نویسنده: دکتر اندو سیکزینا
منبع: South Asia Monitor
برگردان: ابوبکر صدیق
تصمیم جو بایدن، رییسجمهور امریکا، برای خروج کامل از افغانستان، سیاستمداران جنوب آسیا را به مخمصه انداخته است. این تصمیم چه تأثیری روی هند، افغانستان، پاکستان و منطقه خواهد گذاشت؟
حملهی ۱۱ سپتمبر به خاک امریکا، سبب شد تا این کشور در هماهنگی با ناتو و سایر متحدانش جنگ در برابر ترروریزم را راهاندازی کند. جو بایدن در آخرین اعلامیهی خویش، گفته است که ایالات متحدهی امریکا با کشتن اسامه بن لادن -رهبر شبکهی القاعده- به هدف خود نایل شده است و اطمینان حاصل کرده که این شبکه، نمیتواند بار دیگر از خاک افغانستان، امریکا را هدف قرار دهد. افزون بر آن، او گفت که تهدید ترویزم در حال حاضر در همهی جهان متواری شده است و این بیمعنا است که هزاران نیروی نظامی در یک کشور [برای مبارزه با تررویزم] مستقر شوند.
این در حالی است که ریچارد کلاک، رییس قوتهای خاص نیروهای امریکایی، در مجلس سنای این کشور گفت: حمایتهای امریکا برای ظرفیتسازی نیروهای افغانستان برای مبارزه با طالبان، اکنون قابل نقد است.
جنگ طولانی امریکا
امریکا تصمیم گرفته است تا به چند دلیل از طولانیترین جنگ تاریخی این کشور، بیرون شود. این جنگ هزینهی زیاد انسانی و مالی به دنبال داشته است؛ در این جنگ، ۲ تریلیون دالر هزینه شده است؛ در حالی که هزینهی وزارت دفاع امریکا ۹۳۳ بیلیون دالر است. نسبت به این هزینه، حدود ۴۴۳ بیلیون دالر در جنگ بیشتر مصرف شده است. ۲۹۶ بیلیون برای کهنهسربازان، ۵۹ میلیون برای قارهی نهادهای قارهپیما، ۵۳۰ بیلیون برای حمایت از جنگها. در کنار این هزینه پولی، امریکا ۲۴۴۸ سرباز خود را از دست داده و ۲۰ هزار و ۷۲۲ تن دیگر زخمی شده است.
مسئله دوم، فشارهای داخلی امریکا است؛ مالیهدهندگان امریکا، نمیخواهند پول مالیهی شان صرف جنگی شود که اسامه بن لادن و سایر رهبران آن پیشازپیش کشته شده اند. مدرکهای حکومت فدرال امریکا که در رابطه به افغانستان در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است، نشان میدهد که امریکا در دوهه درگیری بدون «هدف تعریفشده» قرار دارد.
افغانستان، پاکستان و طالبان
زمانی که نیروهای امریکایی [از افغانستان] بیرون شوند، شرایط در این کشور باب دندان طالبان خواهد بود؛ آنها شاید بهترین موقف در حکومت مشترک با دولت افغانستان را از آن خود کنند. تاریخ گذشتهی طالبان، قابل مکث است. این دشوار است؛ پیشبینی کنیم که شریکشدن در قدرت، بدون خشونت اتفاق میافتد.
دوم؛ این خیلی روشن است که طالبان برای تطبیق ایدیولوژی بنیادگرایانهی خویش، بیشترین تلاش را میکنند؛ این روند از طرف پاکستان حمایت میشود. این دیدگاه پس از آغاز گفتوگوهای صلح در دو حه -سال گذشته- مطرح شده است. طالبان بار دیگر دست به خشونتها بردند تا نشان دهند که دیدگاه آنها با نگاه دموکراتیک تفاوت دارد. این بحثی قابل غور است؛ طالبان امروزی نسبت به حکومت کابل قویتر اند.
شگفتی ندارد که با خروج نیروهای امریکایی، روند آیندهی صلح افغانستان، بار دیگر مانند کشور میانمار در جنوب آسیا، دچار پیچیدگی و فاجعه شود.
از طرفی هم، با خروج نیروهای امریکایی، پاکستان روابط خود را با طالبان مستحکمتر میکند. بنا بر این، قابل پیشبینی است که پاکستان نقش کلیدی را در نظام آیندهی افغانستان بازی خواهد کرد؛ نقشی که برای امریکا و پاکستان مهم نیست که در زمان جنگ سرد یا پس از حملهی ۱۱ سپتمبر، به چه میزان بوده است.
حمایت شکنندهی پاکستان از گروهای تروریستی در خاک این کشور و روابط نزدیک این کشور با چین، باعث ایجاد بیاعتمادی در روابط اسلامآباد و واشنگتن شده است.
با وجود این که پاکستان از حملات تروریستی گروه طالبان در این کشور نگران است، ترس آن را دارد که این حملهها پاکستان را به بیثباتی بکشاند.
نقش و نگرانی هند
هند نگران است که با خروج نیروهای امریکایی، طالبان به قدرت برسند و جغرافیای افغانستان به مکانی امن برای گروهای تروریستی بدل شود. هند شاهد روابط نزدیک طالبان با گروهای تروریستی در دسمبر ۱۹۹۹ که یک هواپیمای ۸۱۴ هندی را ربودند، است. هند نگران است با این وضعیت گروههای تروریستیای مانند لشکر طیبه و جیش المحمد -که در ساحهی جامو و کشمیر هند فعالیت دارند-، دوباره جان بگیرند. این نگرانیها پس از آن که مادهی ۳۷۰ قانون اساسی هند تعدیل شد – با تعدیل این ماده خودمختاری ساحهی جامو و کشمیر سلب شد – هند نگرانی دارد که این گروهها دوباره بر منطقه حاکمیت پیدا کنند و منجر به بیثباتی شوند.
در حالی که امریکا از قدرتهای منطقهای؛ مانند پاکستان، روسیه، چین، هند و ترکیه خواست تا در ایجاد صلح و ثبات در افغانستان همکاری کنند؛ برای هند، کارکردن با رژیمهای اقتدارگرا که در چارچوب دموکراسی نمایشی برای صلح چراع سبز نشان میدهند، خود چالش است. در این وضعیت، دوستی طلولانی روسیه، میتواند پای هند را به میان بکشاند؛ اما سفر اخیر سرگیلاروف، وزیر خارجه روسیه، به پاکستان و در خواست مبارزه با تروریزم از اسلامآباد، برای دهلی جدید ناراحتکننده بود.
همزمان، در حقیقت هند یکی از بازیگران کلیدی در روند بازی افغانستان بوده است. هند با سرمایهگذاری حدود ۳ بیلیون دالر در بخش توسعهی افغانستان، نسبت به برخی از کشورها نقش حایز اهمیتی داشته است. هند تمایل دارد تا نقش برجستهای در بخشهای اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک و ایجاد یک نظام قانونسالار دموکراتیک در این کشور بازی کند و در همکاری با جامعهی مدنی با استفاده از ارزشهای مشترک تاریخی در افغانستان به عنوان یک قدرت جهانی ظاهر شود؛ در حالی که این بازی برای هند پس از خروج نیروهای امریکایی در افغانستان آسان نیست.
اکنون نیروهای امریکایی تا ۱۱ سپتمبر سال روان که همزمان با بیستمین سالگرد حملهی القاعده به برجهای دوقلوی امریکا است، از افغانستان بیرون میشوند. برای مبارز با تروریزم، نگاهها به سازمان استخباراتی امریکا ( CIA) و گروه ویژهی مبارزه با تروریزم قوتهای امریکایی – در افغانستان – دوخته شده است.
در این وضعیت، هند نیاز دارد تا نیروهای بیشتری را آموزش بدهد و در شریکسازی اطلاعات استخباراتی نقش داشته باشد و همچنان به نیروهای مبارزه با تروریزم بپوندد. به عبارت دیگر، با این کار، امریکا در تلاش تکثیر دموکراسی در منطقه است؛ تا زمینه برای حضور نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد را ایجاد کرده و از روند صلح در این کشور حمایت شود. توافق بن به صورت روشن نشان داد که حد اقل افغانستان را از باتلاق بیرون کرد.
یادداشت: اندو ساکزنا، عضو ارشد مرکز پژوهشی Indo – Pacific است.