
روزنامهی دیلی میل گزارش داده است که، هیات گفتوگوکنندهی طالبان برای صلح با دولت افغانستان، روز گذشته به قطر رسیده است.
سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی این گروه در قطر، نیز روز گذشته به رسانهها، گفته است که ملابرادر و هیأت همراه او، به قطر رسیده اند و تلاشها برای حل مشکلهای فنی و مشخص کردن زمان شروع گفتوگوهای مستقیم با دولت افغانستان، جریان دارد.
این در حالی است که قرار بود، هیأت گفتوگوکنندهی دولت افغانستان، دور روز پیش (جمعه، ۱۴ سنبله) برای شروع گفتوگوهای مستقیم با طالبان، به قطر برود؛ اما این سفر، به دلیل حاضر نبودن هیأت گفتوگوکنندهی طالبان در قطر، به تعویق افتاده بود.
حالا که هیأت گفتوگوکنندهی طالبان، برای شروع گفتوگوهای مستقیم با دولت افغانستان، در قطر انتظار می کشد، هیأت دولت افغانستان نیز، در روزهای پیش رو، برای شروع گفتوگوهای مستقیم با طالبان، به قطر خواهد رفت.
گفتگوهای ممکن در جریان این هفته آغاز شود. آما آنچه روشن است، کلید صلح افغانستان در قطر نیست؛ زیرا قطر خود همکار استراتژیک پاکستان در منطقه است و سیاست همسان با پاکستان را در برابر گروه طالبان، دنبال میکند.
طالبان، اگر تمایلی به صلح دایمی با دولت و شهروندان افغانستان را داشته باشند، باید تصمیم بگیرد که گفتوگوهای میانافغانی، باید در افغانستان و یا یکی دیگر از کشورهای اسلامی و اروپایی برگزار شود؛ اما ظاهرا نه طالبان و نه هم کشورهای حامی این گروه، به ویژه امریکا، دنبال آوردن صلح واقعی و پایدار در افغانستان نیستند.
دولت افغانستان، برای اینکه بتواند در برابر گروه طالبان، قدرتمند ظاهر شده و در یک چارچوب روشن به صلح با این گروه برسد، نیاز است که گفتوگوهای میانافغانی برای صلح، در کشور دیگری جز قطر برگزار شود. شروع گفتگوها در قطر و ادامه این روند در قطر، بازی در میدان طالبان و پاکستان است. پاکستانی که متهم است که بیشترین نقش را در سمت و سو دادن گفتوگوهای صلح افغانستان بازی میکند.
وجود دفتر سیاسی طالبان در قطر، از یک سو حمایت سیاسی و مالی این کشور را برای این گروه، در پی دارد و از سویی هم تکیهگاه مطمینی برای این گروه است که می تواند، حامی و تأمینکنندهی منافع طالبان در گفتوگوهای مستقیم صلح با دولت افغانستان باشد.
دولت افغانستان، اگر به دنبال صلح پایدار با گروه طالبان است، باید در کشور دیگری غیر از قطر و کشورهای همسو با آن، پای میز گفتوگو برای صلح با طالبان بنشیند و این مسأله برای رسیدن به یک توافق یا دست کم برای رسیدن به آتشبس حتمی است.
دولت افغانستان، برای این که در گفتوگوهای مستقیم صلح با هیأت گفتوگوکنندهی طالبان، با اطمینان وارد گفتوگو شود و از سویی هم، این اطمینان را از نتیجهی این گفتوگوها که «باید صلح دایمی را در پی داشته باشد»، داشته باشد؛ باید در یکی از کشورهای اسلامی مثلا عربستان و یا کدام کشور اروپایی و بیطرف در برابر طالبان و دولت افغانستان، پای میز گفتوگو بنشیند.
افغانستان، اگر میتوانست از قطر با گروه طالبان به صلح برسد، این اتفاق افتاده بود؛ زیرا دفتر سیاسی طالبان در قطر، در ۲۰۱۳ در زمان حاکمیت حامد کرزی ایجاد شد؛ اما با گذشت نزدیک به هشت سال، هنوز هم که هنوز است، تلاشهای دولت افغانستان برای صلح با طالبان، به نتیجهای نرسیده و حتا میزان اختلافها و حجم رویارویی نظامی دولت را با این گروه، بیشتر کرده است.
وجود دفتر سیاسی طالبان در قطر، بیشتر میدان دادن به پاکستان است که مانع اصلی صلح افغانستان و حامی گروه طالبان و تمویل کنندهی نظامی آنها است. وجود دفتر سیاسی طالبان در قطر، حتا باعث شده است که فشارهای جامعهی جهانی بر پاکستان، به دلیل حمایت مالی و نظامی از گروه طالبان نیز، کم شود.
اگر حتا قبول کنیم که جنگ طالبان که خود نیز مدعی اند، ریشهی ایدیولوژیک دارد؛ بهتر آن است که گفتوگوهای مستقیم صلح این گروه با دولت افغانستان، در خانهی خدا (مکه) در عربستان سعودی، انجام شود؛ هر دو طرف با تعهد در خانهی خدا، به توافقی پایدار برای صلح رسیده و به پابندی به آن سوگند یاد کنند.
در غیر این صورت، مبنای شرعی گروه طالبان نیز، از اعتبار ساقط شده و ماهیت ابزاربودن آن برای سازمانهای استخباراتی منطقه را بیشتر برجسته میکند که در این صورت، رسیدن به صلح با این گروه، غیرممکنترین غیرممکنها است.