
نویسنده: جان بولتن، مشاور شورای امنیت حکومت دونالد ترامپ
منبع: واشنگتن اگزاماینر
برگردان: ابوبکر صدیق
جنگ ۲۰ سالهی امریکا در افغانستان، این روزها به سوژهی داغی در راستای مبحث منافع امریکا تبدیل شده و تصمیمگیری در این مورد، ادارهی جدید امریکا را در دو راهی قرار داده است.
با این حال، گاهی این بحث وارد تنش شده و جنجالبرانگیز هم میشود. چنین شرایطی، گره این جنگ نافرجام را که در نهایت نیاز به یک نقطهی پایان دارد، بیشتر کور میکند. با آنکه همگی در بحث پایان دادن جنگ توافق نظر دارند؛ ولی گویا هنوز به نتیجهی نهایی نرسیدهاند.
اکنون جو بایدن با یک فرصت توأم با چالش و تاریخی روبهرو است. هرچند ظاهراً بایدن تمایل دارد تا کمازکم تعدادی از نیروهایش را با بهکار بستن یک راهکار معقول سیاسی در افغانستان نگه دارد؛ اما اگر قرار باشد که بر پایه توافقنامهی امریکا-طالبان رفتار کند، چالشی جدی گریبان او را خواهد گرفت.
با آنکه آقای بایدن بر این باور است که گروه طالبان، ارزش چندانی به مفاد توافقنامه نداده است؛ اما بازهم تردیدی نیست که این بیم را دارد که اگر او نیز موافقتنامه را نادیده بگیرد، کشورش دوباره با تهدیدهای تروریستی مواجه شود.
با در نظرداشت تمامی موارد، بهنظر میرسد که بایدن تلاش دارد تا با پالیسی و یافتن یک راهکار مناسب، بیشتر از همه، منافع کشورش را در اولویت قرار داده و تحت هر شرایطی و از هرگونه حملهی احتمالی به کشورش پیشگیری کند.
از دید مردم افغانستان و بهویژه مقامهای حکومتی این کشور، صلح یک هدف است؛ اما صلح و سازش با طالبان هیچگونه ضمانت اجرایی ندارد. در سوی دیگر نیز، پیداست که امریکا در مسیر زمینهسازی روند گفتوگوهای صلح افغانستان منافع همهجانبهای دارد؛ صلح خاورمیانه در رأس آن و نیز میخواهد مطمین شود که افغانستان دوباره به مرکز تروریزم بینالمللی تبدیل نمیشود.
با توجه به فرصت پیشآمده-گفتوگوهای صلح افغانستان- مردم افغانستان، خود میتوانند ملتسازی کنند و برای تأمین صلح آستین بالا بزنند؛ اما نباید فراموش کرد که برای امریکا، برپایی صلح در یک هدف راهبردی و دایمی است، نه اینکه شانهبهشانه و گامبهگام با افغانستان بایستد و راه برود.
در صورتی که یک رویکرد بنیادی بتواند همسو با منافع و تأمین امنیت امریکا قرار بگیرد، بیتردید توجه ویژهای در آن مورد خواهیم داشت. پسازآن، ما میتوانیم کمک و همیاریمان را با نیروهای امنیتی-دفاعی افغانستان افزایش دهیم.
نباید نادیده گرفت که میتوانیم حکومت افغانستان را در راستای ظرفیتسازی پشتیبانی کنیم؛ اما آنچه حایز اهمیت است: با آنکه کابل، پالیسی داخلی خود را دارد؛ اما مذاکره با طالبان در هر شرایطی، مستلزم حضور امریکا است.
با اینهمه، اکنون که نه طالبان به توافقنامه پایبندی داشتهاند و بایدن نیز دستور به بازنگری موافقتنامه داده، به نظر میرسد که بیش از هر تصمیم دیگری، اینگونه شتابزده بیرون شدن از افغانستان به سود امریکا نیست. اگر تنشها – میان دولت افغانستان و طالبان – به همین میزان کنونی پابرجا بماند، بیگمان که ماندن بهتر از بیرون شدن است. قطعاً این یک بحث احساسی و عاطفی نیست؛ بلکه آنچه منافع ما در آن نهفته است، بسیار ارزشمند است.
ما در کنار هزینههای بیشمار زمان بسیار زیادی را هم صرف کردهایم. بیشک اینهمه هزینه و صرف زمان، از برای دنبال کردن اهدافی بوده که در پی آن بودیم و اگر نیاز باشد که زمان بیشتری صرف این اهداف شود، پس باید صبور باشیم. این چیزی نیست که گروه مطالعات افغانستان نظر بدهد یا جو بایدن شتابزده تصمیم بگیرد؛ در واقع، این تنها گزینهای است که میتواند ضامن موفقیت باشد.
ازجمله منافع باارزش ما در افغانستان، حفظ موقعیت جیوپولتیک و جغرافیایی در افغانستان است. آنچه در دولت قبلی هیچ اهمیتی به آن داده نشد. نباید نادیده گرفت که موقعیت جغرافیایی افغانستان، در میان دو قدرت اتمی منطقه؛ پاکستان و ایران بسیار شکننده است.
در سوی دیگر، پیوستن دوباره به توافقنامه ۱+۵، یک اشتباه برای بایدن تلقی خواهد شد. ادامهی حضور نیروهای امریکایی در افغانستان نهتنها یک دلهره برای تروریزم ایجاد میکند که توسعه سلاح هستهای را در کشورهای منطقه نیز با تهدید مواجه خواهد کرد.
یادداشت: جان بولتن از ۲۰۱۸ – ۲۰۱۹ بهعنوان مشاور شورای امنیت رییسجمهور دونالد ترامپ خدمت کرده و همچنان در میان سالهای ۲۰۰۵ – ۲۰۰۶ بهعنوان سفیر امریکا در سازمان ملل متحد کار کرده است.