
گفتوگوهای صلح افغانستان، چه آن موضوعاتی که باید بین هیئت حکومت و طالبان مطرح میشد و چه آن مواردی که در توافق امریکا و طالبان آمده، در حال فروپاشی است. امریکا، از یکسو سعی میکند گروه طالبان را متهم به حمایت از القاعده کند و از سویی هم تأکید دارد که افزایش خشونتها، تخطی از توافق دو طرف محسوب میشود.
این موضوع، شاید چندان قابل تأمل نبود؛ اما زمانیکه گروه طالبان سفرهایش را به روسیه و ایران آغاز کرد، مشخص شد که خطر جدیای توافق امریکا و طالبان را تهدید میکند. در نگاه نخست، برقراری رابطه با کشورهای منطقه، نوعی اعمال فشار از سوی طالبان بر امریکا تلقی میشود. فشاری که گویا نتوانسته، آنچنانی که باید، امریکاییها را تحت تأثیر قرار دهد.
واکنشهای بعدی طالبان، پس از افزایش مخالفتهای واشنگتن و پافشاری بر تصمیم بازنگری توافقنامه بود. خبرها حاکی از آن است که جلسههایی میان اعضای ارشد طالبان برگزار میشود. جلسههایی که اعضای کلیدی این گروه را دور محورهای بهخصوصی گرد میآورد و بیشتر شبیه طرحریزی نقشه عملیات است.
در گزارشی که روز جمعه (۱۷ دلو/ ۵ فبروری) از سوی شبکهی خبری انبیسی به نقل از سه رهبر طالبان به نشر رسید، آمده است که سیاست خارجی رییسجمهور جدید امریکا و عمل نکردن به توافقنامهی صلح، طالبان را وادار کرده که به میدانهای جنگ برگردند.
این گزارش نشان میدهد که طالبان در حالت اضطرار قرار دارند و ممکن است با گرمشدن هوا، جنگ خطرناکی در بگیرد؛ جنگی که هم با نیروهای امنیتی افغانستان است و هم با نیروهای خارجی.
نکته دیگر این است که همزمان با تنشها میان طالبان و امریکا، تصمیم فراخواندن اعضای کلیدی گروه طالبان، پس از سفر به کشورهای ایران و روسیه اتفاق افتاده است. ممکن است، همان جلسههایی که بین سران طالبان برگزار میشود، قبلاً بین ایران، روسیه و طالبان برگزارشده باشد.
درگزارش انبیسی، به نقل از یک فرمانده طالب آمده است که بسیاری از والیها و فرماندهان محلی، برای شرکت در جلسات و گفتوگوهای ویژه دربارهی راهبرد آینده، از رخصتیهای زمستانی فراخوانده شدهاند. به گفتهی او؛ «چندین مسئله وجود دارد که باید رهبران در جلسات، آنها را حل کنند؛ از جمله بنبست در گفتوگوهای صلح با حکومت افغانستان و تردید در مورد آینده، با توجه به روی کار آمدن دولت جدید در واشنگتن.»
متوجه هستیم که گفتوگوهای صلح نزد طالبان، جریانی برخورده به بنبست حساب میشود. این در حالی است که هیئت گفتوگوکننده طالبان، خود میز مذاکره را ترک کرده و به کشورهای منطقه رفته است. پس اشاره این فرمانده، جز به تصمیم واشنگتن نیست؛ طالبان هر مشکل با امریکاییها را با آنچه در دوحه و بین هیئت افغانستان و خودشان اتفاق میافتد، دخیل میسازند.
اکنون که طالبان حالت اضطرار به خود گرفتهاند؛ گفتوگوها را نیز متوقف اعلام میکنند؛ زیرا عدم حضور آنان خود گویای باورشان است. یکی از شرایط توافقنامه امریکا و طالبان، حضور این گروه در میز گفتوگو بود. چیزی که در کنار حمایت از القاعده و دامن زدن به ناامنیها، مورد سوم از موارد تخطیشان بهشمار میرود.
تنها مورد برجستهای که هنوز از سوی گروه طالبان مورد تخطی قرار نگرفته، حمله به نظامیان امریکایی است. شرطی که نظر به وضعیت پیشآمده بین طالبان، ممکن است، زیرپا شده و آغازگر جنگ دوباره امریکا با طالبان باشد.
در صورت آغاز دوباره جنگ بین این دو، نیاز به استراتژی بهتری است؛ زیرا طالبان پس از توافق دوحه، آن گروه تروریستی رو به ناتوانی نیست که در سالهای گذشته مینمود. گروه طالبان، اکنون دارای روابط سیاسی با بسیاری از قدرتهای منطقه است و طوری رفتار میکند که یک حکومت مقتدر در سطح کشورها به آن میپردازد.
از لحاظ تسلیحات نیز کشورهایی چون ایران، سعی میکنند برای تقویت اقتصاد خود هم که شده، سلاحهایشان را به طالبان بهفروش برسانند. این مورد، طالبان را چندین برابر، خطرناکتر از گذشته ساخته است.