
در نشست یکروزهی سران کشورهای عضو ناتو که دوشنبه -۲۴ جوزا- در بروکسل برگزار شد، افغانستان در محوریت بحثهای این نشست قرار داشت. قرار است امریکا به سرکردگی ناتو، پس از ۲۰ سال حضور نظامی، در ۱۱ سپتمبر سال روان افغانستان را ترک کند؛ اما نظر به صدور بیانیهی نشست ناتو در بروکسل، قرار است روابط دیپلماتیک میان افغانستان و کشورهای عضو ناتو برقرار باشد، امنیت فرودگاه کابل را تأمین کنند و تا سال ۲۰۳۰ نیز نیروهای امنیتی و دولت افغانستان را از لحاظ مالی کمک کنند. احتمال زیاد وجود دارد که تأمین امنیت فرودگاه کابل، با ترکیه باشد؛ مسئلهای که پیش از نشست ناتو، بگومگوهای آن جریان داشت و طالبان برخلاف این تصمیم ناتو، با صدور بیانیهای، خواستار آن شدند که ترکیه نیز افغانستان را ترک کند.
پیش از نشست یکروزهی سران ناتو در بروکسل، نشست دیگری میان رهبران کشورهای صنعتی موسوم به «گروه هفت» در انگلستان برگزار شد. در آن نشست اما اعضای گروه هفت که همهیشان نیز عضویت ناتو را دارند، بر آن شده اند که علیه پیشرفت اقتصاد و نظامی چین، بیستند. ایستادگیای که با برنامهریزی گستردهی سرمایهگذاری در زیرساختهای کشورهای در حال توسعه، تعریف شده است. جو بایدن، رییسجمهور امریکا، امیدوار است که ابتکار عمل زیرساختی جدید جهانی این کشور، جایگزینی با کیفیت بالاتر برای برنامهی چین باشد.
قرار است طرح کمربندی که به طرح جادهی ابریشم نیز معروف است، با سرمایهگذاری ۹۰۰ میلیارد دالر از سوی چین اجرا میشود. این طرح، قرار است بیشترین کشورهای جهان را به هم وصل کند و سبب اقتدار و هژمونی چین در جهان شود. گروه صنعتی هفت، به دنبال آن است که طرح بدیلی را برای جلوگیری از گسترش چین ارایه کند.
از تصامیم این دو نشست -سران ناتو و گروه هفت- که دو پیمان متفاوت اقتصادی-امنیتی میان کشورهای مشترک است، چنین بر میآید که ناتو و اعضای آن، دچار سردرگمی در تصمیم شده اند. تصامیم سران ناتو و گروه هفت، نشان میدهد که ناتو و در رأس امریکا، به دنبال صلح و ترک افغانستان نیستند و امکان میرود که افغانستان تبدیل به خط مقدم مبارزه با گسترش هژمونی چین در جهان شود.
زمانی که چین میخواهد با ارتباط زمینی و طرح کمربند اقتصادی ابریشم، هژمونی خود را در جهان گسترش بدهد، طبیعی است که کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان، از لحاظ ژیوپولتیک جایگاه حساسی دارند و به همین منظور، وصلشدن چین به بدخشان و سپس امتداد جادهی ابریشم به ایران، چین را به اکثریت کشورهای افریقایی و اروپایی وصل خواهد کرد؛ رخدادی که به شدت گروه هفت و سران ناتو را نگران کرده است. در این بازی، افغانستان جایگاه ژیوپولییتکی حساسی یافته است و به هیچوجه سران ناتو بیخیال این کشور نخواهند شد. اگر سران ناتو و امریکا، افغانستان را ترک کنند، افغانستان میتواند به راحتی به دامن چین و روسیه پناه ببرد. افغانستان، برای چین و روسیه که ظاهرا متحدهای جدید هم استند، امر حیاتی به نظر میرسد و این دو کشور نیز، تلاش دارند حضور اقتصادی و سیاسیشان در افغانستان را گسترش دهند؛ مسئلهای که سران ناتو و گروه صنعتی هفت به شدت علیه آن استند. افغانستان، میتواند چین را به آرزویی برساند که به نفع کشورهای همپیمان «گروه هفت» و «ناتو» نیست.
گروه هفت و سران ناتو، تلاش خواهند کرد که افغانستان را به هر روشی ناامن کنند تا چین و روسیه به آن چه میخواهند، نرسند. آوازهی خروج ناتو، طرح ناامنسازی را به خوبی به اجرا گذاشته است. حرف دیگر این است که این گروهها با وجود ناامنسازی، هرگز افغانستان را ترک نخواهند کرد؛ چرا که در صورت نبود این کشورها، مدیریت افغانستان باز هم به دست چین خواهد افتاد و چین به آروزی دیرینهی خود خواهد رسید.
امریکا، تلاش خواهد کرد از یک سو افغانستان را کمک و از سویی، آن را ناامن نگه دارد. این کشور، ساختار امنیتیاش در افغانستان را همچنان حفظ خواهد کرد تا خار چشم چین بماند. سیاستمداران و نظامیان امریکایی، با ایجاد بهانههای مختلف سیاسی و نظامی، حضور این کشور در افغانستان را توجیه خواهند کرد. در صورت مقابلهی چین و امریکا، افغانستان، میدان جنگ نیابتی کشورهای قدرتمند نظامی و اقتصادی جهان خواهد شد؛ میدانی که ممکن جنگ جاری در آن، تا دههها ادامه پیدا کند.