محمد اشرف غنی روز گذشته در بیستدومین نشست بورد نظارت و ارزیابی که برگزار شد، تصویری از وضعیت افغانستان داد و گفت: «وضعیت سیاه و سفید است. میخواهد یک حلقهی مرموز و نقابپوش را بر ملت تحمیل کند. از طرف دیگر ملت میخواهد بر سرنوشت خود تسلط داشته باشد، معلوم است که انتخاب ملت چه رنگ است.» او تأکید کرد که به ارادهی مردم احترام دارد و با دقت میخواهد پیش برود.
در بخش دیگری سخنانش گفت: «هیچ کسی نمیتواند چتر جمهوریت و حقوق شهروندی را از ما بگیرد. از این ارزشها زنان و جوانان دفاع میکنند؛ به معامله گرفته نخواهد شد.» او تأکید کرد که به مردم حساب خواهد داد.
اشرف غنی با این گفتار اولین بار است که به صراحت وضعیت کشور را سیاه و سفید، بیان میکند. واقعیتی که همه میدانیم و معلوم نیست که نتیجهی مصالحه با طالبان چه خواهد شد.
در این سخنانِ اشرف غنی، حقیقتی پنهان است که او بهعنوان رییس جمهور از آیندهی دولتی که حالا رهبری آن را در درست دارد و آیندهی کشور، به شدت نگران است. از زمانی که تلاشهای مصالحه با طالبان آغاز شده، رویکرد حکومت و رییس جمهوری با روند صلح چنین نبوده است. نگرانیهایی که اگر وجود داشت ابراز نمیشد یا قورت داده میشد؛ اما حالا اشرف غنی میگوید که بازیهای مبهمی در جریان است که او را نگران کرده است.
محمد اشرف غنی در این گفتار بدون این که از کسی نام بگیرد، میگوید: «میخواهد گروه مرموز و نقابپوش» را به سرنوشت افغانستان حاکم کند. منظور اشرف غنی از این تعبیر طالبان است. در این گفتار معلوم نیست چه کسانی میخواهند حلقهی مرموز و نقابپوش را در افغانستان حاکم کنند که رییس جمهور را مجبور کرده لب به شکایت باز کند. اگر منظورِ اشرف غنی پاکستان باشد که از طالبان حمایت میکند، این اظهارات از این نظر قابل نقد است که چرا اشرف غنی از موضع ضعیف دخالت پاکستان و حمایت این کشور از طالبان را بیان میکند. آیا با آن میتواند موضع پاکستان و ماهیت طالبان را تغییر بدهد. اگر منظور او امریکا باشد، در این صورت این حقیقت در گفتار غنی پنهان است که چرا پیش از این، دولت افغانستان و خلیلزاد به خورد جامعه میدادند که روند تلاشهای صلح با طالبان، در هماهنگی با دولت افغانستان انجام میشود و هیچ امری پوشیده نیست.
چرا باید اشرف غنی چنین نگرانیای را مطرح کند و طوری سخن بگوید که دولت افغانستان در این روند نقش ندارد. در این گفتار، اشرف غنی بهعنوان رهبر سیاسی افغانستان سخن نمیگوید؛ بلکه از جایگاه یک ناظر سخن میگوید که دیگران میخواهند یک حلقهی مرموز را بر سرنوشت ما حاکم کنند؛ اما مردم افغانستان آن را نمیخواهند.
رییس جمهور، باید بگوید چگونه میتوان وضعیت را مهار کرد و چه برنامههایی دارد. تنها این کافی نیست که تصویر سیاه و سفید از وضعیت بدهد و طالبان را «حلقهی مرموز و نقابپوش» بخواند و بگوید به کارش ادامه میدهد. انتظار مردم از دولت این نیست که نقش یک نظارهگر را داشته باشد و بگوید با توجه به وضعیت به مشاهداتش ادامه میدهد. مردم انتظار دارد که دولت، نقشِ عملی داشته باشد و بگوید چگونه باید وضعیت سیاه و سفید تغییر کند و جامعه از سیاهی به طرف روشنایی برود.
در این گفتار با استعاره، طالبان «حلقهی مرموز و نقابپوش» توصیف شده اند. این تصویر از زبان رییس جمهور و کسی که ادعا دارد بیشتر از هرکسی افغانستان و گذشتهی این جامعه را میشناسد، مشکل ساز است. زمینهها و عواملی که طالبان را بهوجود آورده، این گروه با حمایت کدام کشورها و قدرت هایی ایجاد شد. چه برنامه و ماهیت دارد. سیاست کرزی و خودش چگونه این گروه را قدرتمند کرده همه معلوم است. خواستهای این گروه از زمانی که بهوجود آمده و عملکرد آن با مردم نیز روشن است.
آقای اشرف غنی این واقعیتها را نباید نادیده بگیرد. طالبانی را که دیروز مخالف سیاسی میخواند حالا ناشناخته شده و نقابپوش توصیف میکند. او بارها در کنار این که طالبان را مخالفان سیاسی خوانده بود، این گروه را تروریست و دشمن افغانستان نیز عنوان کرده بود. اقای غنی باید همان سیاستش را با جدیت ادامه بدهد. مردم افغانستان این را میخواهند و با این نوع سیاست از او حمایت نیز خواهند کرد.
طالبان در گذشته برای اشرف غنی حلقهی مرموز و نقابپوش نبودند. این گروه برایش مخالف سیاسی بود و گاهی تروریست بود و برای حامدکرزی برادران ناراضی. اگر آقای غنی میخواهد مردم از او حمایت کنند باید سیاست واضح داشته باشد و روشن کند که چرا طالبان اکنون گروه نقابپوش اند. اگر منظور او گروهی دیگری هم هست، این را نیز مشخص سازد. مردم زمانی از حکومت حمایت میکنند که بدانند حکومت با آنها صادق است.
اشرف غنی میگوید که جمهوریت و حقوق شهروندی را مردم افغانستان میخواهد؛ از گذشته تا حالا خواستهای اساسی این مردم بوده و جوانان و زنان از آن دفاع میکنند. این یک حقیقت است که اشرف غنی بهعنوان رییس جمهور آن را صادقانه بیان کرد و میگوید آن را معامله نمیکند؛ اما این که در عمل حکومت افغانستان برای حفظ این ارزشها و حمایت از نظام سیاسی چه کاری را میتواند انجام بدهد باید جدی گرفته شود.
درست است که حکومت تلاشهایی را برای حمایت از نظام سیاسی انجام داده؛ اما باید جدیتر از گذشته عمل کند. اشتباههاتی که داشته را جبران کند و باید بتواند هماهنگی و یکصدایی را در جبههی مقابل طالبان بهوجود آورد. اگر وضعیت تغییر نکند؛ هیچ کاری موثر و عملی انجام نمیشود و چتر جمهوریت از بام نظام سیاسی افغانستان خواهد افتاد.