پس از برنده شدن بایدن در انتخابات ایالاتمتحده امریکا، فضای سیاست جهانی دچار تغییرات جدیای شد. تیم جدید رهبری در امریکا، بیشتر تصمیمهای تیم قبلی را لغو و یا موردبررسی قرار داده است.
گفتوگوهای صلح افغانستان و توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان یکی از تصمیمهای رهبری قبلی امریکا است که با آمدن بایدن با ابهامات جدی و تازهای روبهرو شده است. به نقل از روزنامه واشنگتنپست، جو بایدن روز پنجشنبه هفته گذشته در نخستین دیدارش از پنتاگون، گفته است که میتواند مهلت تعیین شده برای خروج نیروهای امریکایی را از افغانستان نادیده بگیرد.
چندی پیش کانگرس امریکا نیز از بایدن خواسته بود که سرعت خروج سربازان امریکایی را از افغانستان کاهش دهد تا وضعیت امنیتی این کشور، بهتر شود. کانگرس امریکا، هشدار داده بود که با توجه به شرایط، خروج سربازان امریکایی از افغانستان، میتواند سبب بیثباتی در منطقه، قوی شدن شبکهی القاعده و تشدید جنگهای داخلی در این کشور شود. کمی پیشتر از سخنرانی بایدن در پنتاگون، جنرال کنت مکنزی، فرمانده سنتکام-ستاد فرماندهی مرکزی امریکا-گفته بود که خروج سربازان امریکایی از افغانستان، باید مبتنی بر شرایط باشد.
از گفتههای سران ایالاتمتحدهی امریکا طوری معلوم میشود که دیپلوماسی این کشور در مقابل طالبان تغییر کرده و بررسیهای جدید امکان لغو توافقنامه را فراهم میتواند. ایالاتمتحده امریکا عملکرد طالبان را خلاف توافقنامه میپندارد و اصرار دارد که طالبان پس از توافقنامه نیز از القاعده در افغانستان حمایت کرده و هراس این کشور از خروج نظامیهایش، قدرت گرفتن دوباره القاعده در افغانستان است.
در سوی دیگر گروه طالبان با نشر اعلامیهای در وبسایت «صدای جهاد»، خواهان بازگشت نظام امارت اسلامی در افغانستان شده است. این خواست طالبان، هراس ایالاتمتحده امریکا را بیشتر میکند؛ زیرا گروه طالبان با مطرح کردن این خواست، نشان میدهد که هنوز دنبال مشروعیت دادن افراطگرایی در افغانستان است. همچنان این گروه گفته است که توافقنامهی قطر نمیتواند ماموریت این گروه را تغییر دهد. آنها میگویند که رهبری این گروه پس از به نتیجه رسیدن گفتوگوهای صلح افغانستان، بهعنوان امیرالمومنین باقی خواهد ماند.
اگر طالبان به نتیجه رسیدن گفتوگوهای صلح افغانستان را ابقای امیرالمومنین میپندارند، دولت افغانستان نیز خواهان جایگاه ریاست جمهوری خواهد بود. درنتیجه؛ نظامی شکل میگیرد که ازلحاظ ساختاری با نظام ایران شباهت بسیاری خواهد داشت. با اینهمه خواست جدید طالبان معلوم نیست که از چه زمانی مطرح شده؛ اما آنچه درشت به نظر میرسد، مطرحشدن این خواست، پس از رهسپاری طالبان به ایران است. از این خواست معلوم میشود که ایران میخواهد با لابیگری میان طالبان در منطقه، به نحوی نظام دیگری که متشکل از اکثریت سنیها است، نظامی شبیه بهخودش را در منطقه داشته باشد تا بتواند ساختار کشوری خود را بیش از پیش مشروعیت ببخشد؛ زیرا قبول کردن این خواست از سوی امریکا، سبب بقای نظام ایران خواهد شد.
اکنون که گفتوگوهای صلح افغانستان به اینجا رسیده است و طالبان هراس دارند که امریکا روی توافقنامه خط بطلان بکشند، معلوم است که در دامن ایران و روسیه پناه خواهد برد و استراتژی ایران را در داخل افغانستان پیاده خواهد کرد. امریکا با هراس از قدرت گرفتن القاعده و ایران در داخل افغانستان، هرگز نمیخواهد که نظامیهایش را از این کشور خارج کند.
دولت افغانستان و هیئت گفتوگو کننده صلح نیز طالبان را جدی در گفتوگوها نمیبینند؛ چنانکه سرور دانش دیروز جمعه در جمعی گفته است: «با وجود تلاشهای زیاد دولت و مردم افغانستان برای برقراری صلح اما طالبان تا این لحظه، کمترین تلاشی برای کامیاب شدن این روند انجام ندادهاند.» همچنان آقای عبدالله در روز پنجشنبه هفته گذشته گفته است: «در این لحظه، طالبان موضع سختی اختیار کردهاند که متأسفانه به روند صلح کمکی نمیکند.» از گفتههای بلندپایگان افغانستان و طالبان طوری معلوم میشود که این گروه حاضر نمیشوند در دور دوم گفتوگوها به میز مذاکره برگردند.
در روزهای قبل حمدالله محب مشاور شورای امنیت افغانستان نیز طالبان را تهدید به جنگ کرده بود و گفته است که افغانستان از راه نظامی مسئلهی را حل خواهد کرد. این گفتههای مقامات افغانستان نشان میدهد که دولت افغانستان با روحیهتر از قبل در مقابل طالبان ایستاده و جایگاه طالبان در گفتوگوهای صلح پس از بایدن دچار افت بسیاری شده است.
بررسیهای توافقنامه صلح از سوی تیم رهبری جدید ایالاتمتحده امریکا، ابقای ملا هبتالله بهعنوان امیرالمومنین و تأثیر ایران بر تفکر طالبان و جبههی جدید حکومت افغانستان در مقابل طالبان، صلح افغانستان را وارد فضای تازهای کرده که معلوم نیست به کجا میرود؛ اما آنچه از شواهد برمیآید، گروه طالبان و دولت افغانستان در برابر هم بیشتر از قبل جبهه گرفته و جبهات جنگ در افغانستان داغتر خواهد شد.