
نویسنده: دکتر علیاحمد کریمی
کنفرانس دوحه میان طالبان و نمایندگان ارگ بیشتر به تماسهای تشریفاتی شباهت دارد. طالبان آینده این مذاکرات را بیمعنی و اتلاف وقت میدانند؛ اما بدون ضمانت کرملین به آینده مذاکرات صلح بیاعتماد شدهاند. این گروه، در مسکو هشدار داده درصورتیکه اشرفغنی استعفا بدهد مخالف ایجاد دولت ائتلافی در افغانستان نیستند. این اولتیماتوم طالبان مانند رعد در روز روشن ارگ را تکان داده است.
بهدنبال موافقت طالبان به ایجاد دولت ائتلافی به اشتراک نمایندگان و نیرویهای سیاسی، ضمیر کابلوف نماینده رییسجمهوری در امور افغانستان، روسیه راه رسیدن به صلح را در افغانستان خروج نیروهای خارجی و ایجاد دولت ائتلافی که توانایی و قدرت کنترل و مهار هردو طرف را داشته باشد دانسته است.
هشدار طالبان و حمایت روسیه از ایجاد دولت ائتلافی، اشرفغنی را مجبور کرده تا به ارسال پیام ویژه به ولادیمیر پوتین توجه کشور بزرگ روسیه را به دولت خود جلب کند.
غنی بهخاطر وابستگی و گرایشهای یکجانبه نتوانست از تجارب و کمکهای روسیه در بازسازی پروژههای زیربنایی و سرمایهگذاری در زمینههای مختلف استفاده کند.
طالبان اشرفغنی را بیدار کرد. اشرفغنی، حنیف اتمر وزیر خارجه خود را مامور این پیام کرد. کسی که در زمان انتخابات ریاست جمهوری، اشرفغنی را در رسانههای معتبر روسیه به دیکتاتوری و اقتدارگراییهای خودخواهانه و لجوجانه متهم میکرد.
اتمر، با سابقهی کمونیستی و وسوسههایی در آغاز مذاکرات، اولتر از همه دلجوییهای آقای لاوروف را نسبت به خودش در سال ۲۰۰۸ که وزیر داخله افغانستان بود حمد و ستایش کرد.
آنگاه بدون توجه به نشیب و فرازهای تاریخی میان دو کشور و اینکه افغانستان در طول تاریخ از زمان تزار تا امروز با روسیه روابط تاریخی دوستانهای داشته است، جویده جویده با به حاشیه راندن طالبان در مذاکرات مسکو گلایه کرد که مسکو بدون توجه به دولت اشرفغنی، میزبانی طالبان را کرده است.
سرگی لاوروف که از دیپلوماتهای برجسته روسیه است و در مذاکرات همیشه از فرهنگ سیاسی محترمانه از منافع روسیه حمایت میکند، علاقهمندی روسیه را از ادامه گفتوگوها در مسکو برای دستیابی به صلح و آشتی ملی در افغانستان وعده داد و افزود که روسیه در چارچوب مذاکرات چندجانبه با امریکا، چین و به اشتراک پاکستان و همکاری با سایر کشورهای منطقه از مذاکرات میان افغانستانیها حمایت میکند.
سیاستمداران و نظامیان روسیه که تجارب کافیای از جنگ افغانستان دارند، بارها هشدار دادهاند که با استفاده از زور، صلح در افغانستان برقرار نخواهد شد. دوستی با دولتهای پلیدی که پایه مردمی ندارند، دشمنی با مردم آن کشورها است. امریکا امروز همان اشتباه شوروی سابق را در افغانستان تکرار میکند.
صاحبنظران روس، دولت اشرفغنی را یک دولت دستنشانده و ناکارآمد میدانند که توانایی کنترل را به تمام قلمرو افغانستان ندارد. روسیه و بهخصوص کشورهای آسیای میانه بهخاطر منافع خود در آینده از ادامه مذاکرات دوجانبه و چندجانبه با طالبان حمایت خواهند کرد.
به باور کارشناسان، بدون توافق با طالبان، راه دستیابی به صلح با مشکلات مواجه خواهد شد و همکاریهای کشورهای منطقه بیشتر به استراتژی جدید دولت امریکا ارتباط دارد.
اکنون دیده شود که تصمیم نهایی امریکا به بهانه بازنگری به آینده توافقنامهی دوحه با طالبان چه خواهد بود؟ آیا امریکا حاضر است که با همکاری نیروهای سیاسی افغانستان از ایجاد دولت ائتلافی حمایت کند؟
آینده جنگ و صلح افغانستان بیشتر ارتباط به آینده روابط امریکا با کشورهای منطقه و بهویژه روسیه و چین دارد که امریکا آنها را به گونه تهدید و خطر به منافع ملی خود میداند. به هراندازه که روابط جهانی وخیم و بحرانیتر شود، احتمالاً ما شاهد بازیهای خطرناکتر در افغانستان خواهیم بود.