رابطه‌ی کشورهای خلیج فارس با صلح افغانستان

ابوبکر صدیق
رابطه‌ی کشورهای خلیج فارس با صلح افغانستان

برگردان: ابوبکر صدیق

منبع: ویبلاگ صلح

کشورهای خلیج فارس، در ایجاد تنش‌های افغانستان نقش برجسته‌ای بازی کرده‌اند. این کشورها تلاش‌ می‌کنند تا پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، به اقدام‌های مهمی در این کشور متوسل شوند.
در جریان اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی، عربستان سعودی نقشه‌‌ی مهمی برای فراهم‌آوری کمک‌های بشری و تجهیزاتی امریکا برای نیروهای مجاهدین در افغانستان بازی کرد. کمک‌های تجهیزاتی امریکا، با لابی‌گری عربستان، توسط پاکستان به گروه‌های مجاهدان ضد شوروی افغانستان می‌رسید. یکی از کمک‌کننده‌ها برای گروه‌های ضد شوروی، اسامه بن لادن بود. شخصیت‌های بنیاد‌گرا و سلفی‌مذهب عربستان سعودی، برای ذهنیت دادن در جامعه‌ی عربی، دست به کار شدند و این ذهنیت‌‌سازی برای زمینه‌سازی مبارزه در برابر اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، نتیجه‌ی‌ ملموسی را در پی داشت.

همکاری‌های منطقه‌ا‌ی کشورهای خلیج فارس
در ۱۹۹۶، عربستان سعودی و امارات متحده‌ی عربی، تنها کشورهایی در خلیج فارس بودند که حکومت طالبان را پس از تصرف کابل به رسمیت شناختند؛ اما پس از سرکشی‌های اسامه بن لادن و حمله‌های ۱۱ سپتامبر و آغاز حمله‌های امریکا به افغانستان، این کشور‌ها رابطه‌ی خود را با طالبان و القاعده قطع کردند.
در این زمان بود که عربستان سعودی و قطر همکاری خود را با گروه‌های مختلف، در داخل افغانستان نزدیک‌تر کردند. در کنار همکاری جدی برای آغاز گفت‌وگوهای صلح دولت افغانستان و طالبان در قطر، این کشورها میلیون‌ها دالر را برای بازسازی در افغانستان مصرف کرده‌اند.
در شرایط کنونی که قرار است پس از دو دهه [حضور نظامی]، نیروهای امریکایی از افغانستان بیرون شوند، شورای همکاری کشورهای خلیج فارس ( GCC)، می‌تواند نقش مهمی را در این کشور بازی کنند.
بیشتر سرمایه‌گذاری‌های شورای کشورهای خلیج فارس، زیر نفوذ دو کشور بیرونی پاکستان و ایران قرار گرفته است. پاکستان یکی از متحدان عربستان سعودی و امارات متحده‌ی عربی است؛ آن‌ها پروژه‌های خود را به اساس اهداف مذهبی و ایجاد پایگا‌های هم‌سو با خود در داخل افغانستان صرف کرده‌اند. ریاض و ابوظبی نه تنها این که منافع خود را در منطقه دنبال می‌کنند، بکله تلاش می‌کنند به عنوان متحد ایالات متحده‌ی امریکا، نقش برجسته‌‌ای در مبارزه با تروریزم داشته و سهم خود را در این زمینه‌ اجرایی کنند.
رابطه با کشورهای خلیج فارس
متأسفانه برخی از کشورهای خلیج فارس، منافع خود را در حضور امریکا در افغانستان می‌بینند و به آن تکیه کرده‌اند. چنین رویکردی سبب شده تا ایران را به عنوان یک رقیب سرسخت فراموش کنند. روابط این کشورها با گروه‌های مختلف، با مقامات دولتی و غیر دولتی در داخل افغانستان مستحکم است، که با خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، می‌تواند نقش برجسته‌ای [در صحنه‌ی سیاسی افغانستان] داشته باشند. به اساس توفق‌نامه‌‌ی ماه فبروری سال گذشته‌ی میلادی میان طالبان و دولت امریکا، نظامیان این کشور در اول ماه می افغانستان را ترک خواهند کرد. در صورت چنین ترکی، عربستان سعودی و امارات متحده‌ی عرب، نفوذ خاص خود را در نظام آینده افغانستان، بازی خواهند کرد. ایران منافع و رابطه‌ی خود را با گروه‌های شیعه‌‌مذهب در افغانستان تأمین کرده است که ۱۵-۲۰ درصد نفوس افغانستان را شکل می‌دهد. شماری از هزاره‌ها در زیر پرچم فاطمیون که توسط فرمانده پیشین قدس سپاه پاسداران بنیان گذاشته شده بود، برای اهداف یران به حمایت از دولت بشار الاسد، در سوریه جنگیدند.
ایران از زمان‌های خیلی درازد، در افغانستان اهداف اقتصادی دارد؛ همان‌گونه که در ۲۰۱۸ نگرانی خود را در این مورد با مقامات پاکستانی و عربستان سعودی مطرح کرده است؛ اما امضای توافق «برجام یا گروه پنج به علاوه یک –۵+۱» با امریکا، سبب شد تا رقبای ایران در افغانستان دست به کار شوند و به نفوذ ایران در این کشور آسیب بزنند.
نتیجه‌گیری
کشورهای خلیج فارس پس از اتفاق ۱۱ سپتامبر، میلیون‌ها دالر امریکایی در این کشور سرمایه‌گذاری کرده و در بخش‌‌های مهم ملت‌سازی و بازسازی افغانستان، نقش برجسته‌ داشته‌اند. تلاش این کشورها بر آن است تا این دست‌آورد و سرمایه‌گذاری‌ها،‌ پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، نابود نشود.
احتمال دارد که این کشورها گروهای مسلح را حمایت کنند؛ در صورتی که جنگ داخلی اتفاق بیافتد، نفوذ خود را داشته باشند یا هم بنا به اهداف مذهبی یا ایدیولوژیکی، از گروهایی در داخل افغانستان حمایت کنند، که با برقراری صلح، هم‌چنان بتوانند نفوذ خود را در نظام آینده افغانستان حفظ کنند.
همکاری برای تأمین صلح و هم‌چنان ایجاد ثبات در افغانستان، یکی از اهداف عمده‌ی کشورهای خلیج فارس است که به صورت جدی ادامه می‌یابد. احتمال دارد نتیجه‌ی وارونه داشته باشد، تنش‌ها افزایش پیدا کند و بن‌بست‌ها بیشتر ملموس شود. در آن صورت، این کار منجر به بی‌ثبانی منطقه‌ خواهد شد. شکست صلح افغانستان، به نفع‌ هیچ کشوری در منطقه و جهان تمام نمی‌شود. در صورتی که روند صلح افغانستان با ناکامی روبه‌رو شود، آن شمار از کشورهای منطقه‌‌ که منافع خیلی مهم و دارازمدت در افغانستان دارند، از این مجرا آسیب می‌بینند. سرمایه‌‌گذاری‌ها در افغانستان، رقابت‌های جدی را در میان کشورهای رقیب منطقه‌ ایجاد کرد. روند سرمایه‌‌گذاری‌ها در افغانستان پس از ۲۰۰۱ زمانی که نیروهای امریکایی به حمایت از جبهه مقاومت در شمال پرداختند و رژیم طالبان سقوط کرد، آغاز شد.
کشورهای منطقه‌ تلاش می‌کنند که از کانال‌های مختلف، اهداف سیاسی، مذهبی و منطقه‌ای خود را در افغانستان دنبال کنند.