
مارشال دوستم که به خاطر درمان نزدیک به دو ماه در ترکیه بود، دو روز پیش، در حالی وارد افغانستان شد که طالبان بخشهایی از شهر شبرغان –زادگاه او- را تصرف کرده بودند. هرچند، ضدحملههای نیروهای ارتش و مردمی به رهبری یارمحمد دوستم، پسر مارشال دوستم که بعد از سفر پدر به ترکیه، مسؤولیت رهبری جنگ در شبرغان را به دوش گرفته است، توانست طالبان را از مرکز شهر بیرون کند؛ اما محاصرهی نظامی شبرغان همزمان با چند ولایت دیگر در شمال و شمالشرق –تخار، بدخشان، کندز، بغلان، فاریاب و بادغیس-، مأموریت دشواری را پیش روی این مارشال نظامی قرار داده است.
عقبهی نظامی مارشال دوستم و محبوبیتی که در شمال کشور دارد، میتواند او را محور یک بسیج کارآمد مردمی بسازد؛ اما نبود استراتژی مشخص در مورد طالب از سوی دولت و نرمشی که باعث شد طالبان تقریبا بر همه ولسوالیهای ولایتهای شمالی حاکم شوند، وضعیت را دشوار و پیچیده کرده است. اکنون، تنها شهرها و نیروهایی که در شهرها هست، میتواند امیدواری برای دفاع و پیشروی به سمت ولسوالیها باشد. طالبان، پس از تصرف ولسوالیها در شمال، با اطمینان از این که دولت برنامهای برای بازپسگیری آن ندارد، همهی نیروهای شان را بسیج کرده و حملههای شان را بر شهرها شدت داده اند. اشتباه نظامی دولت در واگذاری ولسوالیها به طالبان که گفته میشد به هدف پراکندگی نیروهای طالبان انجام شده تا دولت بتواند با حملههای تهاجمی، این گروه را سرکوب و نابود کند، ظاهرا کار دست دولت داده و جنگ را به شهرها کشانده است.
وضعیت پیشآمده، نیاز به مدیریت و خلق انگیزهی کافی در مقابل طالبان دارد. سفر نابههنگام مارشال دوستم از میدان جنگ به ترکیه به خاطر بیماریای که هنوز دلیل آن مشخص نشده، پیامدهای نظامی بسیاری در شمال و شمالشرق به همراه داشت که سود آن همه به حساب طالبان ریخته شد. حالا، این مارشال و چهرهی ضدطالبانی، دوباره برگشته است تا خلای نبودنش را جبران کند و با دادن طرح حکومت نظامی، میخواهد رهبری جنگ مردمی را در کنار نیروهای امنیتی و دفاعی به دوش بگیرد.
احسان نیرو، سخنگوی حزب جنبش، گفته است که در دیدار مارشال دوستم با رییسجمهور غنی، مارشال طرحی را با عنوان اعلام حکومت نظامی به آقای غنی داده است. آقای نیرو گفته که طرح مارشال، توسط رییسجمهور پذیرفته شده. طبق اطلاعاتی که سخنگوی حزب جنبش در اختیار صبح کابل قرار داده، قرار است طی روزهای آینده، نشستی با سران نظامی و سیاسی برگزار شود و در آن، حکومت وضعیت نظامی را اعلام کند. ارگ ریاستجمهوری اما در خبری که در مورد دیدار غنی و دوستم نشر کرده، اشارهای به این طرح نداشته و تنها گفته است که رییسجمهور و مارشال دوستم، روی وضعیت امنیتی کشور به ویژه شمال بحث و گفتوگو کرده اند.
اگر آنچنان که سخنگوی جنش گفته، دولت طرح اعلام وضعیت نظامی از سوی مارشال دوستم را پذیرفته باشد، به معنای ایجاد جو اعتماد شکسته بین دولت و این رهبر ترکتبار است که پس از بالاگرفتن اتهامهای احمد ایشجی بر او، تا اکنون رابطهی خوبی با آقای غنی نداشته است. برخیها در زمان بالاگرفتن این تنش میان دوستم و ایشجی، به این باور بودند که دولت برای کنارزدن دوستم از چرخهی قدرت، دست به ایجاد این اتهام زده تا بتواند او را محاکمه یا از قدرت براند. هر چند، این اتهام به اثبات نرسید؛ اما باعث شد که عملا دوستم از معاونت اول ریاستجمهوری کنار زده شده و برای مدتی طولانی، در ترکیه به سر ببرد.
طالبان، طی ماههای اخیر، دستآوردهای نظامی بسیاری داشته اند. آخرین دستآورد این گروه، تصرف کامل ولایت نیمروز و بخشهایی از شهر شبرغان بود. این گروه، همین اکنون در اطراف نزدیک به ده ولایت در شمال، شمالشرق، جنوب و غرب افغانستان حضور نظامی فعال دارد و با تحرکهای نظامی، هرازگاهی موفق به کنترل نقاطی از این شهرها میشود. تغییر وضعیت جنگی در شرایطی که جغرافیا و نفوس طالبان افزایش یافته، کار را برای دولت دشوار کرده است. با این که در روزهای اخیر، حملههای هوایی از سوی نیروهای امریکایی نیز بر برخی مواضع طالبان و پیشروی شان در اطراف برخی شهرها انجام شده؛ اما این تحرکها کافی نیست. دولت، نیاز به همکاری تنگاتنگ و ایجاد اعتماد میان نیروهای امنیتی-دفاعی و مردمی دارد تا بتواند با استفاده از این همآهنگی، طالبان را از اطراف شهرها دور کرده و ولسوالیهای کلیدی را از کنترل این گروه بیرون کند.
چنین اقدامی، نیاز به صداقت میان دولت و فرماندهان مردمی دارد. تا زمانی که دولت مانند همیشه بر فرماندهان محلی بدبین باشد، وضعیت از اینی که هست نیز بدتر خواهد شد؛ چون نبود اعتماد به رهبران سیاسی-مردمی، امکان همکاری دولت و مردم را مختل کرده و امتیاز بیشتری به حساب طالبان ریخته است. با سقوط ولسوالیهای شمال در دو ماه گذشته، این شایعات به وجود آمده بود که دولت به دنبال جلوگیری از امکان فدرالیزمخواهی شمال، توان مردمی رهبران شمال را محدود کرده است. این فرض که دور از احتمال نیست؛ شاید توانسته باشد در شمال به نفع دولت رقم بخورد؛ اما طالبان بلافاصله پس از تصرف ولسوالیها در شمال و شمالشرق، حملههای شان بر جنوب و غرب را نیز افزایش داده و برای مدتی هرات، هلمند و کندهار را در محاصرهی شدید نظامی قرار دادند.
محاصرهی شهرها توسط طالبان، اگر همچنان ادامه پیدا کند، شکنندگی در دفاع از شهرها را افزایش داده و در صورت هر نوع غفلت از سوی نیروهای دولتی و مردمی، امکان واردشدن طالبان را فراهم میکند. این گروه، تا اکنون با حملههای تهاجمی، توانسته است وارد بخشهایی از مرکز ولایتهای هلمند، کندهار، شبرغان، تخار، فاریاب، هرات و بادغیس شود. هرچند طالبان موفق نشدند که در این شهرها مقاومت کنند؛ اما ورود گروهی که به هیچ شیوهی متعارف جنگی باورمند نیست در شهرها، امکانی از گسترش و کشیدهشدن خشونت در شهرها است و آسیبپذیری نظامی در شهرها را افزایش میدهد.
آن چه امروز دولت برای بقا نیاز دارد، کاهش جغرافیای حاکمیت طالبان است. دولت، باید از هر توان و نیرویی برای دورراندن طالبان از اطراف شهرها استفاده کند؛ چون محاصرهی نظامی شهرها، وضعیت را هر روز بدتر کرده و امتیاز نظامی بیشتری به طالبان میدهد. برای طالبان، تلفات مهم نیست؛ چون این گروه، سربازانش را به زور و یا رضایت از مردم عام اجیر میکند و با کشتهشدن آنها، سلاح شان را به دست عدهای دیگر میدهد که با قیمت جان شان، امتیاز بیشتر نظامی برای این گروه به ارمغان بیاورند. بقای دولت، در صورتی تضمین میشود که اعتماد شکسته بین دولت، رهبران سیاسی و مردم، بازسازی شود. مارشال دوستم، در دیدار با غنی، اشارهای به این بیاعتمادی کرده و از دولت خواسته است که به او اعتماد کند؛ چون وطنش را دوست دارد و به آن متعهد است. با این که حکومت در مورد طرح پیشنهادی مارشال دوستم، چیزی در اعلامیه اش در پیوند به این دیدار نشر نکرده؛ اما شرایط حکومت، در حدی نیست که هنوز به خانهجنگی و تصفیهحساب قومی یا سمتی بیندیشد. امروز، روز اتفاقی واحد و مؤثر علیه دشمنی است که جز خشونتورزی و عادیسازی آن، وظیفهی دیگری ندارد.