وزیر خارجهی ایالات متحدهی امریکا، گفته است که دونالد ترامپ، قصد دارد تا قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ این کشور، روند خروج نظامیان امریکایی از افغانستان را آغاز کند. این موضوع دو چیز را بیشتر از همه به ذهن تداعی میکند؛ اول این که توافق صلح در اثر گفتوگوهای صلح نزدیک است و میتوان از گفتوگوهای جاری به صلح رسید؛ اما نکتهی دوم این است که در نهایت نیروهای امریکایی با خروج خودشان، افغانستان را به کلی به نیروهای افغان خواهند سپرد و این در حالی خواهد بود که با خروج نیروهای امریکایی، طوری که چندی پیش زلمی خلیلزاد گفته بود، نیروهای دیگر کشورها نیز از افغانستان خارج میشوند.
خروج نیروهای خارجی از افغانستان، حتا با وجود صلح با طالبان باز هم خطرهای زیادی را در کشور به وجود میآورد. طالبان بهعنوان یک گروه تروریستی، برجستهترین گروه مخالف حکومت و نظام افغانستان است؛ اما این گروه تنها گروه تروریستی فعال در کشور نسیت. گروههایی چون القاعده، حقانی و به خصوص داعش، از بزرگترین تهدیدهای امنیتی برای افغانستان به شمار میروند. نیروهای خارجیای که برای برقراری امنیت آمده اند، اگر قرار باشد با صلحی که با طالبان انجام میدهند، افغانستان را ترک کنند، مأموریت شان بدون هیچ پیروزی و موفقیتی به پایان خواهد رسید.
جنگ افغانستان، دارای موضع دفاعی چند گروهی بوده است که نیروهای مختلف خارجی و نیروهای افغان، مدافعان این موضع محسوب میشوند؛ اما مخالفان حکومت افغانستان و گروههای تروریستی نیز دارای چندین موضع مختلف استند. در برابر موضع دفاعی حکومت افغانستان، گروههای تروریستی، تعهدی به هم ندارند و این پراکندگی، کار را برای نیروهای افغان و نیروهای خارجی که هر دو با تعهد مشخصی در مقابل تروریستان میجنگند، سخت میکند. در واقع، تعدد گروههای تروریستی در افغانستان مشکلی است که میتواند خطر همیشگی و دوام جنگ را در این کشور تقویت کند.
در چنین وضعیتی، شکستدادن و یا به صلحرسیدن با یکی از این گروهها- هرچند یکی از قدرتمندترین شان- به معنی خاتمهی جنگ نیست؛ زیرا امکان این که گروههای دیگر تقویت شوند، بسیار وجود دارد. طوری که گفته شد، گروههای تروریستی، هسته و مرکز یگانه ندارند و این یعنی اگر با گروهی از این میان صلح صورت بگیرد و یا حتا گروهی از آنان شکست بخورد، تعداد زیادی از آنان بر سر جای شان باقی میمانند و شکست هیچ یک از آنان بر دیگری تأثیر منفی ندارد.
این موضوع در میان نیروهای دفاعی افغانستان و همکاران بینالمللی شان فرق میکند و صلح با یکی از آنان به معنی صلح با هر دوی آنان است. با این همه اما؛ در صورتی که نیروهای خارجی، همکاری خودشان را در راستای مبارزه با تروریزم، با نیروهای افغان ادامه ندهند و پس از صلح با طالبان، این جا را ترک کنند، موفقیتی بزرگی از سالهای همکاری در افغانستان به دست نخواهند آورد. در واقع، برنامهی صلح با گروه طالبان که از سوی امریکا شروع شد در نهایت به جایی خواهد رسید که حکومت افغانستان نیز در آن سهیم شود؛ ولی این صلح، در صورت عدم ادامهی همکاریهای نظامی در برابر گروههای تروریستی دیگر، صرفا برای نیروهای خارجی به معنی پایان جنگ است؛ در حالی که برای نیروهای افغان که در افغانستان باید با گروههای تروریستیای چون القاعده، حقانی و داعش و… بجنگند، صلحی در کار نیست.
آنچه گفتنی است و باید برایش وضوح بیشتری ارائه شود، این است که جنگ افغانستان، صرفا جنگ با گروه طالبان نیست؛ بلکه این جنگ، جنگی با تروریزم و تفکر تروریستی است. بنا بر این، خروج زودهنگام نیروهای خارجی و به خصوص امریکایی، بهعنوان همکاران و همپیمانان نیروهای افغان و حکومت افغانستان، جای خالی بزرگی را در موضع ضد تروریستی، بر جای خواهد گذاشت. هرچند آنچه برشمردیم فارغ از نگرانیهایی است که در رابطه به انشعابهای گروه طالبان وجود دارد وگرنه بسیاری از دستههای کوچکتر در بدنهی این گروه، با صلح مخالف استند. این مخالفان یا با گروههای تروریستی و افراطی دیگر میپیوندند و یا هم بهعنوان گروه انشعابیافتهی طالبان به فعالیتهای شان جهت نا امنسازی کشور ادامه میدهند.