پسلرزهها و جنجالهای انتخابات افغانستان مثل برگزاری، اعلام نتایج و جنجالسازیهای آن مثل همیشه، بیشتر از همه جای دنیا است. هر روزی که میگذرد، ناهنجاریهای انتخابات افغانستان بازتولید شده و به شکل دیگری بروز میکند.
هیچ وقت هزینهی مالی نامزدان ریاستجمهوری افغانستان شفاف و واضح نبوده و این بار نیز نخواهد بود. چند روز پیش، کمیسیون مستقل انتخابات اعلام کرد که از میان هجده نامزد ریاستجمهوری، ده نفر آنان، هزینههای مالی شان را در جریان مبارزات انتخاباتی، اعلام کرده اند.
در کشوری که فقر از سر و رویش میبارد و دستش پیش تمام دنیا دراز است، نامزدان محترم برای رسیدن به ارگ، بالاتر از ۲۴۱ میلیون افغانی هزینه کرده اند که طبق انتظار، تیمهایی که در رأس قدرت اند گوی سبقت را از دیگران ربوده اند.
کمیسیون پیش از این گفته بود، کسانی که گزارش مالی خود را به کمیسیون اعلام نکنند، متخلف شمرده شده و به کمیسیون شکایتهای انتخاباتی معرفی خواهند شد. سؤال اصلی این نیست که چقدر هزینه شده است؟ پرسش این است که این پولها از کجا تأمین شده و مورد مصرف آن چه بوده است؟ با وجودی که در قانون آمده است که گزارش مالی نامزدان باید به کمیسیون ارائه شود و کمیسیون صلاحیت بررسی آن را دارد؛ اما مشکل آن است که در فضای سیاسی و قلدرمآبانهی افغانستان، آیا کمیسیون انتخابات توانایی بررسی چگونگی درآمد و هزینههای نامزدان انتخاباتی را دارد یا خیر؟
روز گذشته اما کمیسیون انتخابات، نامزدانی که گزارش مالی شان را نداده اند، به کمیسیون رسیدگی به شکایتهای انتخاباتی معرفی کرد. در این میان، نامزدانی هم هستند که اساس کار کمیسیون و روند کاری آن و صلاحیت مسؤولان آن را بارها زیر سؤال برده و به شکلی آن را قبول ندارند و بعید است که حتا گزارش مالی و هزینههای دوران مبارزات انتخاباتی شان را اعلام کنند؛ چه رسد که به کمیسیون اجازه دهند تا به دنبال چرایی درآمد و هزینههای انتخاباتی آنان باشد.
در قانون آمده است که افراد نمیتوانند بیشتر از ۴۴۲ میلیون افغانی، هزینه کنند و یا صدهزار افغانی از اشخاص حقیقی و دوصدهزار افغانی از اشخاص حکمی به دست آورند. جالب است که وقتی کسی نمیتواند، بیشتر از دوصد هزار افغانی، کمک بگیرد، چگونه میتواند نزدیک به ۴۵۰ میلیون هزینه کند.
بحث مستقل بودن یا نبودن کمیسیون انتخابات هم مورد سؤال است؛ برای همین است که تیمهای انتخاباتی مدام از حفظ استقلال، اعتبار و حیثیت کمیسیون سخن زده و بیم دارند که زیر فشار خارجیها و زورمندان قرار نگیرد. حقیقت آن است که هزینهکننده، ریاست هم خواهد کرد. در تمام دورههای گذشته نیز چنین بوده و این بار نیز خارج از این قاعده نخواهد بود.
بحث مالی، راههای درآمد، بررسی هزینهها، واقعی بودن یا نبودن کمککنندهها به نامزدان، نیز مهم است که این روزها فقط بخش گزارشدهی یا عدم گزارشدهی آن مسألهساز شده و گفته میشود که کمیسیون تا کنون غیر از کسانی که به کمیسیون بررسی شکایات انتخاباتی معرفی کرده است، به مورد سؤالبرانگیز دیگری دست نیافته و اگر اشکالی بوده، بسیار کوچک است. در حالی که خود مکانیزم بررسی گزارشهای مالی نامزدان، هیچ زمانی شفاف و روشن نبوده و کسی نمیداند که منابع درآمدی آنان برای هزینهی پولهای گزاف یا استفاده از منابع حکومتی و عامه، چگونه بوده است. با توجه به تعویق افتادن و تأخیر در اعلام نتایج، فشار و سراسیمگیای که در کمیسیون انتخابات دیده میشود و همچنین، جانبدارانه عملکردن آشکارای برخی کمیشنرهای آن؛ کمیسیون، توانایی و یا وقت آن را داشته باشد تا به صورت شفاف و بیطرفانه، از نامزدان، به خصوص آنهایی که قدرتمند اند، منابع و چگونگی هزینههای مالی شان را بررسی و تحقیق کنند. در وضعیت کنونی، مردم دیگر کم کم از انتخابات و حتا نتیجهی آن خسته شده اند، انتخاباتی که هر چه میگذرد، زوایای تازهای از جنجال و بلواسالاری در آن بروز میکند.