نویسنده: میشل کوگلمن
منبع: ISPI
برگردان: ابوبکر صدیق
گفتوگوهای صلح افغانستان، با آنکه زیر نام «صلح به رهبری افغانها» جریان دارد؛ اما در حقیقت کشورهای دیگری، از جمله ایالاتمتحدهی امریکا و امارات متحده عربی، نقش پررنگتری در این روند بازی میکنند.
گزافهگویی نیست اگر بگوییم که نقش کشورهای همسایه در روند گفتوگوها میان طالبان و دولت افغانستان بسیار اثرگذار است.
در این روند، هیئت طالبان و دولت افغانستان باهم گفتوگو میکنند. اگر این روند کامیاب نشود و افغانستان درگیر فاجعهی جنگها درونکشوری شود، همسایههای افغانستان، براساس منافع خودشان از این پیشآمد شکار خواهند کرد؛ کاری که میتواند به بیثباتی بیشتر افغانستان و گذرگاههای مرزی کشورهای همسایه منجر شود.
از اینرو، روند گفتوگوهای صلح افغانستان، نیازمند همکاری کشورهای منطقهای است. در سالهای پسین، پاکستان، ایران، روسیه و چین، بهصورت غیررسمی میزبان گروه طالبان، نمایندههای حکومت افغانستان و سیاستمداران این کشور بودهاند تا روی آغاز گفتوگوها و آینده افغانستان، بحث کنند. در برخی از این دیدارها کارگزارانی از واشنگتن نیز فراخوانده شده بود.
روسیه بهعنوان رقیب امریکا، میزبان چندین دور از گفتوگوها میان نمایندههایی از دولت افغانستان و طالبان بود. امریکا اما نگران بود که این کنشها در تقابل با تلاشهایش در روند صلح قرار بگیرد.
در سوی دیگر، پاکستان از پشتیبانان بیقیدوشرط طالبان که نقش برجستهای در تمویل طالبان دارد و یکی بازیگران اصلی روند مذاکرات صلح افغانستان است، نمیتواند از نفوذ خود در میان طالبان انکار کند. اسلامآباد زیر فشار قرار دارد تا طالبان را وادار به کاهش خشونتها کند و نقش بارزی برای بهبود گفتوگوهای صلح داشته باشد.
تنها همسایه افغانستان که نقش چندان بارزی در روند مذاکرات صلح افغانستان ندارد، هند است. کشوری که پیوند نزدیکی با حکومت کابل دارد.
رویکرد دهلی، در رابطه به گفتوگوهای صلح افغانستان ابعاد گوناگونی دارد؛ از یکطرف پاکستان بهعنوان رقیب هند، در روند مذاکرات دست بالایی دارد و در کنار آن، هند ترس آن را دارد که در صورت پیروزی روند صلح، زمینه ایجاد شده برای دهلی معقول نباشد.
در یک نظام پساجنگ که اگر طالبان-بهعنوان مخالفان هند-به قدرت برسند، باب دندان پاکستان خواهد بود. با اینحال اما بهنظر میرسد که این روزها هند وارد بازی جدیدی شده است. در ماههای اخیر مشاور شورای امنیت هند از کابل دیدار کرد و وزیر خارجه هند ابراز کرده که نیروهای هند به آموزش و پشتیبانی نیروهای امنیتی – دفاعی افغانستان میپردازند. هدف هند توانبخشی قدرت حکومت افغانستان است؛ نظامی که در گفتوگو با طالبان از موضع بسیار ضعیفی وارد عمل شده است.
طالبان در روند مذاکرات، به برونرفت نیروهای امریکایی دست یافتهاند و این خروج میتواند به ازسرگیری قدرت طالبان در میدانهای نبرد منجر شود.
این در حالی است که جانبداری قدرتهای منطقهای از روند گفتوگوهای صلح افغانستان، نمیتواند یک اشتباه باشد. همسایههای افغانستان میتوانند طالبان را به مذاکرات با دولت افغانستان ترغیب کنند؛ اما آنان این توانایی و ظرفیت را ندارند تا طالبان وادار کنند که در روند مذاکرات به یک نتیجه برسد. طالبان، در این روند دست بالای دارند. فشار وارد کردن بالای طالبان که بیگمان باید یک موضوع را بپذیرند، به معنای حمایت نیست؛ زیرا طالبان، گزینه دومی را نیز زیر نظر دارند. آنها در صورت شکست گفتوگوها، به میدانهای نبرد برخواهند گشت.
طالبان باورمند به برنده شدن از راه جنگ هستند. این احتمال وجود دارد که پس از خروج نیروهای امریکایی، میدانهای نبرد گرمتر خواهد شد؛ اما کشورهای همسایه-مانند پاکستان- میتواند روی طالبان فشار وارد کند تا به روند مذاکرات پایبندی نشان دهند.
نگاهها به برآیند مذاکرات صلح متفاوت است و این میتواند گمانهزنیهای زیادی را برای کشورهای همسایه ایجاد کند. اگر روند گفتوگوها، منجر به نقطه پایان گذاشتن به جنگ شود، به سود کشورهای منطقه تمام خواهد شد.
یک افغانستان باثبات به نفع کشورهای منطقه است. برگشت مهاجران و کاهش تجارت مواد مخدر، کاهش عبور و مرور دهشتافکنان از گذرگاههای مرزی و زمینههای بیشتر برای سرمایهگذاری، بهویژه پروژههای زیربنایی فراهم خواهد شد.
اسلامآباد، همکار نزدیک گروه طالبان از شکست صلح نگران است؛ زیرا قدرت گرفتن طالبان را در کابل به معنای تقویت گروههای تروریستیای که در حال حاضر در این کشورند، میداند. صلح میتواند منافع امنیتی و اقتصادی کشورهای منطقه را نیز برآورده کند. گرچه طالبان تعهد کردهاند که از پروژههای بازسازی هند در افغانستان حمایت خواهند کرد؛ اما دهلی نگران است که اگر طالبان به قدرت سیاسی دست یابند، زمینه برای قدرت گرفتن پاکستان بیشتر فراهم میشود و در آن صورت، دست هند از افغانستان کوتاهتر خواهد شد.
اگر روند مذاکرات ناکام شود و افغانستان یکبار دیگر در برزخ جنگهای داخلی فرو برود، بازیگران منطقهای، هرکدام بر مبنای منافع خود در آن شرایط عمل خواهند کرد. برخی از بازیگران بنا بر ضرورت امنیتی، کنشهای حمایتی مداخلهجویانهای برای ایجاد دیوار امنیتی در گذرگاههای مرزی خود روی دست خواهند گرفت.
همچنان، پاکستان بنا بر اقتضای منافع و بیهیچ چونوچرایی از طالبان و متحدانشان جانبداری خواهد کرد. هند از طرفهای ضد طالبانی حمایت میکند و ایران پشتیبان گروههای مذهبی شیعه خواهد بود. چین و روسیه بهنسبت نداشتن گروهی مشخص در افغانستان، از دوستان و حامیان خود حمایت خواهند کرد.
در چنین شرایطی، افغانستان میان بازیگران بیرونی تقسیم خواهد شد و سرانجام این حمایتها، نتیجهای جز بیثباتی بیشتر افغانستان در پی نخواهد داشت. با چنین حالتی، نقش بازیگران منطقهای در افغانستان غیرقابلانکار است.
از اینرو، موفقیت یک صلح شکننده به دست خود افغانستانیها و بهصورت ویژه طالبان است. با اینهمه، بیگمان این روند بیشتر به حکومت افغانستان و همسایههای این کشور وابسته است.