرر بیشتری به مردم وارد کرده؛ زیرا هم آنان را از امید به صلح میرهاند و هم سبب کشته یا زخمیشدن شان میشود.
از میان واکنشها به تشدید جنگ، یکی هم این است که منشی عمومی پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) است که در پایان نشست وزیران دفاع کشورهای عضو این پیمان، مذاکرات در دوحه را شکننده خوانده و از سطح بالای خشونت از سوی طالبان، ابراز نگرانی کرده است.
او خواستار زمینهسازی آتشبس با کاهش خشونتها شده و گفته است: «هرگونه تغییر (شمار سربازان) در آینده، بستگی به پیشرفت در مذاکرات صلح و وضعیت موجود دارد».
گفتهی او در مورد شمار سربازان، یک هشدار به گروه طالبان خواهد بود که اگر بیشتر از این با جنگ به سراغ صلح بیاید، تمام مواد توافقنامهی طالبان با امریکا، بیمعنا خواهد شد و باز همان جنگ قبلی میان نیروهای خارجی و این گروه در خواهد گرفت.
نگرانی مردم افغانستان نیز همین است؛ ادامهی جنگ و کشتار. امیدی که گفتوگوهای صلح در جامعه به بار میآورد، با تشدید حملهها به باد رفت. اکنون، همه به این باور رسیده اند که صلح یک بازی سیاسی است و نقشی در کاهش کشتار غیرنظامیان ندارد.
معنای دقیق حملهی دیروز به دانشآموزان جز این نیست که گفتوگوهای صلح، ثمرهای نداشته و در نهایت، جنگ حرف اول را در افغانستان میزند؛ جنگی که کشتار غیرنظامیان در آن بیشتر از همه برجسته است.