
جنگ، صلح، نتیجهی انتخابات و خروج نیروهای خارجی از افغانستان، چالشهایی اند که این روزها حکومت، زمامداران و جامعهی سیاسی افغانستان را در وضعیت عجیبی قرار داده است که شاید در تمام این سالها بیپیشینه باشد. به سلامت عبورکردن از این مراحل، نیاز به درایت، تیزهوشی، درک درست اوضاع، سیاست و از خودگذری بزرگی دارد که با تأسف، به اندازهی کافی در فضای سیاسی کشور وجود ندارد. هنوز نتیجهی انتخابات مشخص نیست و هر روز از آن خبر تازه و ناامیدکنندهتری به گوش میرسد. گفتوگوهای صلح و توافقنامهی بین امریکا و طالبان هنوز مبهم است، مشخص نشده است که شرایط و جایگاه مردم و حکومت افغانستان در ادامهی گفتوگوهای صلح، چگونه خواهد بود؛ آیا شرایط همان است که پیش از لغو توافقنامه بود؛ یعنی امضای قرارداد صلح بین امریکا و طالبان، در غیاب حکومت و مردم افغانستان یا ادامهی گفتوگوها با حضور حکومت و مردم کشور.
مسألهای که همه روی آن اتفاق نظر دارند و تأکید میکنند، آن است که پیش از خروج نیروهای خارجی از افغانستان و حاضر شدن حکومت پای میز مذاکره برای صلح، باید تکلیف اجماع داخلی و برنامههای سیاستمداران و جریانهای سیاسی مشخص شود. پیش از همه باید طرح واحد و جامع داخلی برای عبور از این مرحله وجود داشته باشد تا حکومت، مردم و جامعهی سیاسی، با برنامهی مشخص و همهشمول وارد جریان شود تا بتواند به سلامت از این مراحل سخت عبور کند و گرنه، نه تنها صلح و آرامشی به دست نخواهد آمد که شرایط بغرنجتر و بدتر از پیش خواهد شد.
به نظر میرسد که رقابت و تنشهای سیاسی افغانستان فرجامی ندارد و تاریخ هم ثابت کرده است که برای سیاستمداران ما منافع شخصی و کارتلهای قدرتی که به آن وابسته اند، بیش از هر چیزی، مهم است. چند روز پیش بود که مسؤولان حکومت، طرح هفت مادهای صلح را از آدرس رییسجمهور اعلام کردند که بخشهای گوناگونی داشت. از جمله، نظرخواهی عمومی از همهی کسانی بود که دستی بر آتش این سرزمین دارند. در طرح آمده است که روند اجرایی آن باید پس از اجماع سراسری باشد؛ اما در روزهای اخیر، رییس اجرایی حکومت این طرح را بیش از آن که یک طرح بداند، شبیه آرزو و رؤیا دانسته و آن را یک توضیح اعلام کرده است تا یک برنامهی جامع برای رسیدن به صلح سراسری و دائمی. او، گفته است که در بارهی این طرح در حکومت گفتوگو نشده است. این نشان میدهد که در داخل حکومت، تا چه اندازه مشکل بوده و جنگ سرد بین سران حکومت همچنان ادامه دارد.
معمولا در چنین مواقعی، سیاستمدارن ما واکنش نشان داده و تنشها را بیشتر میکنند. برای همین، سخنگوی حکومت هم گفته است که برداشت رییس اجرایی، داوری ضعیف است. این که هر سیاستمداری پیش از بحث در بارهی صلح، باید به آن باور داشته باشد.
اگر چنین باشد و بیاعتمادی بین سیاستمدارن ادامه یابد، رسیدن به صلح، راهکار عملی برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان و تدوین مکانیزم صحیح جهت مبارزه با هراسافگنی، غیرممکن خواهد بود.
وقتی چنین باشد، دشمنان افغانستان هم از آن، سوء استفاده کرده و حتا در مورد صلح، از موضع قدرت وارد خواهند شد. چنانچه در گذشته، به دلیل کمبود همآنگی و انسجام داخلی، آنان چنین کرده اند.
رییس اجرائیهی حکومت در حالی از تلاش برای رسیدن به همآهنگی داخلی صحبت میکند که وضعیت نشان میدهد، ما در این زمینه چه مشکلاتی داریم.
باز هم باید گفت که کاهش خشونتها، رسیدن به صلح، به سلامت عبور کردن از انتخابات و داشتن برنامهی مناسب برای پس از دوران خروج نیروهای خارجی از افغانستان؛ محقق نمیشود مگر آن که سیاستمداران ما برای حفظ منافع ملی افغانستان، منافع شخصی و گروهی خود را فدای سود و منفعت جمعی کنند.