نخستین پس‌لرزه‌ی بحران خاورمیانه

صبح کابل
نخستین پس‌لرزه‌ی بحران خاورمیانه

پس از کشته شدن «قاسم سلیمانی» فرمانده‌ی شاخه‌ی قدس سپاه پاس‌داران ایران توسط امریکا، ایران نیز در اقدام تلافی‌جویانه چندین موشک به مقر نظامیان امریکایی در «عین‌الاسد» عراق شلیک کرد که موجب تنش بیشتر در خاورمیانه شد. هنوز همه درگیر این مسأله بودند که هواپیمای مسافربری اوکراین توسط موشک‌های ایرانی هدف قرار گرفت تا گره دیگر بر مشکل بحران منطقه اضافه شود؛ بحرانی که روی روابط کشورها و تمام مسائل منطقه تأثیر گذاشته و موجب شده است که گفت‌وگوهای صلح بین امریکا و طالبان نیز به سر انجام نرسد. مردم افغانستان پس از سال‌ها امیدوار بودند که ماه‌ها گفت‌وگو بین امریکا و طالبان منجر به امضای توافق‌نامه‌ی صلح و زمینه‌ساز ایجاد مذاکره‌ی صلح بین طالبان و حکومت افغانستان شود که تا امروز این امر محقق نشده است.
در فضای بحرانی امروز خاورمیانه و با توجه به این که طالبان، نیروهای امریکایی و حکومت افغانستان برای امتیازگیری و زمین‌گیر کردن یک‌دیگر حتا در فصل سرما نیز جنگ را متوقف نکرده و بر حملات شان افزوده اند، گفت‌وگوهای صلح و رسیدن به توافق صلح سخت‌تر شده است. زلمی خلیل‌زاد، نماینده‌ی ویژه‌ی امریکا در امور صلح افغانستان و مسؤول تیم مذاکره‌کننده‌ی امریکا با طالبان، هفته‌ی گذشته به قطر رفته بود تا توافق‌نامه‌ی صلح بین کشورش و طالبان را امضاء کند؛ اما به دلیل عدم حضور نمایندگان کشورهای منطقه این کار انجام نشد. به نظر می‌رسد که حالا اولویت دیگری به غیر از امضای توافق‌نامه‌ی صلح افغانستان برای امریکا و کشورهای منطقه به وجود آمده است که نخستین پس‌لرزه‌ی کشته شدن قاسم سلیمانی و حمله‌ی موشکی ایران بر پایگاه‌های نظامی امریکا در عراق است. تنش منطقه‌ی خاورمیانه موجب شده است تا کشورها، بیشتر از هر زمان دیگری یارگیری و البته هم‌سویی منطقه‌ای رو بیاورند و تا روشن شدن وضعیت تنش بین امریکا و ایران حاضر نباشند که برای به سرانجام رسیدن مذاکرات صلح امریکا و طالبان به قطر سفر کنند.
هرچند، به تعویق افتادن گفت‌وگوهای صلح در حال حاضر به عدم حضور کشورهای منطقه نسبت داده می‌شود؛ اما با توجه به نفوذ ایران بر طالبان، شاید این گروه نیز به این زودی‌ها حاضر به گفت‌وگو و امضای سند توافق با امریکا نباشد. از آن‌جا که برخی از چهره‌های این گروه، کشته شدن فرمانده‌ی سپاه ایران را از سوی امریکا نادرست اعلام کردند، آنان حالا امیدواری بیشتری برای در اختیار داشتن امکانات و مبارزه علیه امریکا دارند.
تا حالا دقیقا مشخص نشده است که کدام کشورها در مراسم امضای توافق‌نامه‌ی صلح بین امریکا و طالبان حاضر نشده اند؛ اما مشخص است که روسیه و چین با ایران روابط و منافع گسترده دارند تا در این شرایط بحرانی حاضر به سفر به دوحه نباشند.
در شرایط امروز حاضر شدن ایران به عنوان همسایه‌ی افغانستان و یکی از کشورهایی که در تحولات افغانستان نقش مهم دارد، در مراسم امضای توافق‌نامه‌ی صلح امریکا با طالبان بسیار سخت و دور از انتظار است و به نظر می‌رسد که تا زمان نامعلومی امضای این سند، ممکن نباشد. به نظر می‌رسد که طالبان و امریکا بر سر تمام مفاد توافق‌نامه‌ی صلح به توافق رسیده اند و همه چیز آماده است تا با حضور نمایندگان ۲۰ کشوری که به این مراسم دعوت شده اند، توافق‌نامه امضا شود؛ اما این که آن روز کی فرا خواهد رسید، بستگی به تنش و بحران خاورمیانه دارد؛ بحرانی که هر روز بر دامنه‌ی آن افزوده شده و گسترده‌تر می‌شود. اگر ایران و امریکا بتوانند در حال حاضر به همین مقدار حمله و تنش بسنده کنند، پس از چندی می‌توان امیدوار بود که با آرام شدن اوضاع منطقه، گفت‌وگوهای صلح به سرانجام برسد و گرنه، همان‌گونه که از روزهای نخست بحران جدید منطقه، مردم افغانستان نگران اوضاع کشور شان بودند، این نگرانی دوام بیشتری داشته و حتا دامنه‌ی آن فراتر از توافق‌نامه‌ی صلح امریکا و طالبان، به درگیری و کشته شدن مردم بی‌گناه خواهد انجامید.