
دو روز پیش، حمدالله محب گفته بود؛ «ما بر اساس سطح اشتراک کشورها و طالبان، هیئت خود را به روسیه و ترکیه میفرستیم. اگر سطح اشتراک در حد هیئت باشد، هیئت گفتوگوکنندهی دولت شرکت خواهد کرد و اگر سطحش تغییر کند، به همان سطح ما در این نشستها شرکت خواهیم کرد.» نخست اینکه ایشان و حکومتی که به نمایندگی از آن واژه «ما» را برایش به کار میبرد، مخالف طرحی بود که بر اساس آن، نشست استانبول و از روی حمایت از آن طرح، نشست مسکو، قرار است برگزار شود.
مشاور امنیت ملی کشور، در قدم نخست بسیار واضح از ناچاری حکومت که باید در نشستهای یادشده اشتراک کند سخن گفته است ولی در پشت پرده که میتوان آن را معنی ضمنی سخنرانیاش، خواند، موضوع جالبتر و متأسفانه نگرانکنندهتری را نیز بیان داشته است که عبارت از معیار اشتراک حکومت در نشستها بر اساس «سطح اشتراک کشورها و طالبان» است.
نمیخواهیم بر گزینه نخست که اشاره به سطح اشتراک کشورها دارد خرده بگیریم؛ زیرا مشخص است که کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی دربارهی چگونگی برنامههای صلح و جنگ افغانستان تصمیم میگیرند و این از وابستگی شدید به سیاستهای بیرونی افغانستان خبر میدهد. موضوع قابل خردهگیری و البته نهفقط این بلکه موضوع مأیوسکنندهای که باید به آن بپردازیم، اشتراک حکومت در نشستها بر اساس معیاری است که طالبان آن را با سطح اشتراک خود تعیین میکند.
این نکته را، نکته مأیوسکننده را بهتر است با حرفهای حنیف اتمر که بیشتر از همه گویا علاقهمند به حضور در نشست ترکیه و بهخصوص نشست روسیه است، شرح بدهیم:
آقای اتمر در گفتوگوی تلفنی با وزیر خارجه کشور ترکیه، از آمادگی ترکیه بهعنوان دوست قابلاعتماد، برای میزبانی دور بعدی گفتوگوهای صلح افغانستان ستایش کرده و بر افزایش تماسها و مشورتها دربارهی اهداف، دستور کار، شرکتکنندگان و نتایج این نشست تأکید کرده است. این کار ایشان را میتوان مطابق با حرفهای آقای محب، سنجید که میخواهد با روشن کردن جزییات نشست- و فقط نشست ترکیه زیرا نشست روسیه باید بیشتر از همه به آقای اتمر روشن باشد- تصمیم بگیرد که آیا بهتر است هیئت بفرستد یا با شیوهی دیگری وارد جلسات شوند.
از جزییات دیگر گفتوگوی اتمر با چاووش اوغلو، امیداوریای است که وزیر خارجه کشور آن را با وزیر کشور ترکیه در میان گذاشته است؛ «انتظار میرود نشست ترکیه، گامی به جلو در راستای تأمین آتشبس و دستیابی به راهحل سیاسی مطابق به خواست و ارادهی مردم افغانستان باشد.»
هم برای شرح سخنان آقای محب و هم برای نشان دادن وخامت اوضاع افغانستان در نشستهای پیش رو، میخواهیم دو مورد را که در سخنان اتمر نهفته است، بیرون آورده و بر سر آن فکر کنیم. یکی اینکه آقای اتمر امیدوار است که نشستهای پیش رو گامی به جلو باشد و دیگر اینکه در ضمن چنین امیدواری، میخواهد خواست و اراده مردم افغانستان در آن دو نشست، در نظر گرفته شود.
ولی باید روشن کرد که نظر به گفتهی مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، نشست ترکیه لااقل، نشستی در امتداد نشست دوحه خواهد بود. نشستی که حکومت افغانستان در آن هیچ دستآوردی نداشت و متأسفانه هیچ نکتهای هم در آن، مطابق با خواست و اراده مردم کشور نبود. آقای اتمر باید توجه داشته باشد که حتا رهبری حکومتی که او وزیر آن است و مشاور امنیت ملی این حکومت، دارند تأکید میکنند که معیار اشتراک در نشستها را با سطح اشتراک طالبان تعیین خواهند کرد.
روشن است که برنامهای برای اراده اعمال اراده مردم در کار نیست و حتا امیدواریای نسبت به آن دو نشست، نزد حکومت وجود ندارد؛ زیرا نمایندگان حکومت – که هنوز مشخص هم نیستند- فقط از سر جبر قرار است به روسیه و ترکیه بروند و حتا اگر جبری در کار نباشد، چنانکه نمایندگان حکومت دارند برنامهشان را شرح میدهند، مشخص است که طالبان در ترکیه و روسیه نیز همچون دوحه، دست بالاتری خواهند داشت؛ زیرا سیاستهای حکومت در هرکدام از آن نشستها، مطابق با عملکرد طالبان برنامهریزی میشود.