نویسندگان: بهار مهر
بخش نخست
طالب، مجموعهی از عقاید، رفتار و سازمان پیچیده در جعبهی سیاه خشونت است و همچون اژدهای چندینسر از آن بیرون آمده که یک سر آن در دل تاریخ، عقاید و باورهای دینی است، سر دیگر آن به قدمت سنت، دیگر سر آن به درازای خشونتورزی آدمی و از دورترین ده افغانستان تا عمق قلب بزرگ شهر کابل و حتا تا دوحهی قطر طول دارد؛ این اژدها با مرکزیت اسلام آباد ساخته شد تا در خدمت اهداف استراتیژیک و استخباراتی پاکستان، در جنگ نیابتی افغانستان باشد و با قربانی و هزینه گرفتن از افغانستان به آنها و بقیه ذینفعان این جنگ، خوش خدمتی کند. طالبان فقط گروه سختگیر تطبیق شرع نیستند، بلکه در جریان تعامل تاریخی، محیطی و فرهنگی تبدیل به گروهی با خصوصیات پیچیدهی فکری، خشونترفتاری، عقلانیتتخریبگر و سازمانی با قابلیت تکثیر شدند که هر روز رنگ، شکل، تاکتیک و استراتیژی عوض میکند و حالا کار به جایی رسیده است که خود را به حیث یک طرف گفتوگوهای آیندهی بینالافغانی برای ختم «جنگ» و آوردن «صلح» در افغانستان در برابر تمام هست و بود افغانستان قالب کرده است و با وجود این که تردید منطقی امکان ختم جنگ و آوردن حداقل «صلح منفی» توسط این گروه به قوت خود باقی میماند، احتمال گفتوگوهای بینالافغانی دور از انتظار و بعید نیست؛ اما بحث بر سر امتیازاتی که طالبها در این گفتوگوها قرار است بگیرند، جدی است و باید با دقت به آنچه که داده و گرفته میشود، نگاه شود.
در مورد این که گفتوگوهای بینالافغانی آیا مفهوم مذاکره میان دو طرف منازعه را میرساند یا خیر، با صراحت نمیتوان اظهار نظر کرد؛ اما هرچه هست، امید زیادی به این گفتوگوها بسته شده و تلاشهای زیادی در این راه انجام شده است که اگر از این ابهام بگذریم، برای پرهیز از گرفتار آمدن در چنگ اژدهای بزرگتر و قویتر از طالب امروز که از دل گفتوگوهای بینالافغانی بیرون میآید باید موضوعاتی را دولتمردان افغان، هیأت گفتوگوکنندهی افغانی، شورای عالی مصالحه و در نهایت همهی ما به حیث اعضای جامعهی افغانستان که از دیروز قربانی طالب گشتهایم و فردا نتیجهی گفتوگوهای بینالافغانی بر ما تحمیل خواهد شد باید جداً در نظر بگیریم.
آنچه که در ذیل میآید از جنس آمار و ارقام و با دقت محاسباتی نیست و البته هیچ کسی حتا دولت افغانستان هم نمیتواند رقم دقیق ضررهایی را که طالبان بر افغانستان وارد کردهاند تعیین کند. ما به موارد آتی از حیث این که اینها ضررهای جبرانناپذیر، روندهای دوری، حلقههای بسته منتهی به خشونت، امراض طولانی مدت و حتا فعالیتهای تخریبی خودتکرار هستند، به آنها نگاه میکنیم و عامل ایجاد یا تشدید، تعمیق و تکراری، ساری و جاری شدن آنها را طالبان را میدانیم که موارد طرح شده مشت نمونه خروار است.
البته؛ تقریباً هیچ چیز منفی و ضربه به افغانستان وجود ندارد که طالبان به پیکر افغانستان، دولت و مردم ما وارد نکرده باشند که حتا لیست کردن جزءوار همهی آن در یک نوشتهی تحلیلی ژورنالیستی یا در یک کتاب ناممکن است؛ اما ما مهمترین آنها را که باید در گفتوگوهای بینالافغانی در نظر گرفته شده و از میزان و صورت امتیازات طالبان کاسته شود در اینجا میآوریم.
تخریب زیربناهای اقتصادی افغانستان.
طالبان در زمان سلطهی شان در کابل تمام زیربناهای مهم اقتصادی افغانستان را تخریب کردند. پس از سال ۲۰۰۱ نیز به طور مداوم به سرکها، پل و پلچکها، بندهای آب، بندهای برق، لینهای برق، مکاتب، شفاخانهها، دکانها، خانههای مردم، باغها و مساجد حمله کردهاند که میزان دقیق تخریبهای طالبان حتا قابل محاسبه نیست. طالبان تنها در دو ماه سال ۲۰۱۶ به ارزش دو میلیارد افغانی به دولت و مردم افغانستان خساره وارد کردند. آنها در یازده ولایت افغانستان ۳۳۰۲ باب مکتب، ۴۱ مرکز صحی، ۵۰ باب مسجد، ۵۳۰۵ باب منزل مسکونی، ۱۸۱۸ با دکان، یک باب تعمیر دولتی، شش پایه پل، ۲۹۳ معبر، ۱۷۰ پلچک، ۱۲۳ کیلومتر سرک، ۲۰۳ دیوار استنادی و ۸۴ باب مرکز ارایهی خدماتی را تخریب کردند که بیشتر خسارات به باشندگان ولایات کندز، فراه، ارزگان، هلمند، ننگرهار، فاریاب، غزنی، سرپل، پکتیا، بغلان و بادغیس وارد شد. طالبان تنها ۵ میلیون دالر امریکایی از رهگذر تخریب سرکها به دولت افغانستان صدمه زده اند؛ آنها سرک کابل-قندهار را با ماین گذاری بارها قسمتهای آن را تخریب کردند، سرک غزنی – پکتیا را با استفاده از سکواتور ویران ساختند. شاهراه کابل – شمال هم در این سالها از دست طالبان سالم نمانده است، آنها بخشهایی از شاهراه جوزجان – فاریاب زیر حاکمیت شانرا با اسکواتر تخریب نمودند. در مسیر وردک الی غزنی، طالبان سرک را تخریب کرده اند. براساس گفتهی مقامهای وزارت فواید عامه برای حفظ و نگهداری هر کیلومتر جاده از دست طالبان و حوادث طبیعی، سالانه یکصدهزار دالر امریکایی نیاز است. تنها درسال ۱۳۹۲ دو هزار و ۳۸۰ بار لین بند برق کجکی درنتیجهی ناامنیها و تهدید حملههای طالبان قطع شده است. سه بار برق شهر جلال آباد را به طور کامل قطع کرده اند. تنها در سال ۱۳۹۸ نزدیک به پنجاه بار پایه برق وارداتی به کابل و یازده ولایت دیگر از سوی طالبان قطع شده است که هر بار ترمیم پایهی برق، میلیونها افغانی هزینه روی دست شرکت برشنا گذاشته است.
تخریب آثار باستانی و آبدات تاریخی.
به قول کارمندان باقی ماندهی موزیم ملی افغانستان، نیروهای طالبان خشمگین و تبر به دست سر رسیدند، قفلها را شکستند و هر دری را به زور باز کردند تا مجسمههای موزه را، به گناهِ بُت بودن، خرد و تکه تکه کنند، آنها به تعداد مجموعی ۲۵۰۰ مجسمهی باستانی را در موزیم ملی تخریب یا خُرد کردند. ملاعمر رهبر گروه طالبان در سال ۲۰۰۱ دستور تخریب مجسمههای بودا در ولایت بامیان را صادر کرد و با کارگزاری مقدار زیاد مواد منفجره، هر دو مجسمهی صلصال و شهمامه به تاریخ ۱۹ حوت ۱۳۷۹ بزرگترین تندیسهای باستانی بودا در جهان را منهدم کردند؛ تصویری هولناک که جهان هنوز آن را به یاد دارد. معبد ۲۵۰۰ ساله سرخ کوتل ولایت بغلان را در ماه ثور ۱۳۹۵ تخریب کردند. تخریب آثار باستانی و آبدات تاریخی افغانستان از این حیث که تاریخی و تکرار ناپذیر اند از بزرگترین ضربههای طالبان به افغانستان به حساب میآیند.
ادامه دارد