
نویسنده: سادات سرآمد
به تازگی، هشت تن از دیپلماتهای سفارت افغانستان در هند، بنا بر ارزیابیهای سفیر، وظیفهیشان پایان یافت. سفیر افغانستان در هند که خود یک روز تجربهی کار در دستگاه دیپلماسی کشور را ندارد و دوست استراتژیک افغانستان بعد از پنج ماه با عذر و معذرت زیاد، به او موافقهی حضور و اشغال مأموریت داده بود. او که از شروع کارش تازه چند ماهی میگذرد، چگونه و با چه معیار مسلکی و علمی، به خود حق میدهد که کارمندان دیپلماتیکی که از طریق وزارت امور خارجه مقرر میشوند را مورد ارزیابی قرار دهد و نتیجهی ارزیابیهایش، پایانیافتن مأموریت هشت دیپلمات -که تقریبا کل کارمندان دیپلماتیک یک سفارت را تشکیل میدهند-، باشد. اخیرا یک دیپلمات از سفارت افغانستان در پاکستان نیز توسط سفیر آن سفارت، از وظیفهاش کنار زده شده است.
چه کسی و چه نهادی از این سفیر امتحان شایستگی و ظرفیت گرفته است تا او به خود حق بدهد که شایستگی دیگران را زیر پرسش ببرد .اگر بحث مشکل دیپلماتها با سفیر باشد، قطعا منطق ندارد که هشت فرد، مشکلزا و ماجراجو باشند و خود سفیر، شخص بیماجرا و قانونمند.
عامل تنشها و جنجالها در نمایندگیهای سیاسی، سفیران خودخواه، جاهطلب، احترامطلب، انحصارگرا، غیرمسلکی و عملکردهای غیرقانونی آنها است. این سفیران، سفارتها را مال و میراث پدریشان پنداشته و به هیچ کس، پاسخگو نیستند و هر چه بخواهند، انجام میدهند. سفارتها با تشکیل کوچک، گنجایش جنجال و مشکلآفرینی را ندارد؛ اما سفیران، با انحصار همهی امور سفارت در دست خود و با چراغ سبزی که از سوی رهبری وزارت خارجه دریافت میکنند، کارمندان دیپلماتیکی که به مزاقشان خوش نخورد را از وظیفهیشان اخراج و به بیسرنوشتی محکوم میکنند؛ در حالی که نه صلاحیت قانونی آن را دارد و نه صلاحیت علمی آن را.
روند اخراج خودسر کارمندان دیپلماتیک سفارتخانههای کشور، متأسفانه بارها از سوی سفیران افغانستان در کشورهای مختلف انجام شده است. در این مدت، بررسی واقعی از چگونگی جنجالهای لفظی و فیزیکی در نمایندگیهای سیاسی، نه از جانب وزارت امور خارجه و نه کمیسیون امور بینالمللی مجلس نمایندگان و سایر نهادها، انجام نشده است. عاطف مشعل، سفیر پیشین افغانستان در پاکستان، با سابقهی صرفا مدیریت کرکت که به حیث سفیر در مهمترین کشور تعیین شده بود،کارمندان دیپلماتیک را تهدید و توهین کرده و مستشار این سفارت را از سفارت اخراج کرده بود. در ایتالیا، جنجالها میان سفیر و معاون سفیر، سبب پایانیافتن مأموریت دیپلماتیک هر دو شد. ماجرای سفارت افغانستان در آذربایجان و جنجال سفیر و کارمندان دیپلماتیک تا جایی بالا گرفت که حتا پای پلیس کشور میزبان را به موضوع کشاند. پس از افتتاح سفارت افغانستان در یونان، شخصی کهنسال به حیث سفیر گماشته شد که به سختی توان راهرفتن و شنیدن را داشت.
در سوی دیگر ماجرا، سفیران افغانستان مقیم در کشورهای اروپایی، وسایط دیپلماتیک سفارت را به بستگان و اعضای فامیلشان تقسیم میکنند. دو سال قبل، یک دیپلمات وزارت امور خارجه، از سوی عادله راز، نمایندهی افغانستان در ملل متحد، قبول نشده و قبل از اشغال مأموریت از فرودگاه کابل برگشت داده شد. اینها، نمونههایی از بینظمی و زورگویی سفیران است که بارها رسانهای شده است؛ اما هیچگاهی بررسی واقعیای در این مورد انجام نشده تا به این چالش پایان داده شود. تقرر یک جنرال و نظامی به حیث سفیر در امریکا و اروپا که نظم، اساسات و سیستم کاری وجود دارد و منافع ملی به عنوان خطوط برجسته تعریف شده، نیز چالش بزرگ دیگری فرراه دستگاه دیپلماتیک کشور است که همواره باعث عملکرد ضعیف و منفعلانهی این دستگاه شده است. این که سفیران دانش و تحلیل کلی و مجموعی از مسایل سیاسی، نظامی، اقتصادی دارند، محل سوال نیست؛ اما در افغانستان، تقرر یک جنرال، طبیب و ورزشکار به حیث سفیر، افتضاح و رسوایی سیاسی و دیپلماتیک خلق میکند. تعیین چند آدم نظامی به حیث سفیر در تاجیکستان، قرقیزستان و اردن، نمونههای این چنین گمارشهای غیرمسلکی است که پیوسته ساختار دیپلماتیک کشور را آسیب زده و باعث شده است که در روابط منطقهای و جهانی، افغانستان که توان اقتصادی و نظامی ندارد، پیوسته از جایگاه عجز و ناتوانی عمل کند.
رییسجمهور غنی، در سخنرانی اخیرش در وزارت امور خارجه، از دیپلماتهای نامدار افغانستان؛ مانند پژواک و روان فرهادی، نام گرفت؛ اما در دوره حکومتداری خودش، افرادی به حیث سفیر گماشته شدند که کفر دیپلماسیی و پیامبران فساد و ناکارآمدی بوده و با عملکردهای خلاف، آبروی حکومت و شهروندان افغانستان را نزد جهانیان برده اند. سفیران افغانستان، جای این که به منافغ کلان ملی و پیگیری فعال اهداف سیاست خارجی کشور تمرکز کنند، بیشتر مصروف فساد پولی، استفادهجویی و خویشخوری استند؛ حتا، بسیاری ها به دلیل بیتجربگی و نافهمی، از اشتراک در ملاقاتها و کنفرانسها فرار میکنند و تویتهایشان را نیز کارمندان محلی سفارت به زبان انگلیسی مینویسد.
نمایندگیهای دیپلماتیک افغانستان در بیرون از کشور، این روزها در بدترین حالت قرار دارد و با چنین وضعیتی، بودن این نمایندگان در بیرون از کشور تنها هدردادن پول و وقت است تا این که کارکردی عملی برای منافع کلان کشوری را در پی داشته باشد. سپردن مسؤولیت تطبیق اهداف سیاست خارجی به افراد سلیقهگرا، کمسواد، پارتیباز و فاقد ابتکار، لطمهی شدیدی به جایگاه دیپلماتیک افغانستان وارد کرده است. اگر حکومت افغانستان به روند اعزام افراد غیرمسلکی و ماجراجو به حیث سفیر در کشورهای مهم، ادامه دهد، دیر یا زود با مخالفت کشورها مواجه شده و کشورهای میزبان، به سختی سفیران را خواهند پذیرفت. در صورتی که حکومت با این همه مصارف نمایندگی سیاسی، سفیر آگاه و شایسته نفرستد و سفیران را از باندها و گروهای کوچک معرفی کند، بهتر است که دروازهی سفارتخانههای کشور بسته شود تا بیشتر از این رسوایی دیپلماتیک را تجربه نکنیم.
در حکومت فعلی افغانستان، حسینقلیهای زیادی به حیث سفیر گماشته شدند. حسینقلی، اولین فرستادهی قاجار به امریکا بود که به خاطر صرفهجویی کارمندان محلی آشنا با زبان انگلیسی را برکنار کرده و در نداشتن آشنایی با زبان، از تحولات سیاسی امریکا بیخبر بود و به جای رییس جمهور جدید، رییسجمهور قبلی را به مهمانی دعوت کرده بود.
به خاطر جلوگیری از جنجالها، استفادهی منابع موجود به صورت درست و در راستای منافع ملی و نمایندگی سالم دیپلماتیک، صرفهجویی منابع پولی، قرارگرفتن نمایندگیهای سیاسی و وزارت امور خارجه در یک صفحهی کار و پاسخگویی، لازم است که وزارت امور خارجه، چارچوبهایی را برای تعیین، تعریف صلاحیتها و پاسخگوسازی سفیران قلدر و زورگو ایجاد کند؛ تا به جای رسوایی، افتضاح و فساد از سفارتها، دیپلماسی فعال، لابیگری و نمایندگی سالم بیرون داده شود.