
خطر این که پاکستان بهعنوان کشوری تاثیرگذار در روند گفتوگوهای صلح افغانستان پا باز کند، از موارد جدی و نگرانکننده به شمار میرود. دولت افغانستان با آن که در این اواخر، در سخنان مربوط به پاکستان لحن قاطعانهای داشته است؛ اما نیاز است تا در امور مهمی چون پروسهی صلح، در کنار قاطعیت، وارد سیاستهای تاثیرگذار شود.
پاکستان، نقش مهمی در رشد تروریزم داشته است و شکی نیست که در ایجاد صلح و تسهیل گفتوگوها نیز از جایگاه خاصی برخوردار است؛ اما برای استفادهی لازم از قابلیتهای پاکستان، روند سیاسیای نیاز است که آن را تحت فشار قرار بدهد تا از این راه بتواند پاکستان را به رابطهی دیپلوماتیک با افغانستان بکشاند.
حقیقت این است که پاکستان، بهعنوان یک کشور تاثیرگذار در امنیت و اقتصاد منطقه، از رفتارهای سالم دیپلوماتیک محروم است و این اخلاق سیاسی، زمینهی تعامل را با این کشور سخت میکند. به طور مثال؛ چند سال قبل، ایالات متحدهی امریکا، پس از آن که به خطر اقتصادی از سوی پاکستان، به خاطر رابطه با کشور چین، برخورد، به طور رسمی اعلام کرد که رابطهاش با این کشور را به تعلیق در میآورد و این آغاز تیرگیها میان اسلامآباد و واشنگتن شد.
پاکستان، با همهی روابط خوبی که با امریکا داشت، به دلیل نبود سیاست درست در روابط سیاسیاش با کشورها، دچار مشکلهای بزرگی شد. مشکلهای برآمده از نقص سیستم دیپلوماسی پاکستان، تا جایی پیش رفت که سال گذشته، ترامپ دستور داد تا کمکهای این کشور در بخش امنیتی به پاکستان، متوقف شود. او پاکستان را به پناه دادن به هراسافگنان و «دروغ و فریب» متهم کرده بود، چیزی که پاکستان آن را رد کرد.
با وجود این مسایل اما؛ اینک در اثر جدی شدن گفتوگوهای صلح، گویا برای پاکستان بار دیگر فرصتی پیش آمده تا رابطهی مغشوش خودش را با ایالات متحدهی امریکا، بهبود بدهد. هرچند نظر به گزارشها، دعوت ترامپ از عمران خان که نشستهایش هنوز هم ادامه دارد، بیشتر برای ایجاد فشارهایی است که به وسیلهی آن پاکستان را به سهمگیری مثبت در گفتوگوهای صلح بکشاند. با آن هم نمیتوان به حضور پاکستان در گفتوگوهای صلح افغانستان بیتوجه بود.
البته، این را هم نباید انکار کرد که سهم این کشور در صلح افغانستان اگر به اندازهی حضور گروه طالبان در گفتوگوها اهمیت نداشته باشد، پس از این گروه در درجهی خاصی قرار میگیرد. نفوذ پاکستان در میان گروههای تروریستی، یک امر غیرقابل انکار است و به همین دلیل هم که شده باید تلاش کرد تا از ابعاد مثبتی که ممکن است وجود داشته باشد، به نقش عمران خان و حکومت او توجه صورت بگیرد.
در این موضوع که پاکستان در گفتوگوهای صلح، تا چه اندازه میتواند مؤثر باشد، دو مورد وجود دارد؛ مورد اول این است که این کشور، هرگز بدون دستیابی به منفعتهای کلان در منطقه و به خصوص امتیازگیری از افغانستان، کاری را که به جنگ پایان بدهد انجام نمیدهد. پس هشدار اصلی در این مورد برای حکومت افغانستان، این است که سیاستهای این کشور را در رابطه به صلح تحت نظر داشته باشد و اجازه ندهد که بیشتر از زمینهسازیها برای نشست دوجانبهی حکومت و طالبان، وارد گفتوگو شود.
مورد دوم این است که پاکستان برای ایجاد رابطهی دوباره با ایالات متحدهی امریکا، برنامههای سیاسی خطرناکی را زیر دست دارد. عمران خان میداند که پروسهی صلح برای ترامپ از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا جنگ افغانستان، آمریکا را با مشکلات اقتصادی فراوانی روبهرو کرده و اصرار ترامپ بر خروج نیروهایش از افغانستان در صورت به وجود آمدن تضمین امنیتی، فرصت طلاییای را به پاکستان داده است.
اگر امریکا بار دیگر به پاکستان اعتماد کند، نظر به آنچه سفیر پیشین پاکستان در واشنگتن گفته است؛ پاکستان در دو مورد موفق میشود؛ در مورد اول، دوستی امریکا را به دلیل کمک به خروج نیروهایش به دست میآورد و در مورد دوم، رویای اداره کردن افغانستان با کمک نیروهای نیابتی را به ثمر میرساند.