
صبح روزگذشته یکشنبه (۱۶سرطان) در شبکههای اجتماعی خبر انفجار مرگبار دیگری، در شهر غزنی نشر شد. انفجار نخستین، دو روز پیش در مسجد خاک غربیان، منطقهای درحاشیهی این شهر صورت گرفت. این انفجار دو کشته و ۲۰ زخمی تحویل مردم داد که همهی آنها غیرنظامیان و کودکانی بودند که در آن مسجد برای نمازخواندن رفته بودند.
انفجار دیروز، ناشی از موتر بمبگذاری شده بود که یک واحد نیروهای امنیت ملی را در حوزهی سوم این شهر هدف قرار داد. شنیدن صدای انفجار و خبر رویدادهای تروریستی در هرجا و زمانی که اتفاق بیفتد، تداعی نابودی است. در لحظات نخستین این رویدادها، کسی نمیداند که چه کسانی قربانی شدهاند.
پس از انفجار دیروز، هرچه زمان میگذشت آمار تلفات بیشتر گزارش میشد. وزارت صحت عامه، آخرین آمار تلفات را ۱۲ کشته و ۱۸۰ زخمی، گفته است. سخنگوی والی غزنی، جان باختن دو نظامی را تایید کرده است. مسؤولیت این حملهی مرگبار را که نزدیک به دوصد قربانی از مردم گرفت، طالبان به دوش گرفتهاند.
در کمتر از ده روز گذشته این گروه حملات مرگباری را در نقاط مختلف افغانستان راهاندازی کرده است. روز جمعهی گذشته، حملهی راکتی برغیر نظامیان در ولسوالی خواجهسبزپوش ولایت فاریاب صورت گرفت. در آن حادثه چهار غیر نظامی کشته و ۳۶ نفر دیگر زخمی شدند.
یک هفته پیش، انفجار موتر بمبگذاری شدهی طالبان در نزدیکی ساختمان تدارکات وزارت دفاع نیز مرگبار بود، مشابه حملهی طالبان در غزنی، ۱۰۵ نفر زخمی و هشت نفر دیگر به شمول دو سرباز پولیس خاص کشته شدند. به جز تلفات نیروهای امنیتی، تمام قربانیان، کودکان، زنان و غیر نظامیان بودند.
پیشتر از آن، طالبان در ولایت بغلان در یک حملهی شبهنگام، ۲۵ سرباز خیزش مردمی را کشتند. این همه در حالی اتفاق میافتد که گفتوگوهای نمایندگان این گروه در قطر با زلمی خلیلزاد در جریان است و روز گذشته نیز گفتوگوهای این گروه با هیأتی که از کابل به دوحه رفت، آغاز شد.
روز شنبهی گذشته، دور هفتم نشست امریکا با طالبان آغاز شد. دیروز نیز اولین روزِ نشست بینالافغانی بود، طالبان بر واحد نیروهای امنیت ملی، در غزنی حمله کردند و با کشتن و زخمی کردن نزدیک به دوصد غیرنظامی که بیشتر آنها کودکان بودند، جنایتی بزرگی را با آغاز این نشست انجام دادند.
بر بنیاد آمارهای نشر شده، تنها در نتیجهی چند رویداد انفجاری و تروریستی در ولایتهای کابل، بغلان، غزنی و فاریاب، بیش از ۴۰۰ نفر کشته و زخمی شدهاند. به جز تعدادِ انگشتشماری که نظامیان بودهاند؛ دیگر همهی قربانیان و آسیبدیدگان، غیرنظامیان و بیشتر شان کودکاناند.
تشدید حملات انتحاری و انفجاری طالبان که همزمان با نشستهای صلح، سازماندهی میشود، برای امتیاز گرفتن و قدرتنمایی در مذاکرات صلح است. هیچ تردید باقی نمانده که صلحخواهی طالبان یک فریب است. این گروه حتا در زمان مذاکرات صلح، پروای کشتن کودکان و غیر نظامیان را ندارد و بیپرواتر از گذشته و مجنونتر از پیش جنایت میکند.
پس از حملهی انفجاری کابل، سهیل شاهین، سخنگوی طالبان که با حسیب عمار، خبرنگار بی بی سی، در بارهی مذاکرات امریکا با طالبان صحبت میکرد، بیشرمانه جنایتشان را پذیرفت و کاذبانه غیرنظامیان و کودکانی را که کشته شده بودند، هموطن خواند و ادعا کرد که طالبان به حفظ جان غیر نظامیان اهمیت میدهند؛ اما در فاصلهی شش روز، دو حملهی مرگبار را در ولایت غزنی انجام دادند و مسؤولیت آن را نیز به دوش گرفتند.
سخنگوی طالبان گفت که آنها کمیسیون بررسی تلفات غیر نظامیان را تشکیل دادهاند؛ تلفات غیر نظامیان را بررسی و عاملان آن را شناسایی و مجازات میکنند؛ اما این ادعای طالبان را، عملکردشان که با حملات انتحاری، انفجاری در هجده سال گذشته عامل بزرگِ کشتار غیر نظامیان بودهاند رد میکند. طالبان نمیتوانند دلیل بیاورند که مسؤول کشتار غیر نظامیان و کودکان نیستند.
حملات انفجاریای که در کابل و غزنی انجام شد، این گروه مسؤولیت آن را گرفت. هزاران حملهی مشابه دیگر را در هجده سال گذشته انجام دادهاند. دستور این حملات را رهبران آنها صادر کردهاند. کشتار مردم و کودکان بیدفاع به هدف امتیازگرفتن و قدرتنمایی در گفتوگوهای صلح، سازماندهی شده است و معلوم است که چه کسی عامل آن است؛ آنهایی که در میز مذاکره دستور این حملات را صادر میکنند.
انتظار قطع جنگ و جنایت از این گروه نباید داشت. صلحخواهی توأم با جنایت و ریختاندن خون کودکان جنایت است، نه صلح خواهی! جنگ با مردم است. طالبان از زمانی که به وجود آمده، با مردم اعلام جنگ کردهاند چه با خشونت و کشتاری که انجام دادند و چه نظام خشن مذهبیای را که میخواهند بر مردم تحمیل کنند و جنگ مذهبی و قومی راه بیندازند؛ این اعمال و خواستهای طالبان برضد مردم است.
طالبان با روشنی تمامی با مردم میجنگند؛ اما دردناک این که جهان و حتا آنهایی که با شادمانی و شوق برای دیدار و گفتوگو با رهبران این گروه در قطر رفتهاند، با لبخند در کنار طالبان مینشینند و جنایت و خطر این گروه را جدی نمیگیرند. قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای به نام صلح در افغانستان با طالبان معلامله میکنند. یکی در پیگرفتن تضمین از این گروه است، دیگری برای اهداف اقتصادی خود از این گروه حمایت میکند و دیگری حاکم شدن طالبان را در افغانستان متضمن منافع خود میداند. مثال آن توصیه مکررِ مقامهای امریکایی است که به مردم افغانستان نوید صلح میدهند. دو روز پیش «جانبس» سفیر امریکا در کابل، در مراسم دوصد و چهل و سومین سال استقلال امریکا، به مردم افغانستان توصیه کرد که با طالبان آشتی کنند. ماههای آینده را برای مردم افغانستان سرنوشتساز خواند و گفت که باید برای صلح با طالبان و انتخابات آمادگی بگیرند. این حرف بیانگر چشمپوشی جنایت طالبان و خطر این گروه برای افغانستان و جهان است.