
لویه جرگهی مشورتی صلح، با وجود مخالفتهای شدید و تحریم رهبران سیاسی، قومی و یازده گروه انتخاباتی، روز دوشنبه نهم ثور در سالن برگزاری لویه جرگه، در دانشگاه پولیتخنیک کابل برگزار شد و روز جمعه سیزدهم ثور پایان یافت.
محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، درگشایش آن گفت: «جرگهی مشورتی صلح، چارچوب مذاکرات صلح را تعیین و راه دستیابی به آن را معلوم کند.» میخواهد صلح افغانی شود. به نمایندگان یادآوری کرد که بدون ترس و سانسور میتوانند در این جرگه، دربارهی صلح صحبت کنند و او آماده است، هر شرایطی را که این جرگه مشخص کند بپذیرد.
جرگهی مشورتی صلح، در حالی برای این هدف مهم برگزار شد که بیشترین رهبران جهادی، قومی و بعض تکنوکراتهایی که میخواهند در انتخابات ریاست جمهوری قدرت را از اشرف غنی بگیرند، آن را تحریم کردند.
عبدالله عبدالله، در بیست و پنجم حوت، با این اعتراض که حتا اشرف غنی با او، دربارهی جرگهی مشورتی صلح، مشوره نکرده، موضع خود را روشن کرد و اعلام کرد که در این جرگه شرکت نخواهد کرد. یک روز پیش از برگزاری جرگهی مشورتی صلح، محمدکریم خلیلی، رییس شورای عالی صلح، گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی و یازده تیم انتخاباتی نیز اعلام کردند که در این جرگه اشتراک نمیکنند.
جرگهی مشورتی صلح، پس از آن که گروهی از مخالفان اشرف غنی با محوریت حامد کرزی، حنیف اتمر، عطامحمد نور، محمد محقق و شماری از چهرههای سابق جهادی و کسانی که در دورهی حکومت حامدکرزی شامل دولت بودند، اواسط ماه عقرب سال گذشته در مسکو با طالبان، نشست برگزار کردند، در دستور کار اشرف غنی قرار گرفت.
اشرف غنی، بعد از این نشست پیبرد که طالبان استراتیژی عدم مذاکره با دولت را در پیش گرفته و مخالفانش در کابل به گونهی دیگر میخواهند نقش دولت را در روند صلح ضعیف کنند. اگر کاری نکند نمیتواند بهعنوان کسی که قدرت سیاسی را در اختیار دارد، با این چالش و خواست مشترک طالبان و رهبران جهادی که در پیحکومت موقت استند، ایستادگی کند. در بیستم ماه حوت سال ۱۳۹۷ فرمان برگزاری جرگهی مشورتی صلح را صادر کرد.
تشکیل جرگهی مشورتی صلح، از آغاز با مخالفت کسانی که در نشست مسکو شرکت کرده بودند مواجه شد. رهبران سنتی، چهرههای بانفوذ جهادی و قومیای که چهاردهه از بازیگران جنگ و سیاست افغانستان بودند، بیشتر از دورهی حامد کرزی در دوره حکومت اشرف غنی، جایگاه و اقتدار شان را از دست دادند. این گرهها از عمدهترین مخالفان جرگه مشورتی صلح بودند.
دلیل مخالفت آن ها بیشتر سیاسی بود. تعدادی از آنها مانندِ جنرال دوستم، معاون اول ریاست جمهوری، عطامحمد نور والی پیشین بلخ، احمدضیا مسعود نمایندهی رییس جمهور در امور اصلاحات و حکومتداری و محمد محقق معاون دوم ریاست اجرائیه که در حکومت بودند، سلب صلاحیت شدند.
محمدکریم خلیلی با آنکه بهعنوان رهبر شورای عالی صلح تعیین شد؛ اما پس از آغاز مذاکرات صلح که عمر داوودزی رییس دبیرخانهی شورای صلح گماریده شد، نقش خلیلی بهعنوان رییس این شورا نقش بر آب شد و مدیریت برنامههای صلح از شورای عالی صلح به عمر داوودزی سپرده شد.
این مسأله و بازیهای انتخاباتی، یک دلیل عدم استقبال آنها از لویه جرگهی مشورتی صلح بود. دلیل دیگر، برای بعض آنها این بود که میخواهند از برنامهی صلح بهعنوان فرصتی برای حفظ جایگاه و نقش سیاسی شان در افغانستان استفاده کنند که حتا هزینهی آن تشکیل حکومت مشترک با طالبان شود.
جرگهی مشورتی صلح، از جرگههای دیگری که در هجده سال پسین در افغانستان برگزار شده بود با سازوکار و کارشیوهی جدید برگزار شد. اعضای آن نیمه انتخابی و انتصابی تعیین شدند. تعداد اعضای آن ۳۲۰۰ نفر از سیوچهار ولایت افغانستان بودند و پیش از برگزارشدن آن، کمیسیون برگزاری سهم زنان را سی درصد در نظر گرفته بود و در روز برگزاری جرگهی مشورتی صلح، محمد اشرف غنی گفت که زنان در این جرگه، در حدود سی درصد حضور دارند.
برای تمرکز بحث، چهار سوال مشخص برای نمایندگان در کمیتهها توزیع شد. اعضای جرگه، پاسخ پرسشها را، پس از بحث و تبادلنظر دادند و با توافق نظر اعضای کمیتهها توسط رییس هر کمیته، در جلسهی عمومی توضیح داده شد و این جلسه بهصورت زنده از تلویزیون ملی نشر شد.
این شیوهی کار، بحثها را منسجم کرد و نمایندگان دربارهی موضوعات مشخص صحبت کردند. گزارش کمیتهها نشان داد، آنچه کمیسیون برگزاری جرگهی مشورتی صلح و حکومت افغانستان انتظار داشت، کار جرگهی مشورتی صلح مطابق آن صورت گرفت.
ترکیب اعضای جرگهی مشورتی صلح متفاوت بود. نمایندگان نهادهای مدنی، استادان دانشگاه، زنان، مهاجرین، خانوادهی قربانیان جنگ، احزاب سیاسی، بزرگان قومی، حقوقدانان، ورزشکاران و هنرمندان اشتراک داشتند. جوانان و زنان رهبری کمیتهها را داشتند. ترکیب متفاوت جرگه، کارکرد و فیصله آن را نیز متفاوت ساخت. اگر نقش زنان کمتر بود و ترکیب جرگه چنین نبود، ممکن نبود که تمامی کمیتهها تاکید بر حفظ آزادی بیان، حقوق زنان و حقوق اقلیتها میکرد و در قطعنامهی پایانی نیز به آن تاکید میشد.
جرگهی مشورتی صلح، فیصله کرد که نظام سیاسی، قانون اساسی، آزادی بیان، حقوق زنان و حقوق اساسی شهروندان و اقلیتهای قومی باید در گفتوگوهای صلح حمایت شود و نهتنها بر حفظ آن تاکید کرد؛ بل فیصله کرد که باید از این ارزشها بیشتر از گذشته حمایت شود.
رهبران سنتی، قومی و جهادی مخالف اشرف غنی، میخواستند نقش حکومت را در گفتوگوهای صلح ضعیف کنند و حکومت موقت به وجود آید. جرگهی مشورتی صلح این گزینه را رد کرد و تاکید کرد که باید نظام سیاسی افغانستان حفظ شود.
در چهل سال گذشته باآنکه تلاشهای فراوان برای پایان جنگ در افغانستان صورت گرفت؛ اما جرگهی مشورتی صلح که در آن ۳۲۰۰ نفر از تمامی ولایتهای افغانستان شرکت کردند، این فرصت را فراهم کرد که دیدگاه مردم افغانستان در مورد جنگ، طالبان و سیاستمداران روشن شود.
باآنکه اعضای جرگهی مشورتی صلح، نیمهانتخابی بود؛ اما خواستهایی را که قطعنامهی آن مطرح کرد، بدون تردید بازتابدهندهی دیدگاه مردم افغانستان دربارهی صلح و مسایلی است که سبب تداوم جنگ در افغانستان محسوب میشود. جرگهی مشورتی صلح، هرچند کاستی داشت؛ اما کارکرد آن مثبت بود. محمد اشرف غنی ثابت کرد که برایش حفظ نظام سیاسی و دستآوردهای افغانستان اهمیت دارد. جرگهی مشورتی صلح، باب مخالفت را در مورد تغییر نظام سیاسی، نادیده گرفتن حقوق زنان، حقوق شهروندان به دلیلی اینکه توانست دیدگاه مردم افغانستان را بازتاب دهد، نقطهی پایان گذاشت.
کسانی که صلح را بدون حفظ دستآرودهای افغانستان و حقوق زنان، میخواستند. پسازاین نمیتوانند برای مخالفت و کارشنکیهای شان توجیه بسازند. آنها باید فیصلهی جرگه مشورتی صلح را که مذاکرات صلح، از یک آدرس صورت بگیرد، بپذیرند و اختلافات شخصی و سیاسی شان را نادیده بگیرد. برای مردم افغانستان پایان جنگ، حقوق زنان، آزادیهای اجتماعی و نظام سیاسی اهمیت دارد و از آن دفاع میکنند.
دریک نتیجهگیری کوتاه، جرگهی مشورتی صلح، موفق بود و توانست دغدغه و نگرانی مردم افغانستان را بازتاب دهد. آنچه را فیصله کرد میشود از آن بهعنوان یک راهبرد واضح برای پایان جنگ در افغانستان استفاده کرد.