
در فلم مشهور بنام “پیش خدمت” تامهنکس، هنرمند مشهور هالیود نقش مرکزی را بازی میکند. تامهنکس، پیش خدمت یک لورد انگلیسی است که هزاران جریب زمین و هزاران کارگر در مزارع و کارخانههای نخبافی خود دارد. داستان قسمی است که نمایندهی خاص هتلر از آلمان به خانهی لورد، مهمان شده و قرار است در این مهمانی سیاستمداران فراوان آمریکایی و اروپایی را ملاقات کند و آنان را ترغیب کند تا با رژیم نو ظهور نازی همکاری کنند. در این میان نمایندهی آمریکا که یک مرد جوان تحصیلیافتهی روابط بینالمللی است به لورد گوش زد میکند که پیشنهادهای نمایندهی هتلر را حقیقتیابی کند و پس از آن تصمیم خود را اعلام بدارند. اما لورد میگوید این نماینده، مهمان ما است و به ما قول شرف میدهد. نمایندهی آمریکا که از یک کشور مدرن نمایندگی میکند و دیپلوماسی قرون وسطایی را کنار گذاشته است، به صراحت اعلام میدارد که این نوع سیاستگذاریهای مهمانخانهای عاقبت خوب نخواهد داشت زیرا حرفوی، سنجیده و بر مبنای اصول نیست، نمیشود با مصافحه، خوردن غذا، مهمانی و تفریح روی مسایل مهم حیاتی به نتیجه رسید و زیرا امکان زیاد دارد که پشت خندههای نمایندهی هتلر هیولایی پنهان باشد که شما قادر به درک آن نمیباشید. باید قبول کنید که وقت سیاستگذاری غیرحرفوی گذشته.
هدف از این مقدمهی طولانی آن است که به وضاحت خیره کنندهی سیاست و سیاستگذاری در افغانستان، مهمانخانهای و غیر حرفوی است. چای خوردن، خنده، قصه، یادها و خاطرات، فاتحهخوانی، همهی عناصر تاثیرگذار در سیاست افغانستان است، در حالی که باید فکتهای حیاتی، چون منافع، راهکار، استراتیژیها و نقشهی عمل در کار باشد. فورمول و شاکلهی چنین سیاستگذاری را میتوان مشخصن ترسیم کرد. یکی از بزرگان قوم به خانهی یکی از رهبران دعوت میشود، در هنگام خوردن چای و نان و نماز به بزرگ قوم پیشنهاد میشود که به همراه ما در انتخابات یکجا شو، برای این که سالهاست رفیق ما هستی در جهاد باهم بودیم… سپس این بزرگ قوم از این پهلو به آن پهلو سر میخورد و میگوید” کل قومم صدقه سرت”. در نظر دیگر، وضع رهبران نامآشنای کشور نیز بهتر از بزرگان قومی نیست، روز هزاران عکس از دیدوبازدید رهبران تراز اول افغانستان نشر میشود که روی مبلمان بسیار مفشن نشستهاند، باهمدیگر صحبت میکنند و چای مینوشند. در همچون وضعیت جوانانی نیز وجود دارند که عکس ها را در شبکههای اجتماعی نشر میکنند و به نحوی به این سیاست غیرحرفوی و “مهمانخانهای” مهرتأیید میزنند. هر مشاهدهگر هوشمند، وقتی اوضاع سیاسی افغانستان را نگاه میکند، به این نتیجه میرسد که هنوز سیاست در افغانستان به گونهی حرفوی وجود ندارد و همهی این سیاستگذاران اشتباه لورد انگلیسی را تکرار میکنند. دقت، ظرافت و نیت مشخص در کار سیاستگذاران دیده نمیشود، هر روز رویکرد شان دچار تغییر بنیادی میشود و هر روز پیروان این رهبران دچار سردرگمی و سرخوردگی میشوند.
نمیشود که سیاستگذاران افغانستان را به بیبرنامهگی متهم کرد، زیرا هنوز ظرفیت آنچنانی برای برنامهسازی حرفوی وجود ندارد، در کشورهای مترقی این احزاباند که برنامههای خودشان را با در نظرداشت منافع و دیدگاه رایدهندگان شان تنظیم میکنند، ساختن یک برنامهی همه شمول کار یک فرد، تیم و یا گروه نیست، کار افراد خبرهی سیاسی است که زیر چتر یک حزب جمع میشوند. حالان که در افغانستان احزاب قدرتمند نداریم، دقیقن هیچ برنامهای برای افغانستان نداریم. گذشته از برنامه، کارکردهای طبق معمول سیاسی چنان آشفته است که شهروندان در حیرت فرورفتهاند. کسانی که شبکههای خبری بینالمللی را تعقیب میکنند، با دستهبندیهای مشخص مواجه میشوند؛ راست، چپ، محافظهکار، میانه، افراطی، جمهوریخواه، دموکرات… حالان که در افغانستان نه راست معلوم است نه چپ، نه میانه و نه افراطی نه دیندار و نه سکولار. همه وقتی بالای لوج خطابه قرار میگیرند، دم از اسلام و اسلامیت میزنند، دم از خدمت میزنند و شعارهای عجیب و غریب سر میدهند که هیچ یکی از جزئیات و عملکرد خود را مشخص نمیکند همه به نحوی من دراوردی و فیالبداهه است. یکی از ضربالمثلهای عربی میگوید که خدمت بدون اندیشه در حقیقت خیانت است. میتوان گفت، خدمت بدون برنامه خیانت است.
تا به اکنون این سیاستگذاریهای مهمانخانهای که در دورهی نخست حکومت حامدکرزی شکل گرفت و نقش بست، جز آشفتگی و سردرگمی چیزی برای مردم افغانستان نداشته است. وقتی انتخابات برگزار میشود، مردم مجبورند که به مشخصههای قومی و داشتههای ذاتی خودشان پناه ببرند. زیرا سیاستگذاری غیرحرفوی گزینهی مشخص برای انتخاب عقلانی فراهم نمیکند. در حقیقت سیاسگذاری مهمانخانهای نمایانگر جامعهی پیشا سیاسی است که در آن مردم به ساختارهای قبیلوی و قومی روی میاوردند. هویت یک سیاستمدار نه تنها نامونشان و قوم او است بلکه بیشتر از همه گرایش وی میباشد، حتا اگر راست افراطی باشد، متاسفانه در افغانستان فردی اگر بتواند گرایش یکی از سیاستمداران تراز اول را مشخص کند، نابغهی عصر خواهد شد.