خلیلزاد، نمایندهی امریکا برای مذاکره با طالبان، پس از نشست نهم میان امریکا و طالبان، به کابل آمد و روز دوشنبه، یازدهم سنبله، با رهبران حکومت، در ارگ ریاستجمهوری دیدار کرد و در مورد جزئیات این توافقنامه صحبت شد. دفتر ریاستجمهوری، اعلام کرد که حکومت افغانستان، سند توافقنامهی امریکا با طالبان را با دقت مطالعه میکند و نظر خود را مطابق با منافع ملی و خواست مردم افغانستان، با خلیلزاد شریک میسازد.
همچنان آقای خلیلزاد، دوشنبهشب (یازدهم سنبله) با طلوعنیوز گفتوگو کرد و گفت که توافقنامه میان طالبان و امریکا نهایی شده و پس از گرفتن نظر دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا، این موافقتنامه در دوحه امضا خواهد شد. خلیلزاد، مهمترین هدف امریکا از صلح با طالبان را مسایل امنیتی این کشور مطرح کرد و گفت که برای امریکا دفع تهدید گروههای تروریستی و تعهد طالبان مهم است. به اساس گفتههای خلیلزاد، این گروه پذیرفته که گروههای تروریستی دیگر را اجازه نخواهد داد تا از افغانستان برضد امریکا و متحدانش عمل کنند.
در حالی که خلیلزاد از تعهد طالبان سخن میگفت، انفجار بزرگی در ناحیهی نهم کابل صورت گرفت که چند ساعت بعد طالبان مسؤولیت آن را به عهده گرفتند. افراد انتحاری طالبان، با استفاده از بمب جاسازی شده در یک تراکتور، کمپ «گرین ولیچ» را که خارجیها نیز در آن حضور دارند، هدف گرفتند. وزارت داخله، ساعتی پس از این حادثه، اعلام کرد که نیروهای امنیتی، چند مهاجم طالبان را نیز از ساحه بازداشت کرده اند. در این حادثه، ۱۶ نفر کشته و ۱۱۹ نفر زخمی شدند که بیشتر آنها غیر نظامی بودند.
این حمله که در آستانهی امضای توافقنامه میان طالبان و امریکا صورت گرفت، ثابت میکند که طالبان تعهد به ختم جنگ و فعالیتهای تروریستی ندارند. این گروه، با این عملکرد و ماهیت، در هر شرایط میتواند خطرناک باشد. باید سازوکار صلح، طوری در نظر گرفته شود که طالبان نتوانند به فعالیت تروریستی بپردازند و افغانستان را به مرکز فعالیت گروههای تروریستی بدل کنند.
حرف تازهی خلیلزاد این بود که امریکا، امارات طالبانی را نمیخواهد؛ اما خواهان تشکیل دولتی است که بر بنیاد ارزشها و خواستهای دو طرف (دولت و طالبان) شکل بگیرد. پس از توافق امریکا با طالبان، رابطهی امریکا با افغانستان ادامه مییابد و دولت کنونی افغانستان، برای امریکا مشروعیت دارد.
با آن که توافقنامهی امریکا و طالبان هنوز منتشر نشده است، موضوعات کلی این توافقنامه روشن شده است. پس از امضای توافقنامهی امریکا با طالبان، اگر این گروه از تعهداتش تخلف نکند، امریکا با طالبان نمیجنگد. نیروهای امریکایی از افغانستان خارج میشوند و امریکا هزینهی جنگ هجدهساله در افغانستان را از شانههایش کم میکند. بر بنیاد گفتههای خلیلزاد و چارچوب مذاکرات صلح، باید مذاکرهی بینالافغانی صورت بگیرد و این مذاکرات چگونکی دولت و رسیدن به صلح را مشخص میکند.
سناریوی صلح با طالبان طوری است که افغانستان را به دودهه پیش بر میگرداند و بار دیگر در مورد تشکیل دولت مذاکره میشود؛ در این صورت، بدون تردید تشکیل دولت مشترک با طالبان و خواستهای این گروه در میان است. آنچه مذاکره با طالبان را پیچیده کرده، این است که دولت افغانستان فریب امریکا را خورده است. سناریوی صلح امریکا طوری است که در مورد مشارکت طالبان در دولت، مذاکره نمیشود؛ بلکه روی ایجاد یک نظام جدید مذاکره خواهد شد که نظام کنونی را کنار خواهد زد.
این سناریو مشخص کرده که باید در مورد ساختار و چگونگی دولت مذاکرات بینالافغانی تصمیم بگیرد. مسألهی دیگر این است که طالبان نمیخواهند، طرف آنها دولت باشد. از طرف دیگر، در جبههی مقابل طالبان و حتا در میان رهبران حکومت، اتفاق نظر در مورد چگونگی صلح با طالبان وجود ندارد.
رهبران حکومت و سیاسیون، از پیامد اختلاف شان در مذاکره با طالبان محاسبه ندارند؛ به این دلیل است که در یک سال گذشته اختلاف میان حکومت و سیاسیون در مورد چگونگی مذاکره با طالبان حل نشده است.
رهبران حکومت و سیاسیون باید به موفقیت مذاکره با طالبان و دفاع از دستآوردهای دو دههی کشور، اولویت بدهند. باید هیأت بااعتبار و قوی برای مذاکره با طالبان معرفی شود و این هیأت بتواند از خواستهای دولت و مردم افغانستان در مذاکره با طالبان دفاع کند.
باید رقابتها و اختلافات شخصی کنار گذاشته شده، به این نکته اهمیت داده شود که چگونه مذاکرات صلح به نتیجهی مطلوب برسد. اگر طالبان میخواهند صلح کنند، باید وادار شوند که خواستهای مردم را بپذیرند و برای تشکیل دولتی مذاکره شود که دموکراتیک باشد و حقوق زنان و آزادیهای اجتماعی را بپذیرد.
رهبران حکومت و سیاسیون، برای مذاکره با طالبان یکصدا و متحد شوند و صلح متضمن حفظ دستآوردهای دو دههی کشور و حل مسألهی طالبان شود.
اشرفغنی، بهعنوان رییس دولت و رهبر سیاسی کشور، مسؤولیت دارند که قربانیهای مردم را برای داشتن نظام دموکراتیک که افغانستان را متحد میکند و برای نسل جدید مهم است، اهمیت بدهند. آقای رییسجمهور و رهبران سیاسی، باید حاضر شوند که از منافع شخصی شان بگذرند و مصالح کشور و منافع جمعی را اولویت دهند. با توجه به این نکات، انتظار مردم از حکومت و رهبران سیاسی این است از هر راهی که ممکن است؛ باید اختلاف شان را در مورد چگونگی مذاکره با طالبان حل کنند و با دیدگاه روشن برای مذاکره با طالبان حاضر شوند؛ تا مردم مطمئن شوند که نتیجهی مذاکره با طالبان، برگشت به گذشته و تشکیل یک دولت استبدادی و عقبگرا نمیشود.