نویسنده: لوگ کوفی
منبع: عربنیوز
برگردان: ابوبکر صدیق
زمانی که دولت افغانستان و طالبان سرگرم گفتوگوهای صلح در – دوحه قطر استند، طالبان یک موتربم را در لشکرگاه مرکز ولایت هلمند انفجار دادند؛ انفجاری که پرسشهای زیادی در رابطه به صلح و موفقیت آن ایجاد کرده است.
در اثر این حمله، همه پایههای شبکههای مخابراتی در ولایت هلمند تخریب و ارتباط با ولایتهای همسایه قطع شد، به دلیل تخریب پایههای جکشنهای برق، صدها خانواده در سراسر هلمند و ولایتهای همجوار در تاریکی به سر میبرند. تخمینها نشان میدهد که نزدیک به ۳۵ هزار خانواده در این ولایت، خانههای شان را به دلیل جنگ ترک کرده اند.
حملات هوایی نظامیان امریکایی و شجاعت نیروهای امنیتی – دفاعی حملات را به عقب زدند؛ در حالی که به نظر میرسد این حملات بر روند گفتوگوهای صلح که در دوحه میان هیئت مذاکرهکنندهی {طالبان – دولت } جریان دارد، سایهی سیاه خود را پهن خواهد کرد.
پس از حمله در ولایت هلمند، احتمال تغییر در رویکرد برخی طرفها وجود دارد و این یکی از موضوعات قابل پیشبینی در روند صلح است؛ زیرا زلمی خلیلزاد، فرستادهی ویژهی امریکا در امور صلح افغانستان، هفتهی گذشته اشاره کرد: « در گفتوگوهای مختصری که من و جنرال اسکات میلر {فرمانده عمومی قوتهای حمایت قاطع در افغانستان} با طالبان داشتم، توافق صورت گرفته است تا روند مذاکرات دوباره آغاز شود و طبق معاهدهی امریکا – طالبان روند به پیش برده شود». اگر این مذاکرات توافقی در پی نداشته باشد در آن صورت، حوصلهی امریکا سر خواهد رفت و رویکرد تازهای روی دست گرفته خواهد شد.
البته همهی این موضوعات پس از موضعگیری دونالد ترامپ، رونما شد که به پایاندادن طولانیترین جنگ تاریخ امریکا تعهد داد؛ اما در عملیکردن آن تا هنوز موفق نبوده است.
در نتیجه، دو پیام متناقض از واشنگتن بیرون شد. چیزی که شنیدن آن دولت افغانستان، طالبان و متحدان امریکایی را متعجب کرد.
از یک طرف دونالد ترامپ روی پیشنهاد خروج کامل نظامیان خود تا کریسمس از افغانستان پافشاری میکند؛ موضوعی که سبب همدردی طالبان با دونالد ترامپ شد و این گروه، برای دوباره رییسجمهورشدن { در انتخابات ماه جنوری امریکا} به ترامپ دست دعا بلند کردند. از طرف دیگر مقامات بلندرتبهی امریکایی گفته اند؛ نظامیان این کشور تا ماه کریسمس از افغانستان بیرون نخواهند شد.
وضعیت روزهای اخیر سیاست خارجی امریکا، مشابهت زیاد با راهبرد خارجی یک سال قبل این کشور که در سوریه روی دست گرفته بود دارد. در آن زمان، دونالد ترامپ در توییتی خواستار خروج نیروهای خود از سوریه شده بود؛ ولی یک سال از آن توییت سپری شد و هنوز نیروهای امریکایی در سوریه مستقر اند و میجنگند.
همچنان، وضعیت اخیر در ولایت هلمند افغانستان اشاره به دو موضوع داشت؛ در نخستین نگاه، بررسی از این وضعیت، ذهنیتها را به چالشهای طولانی افغانستان جهت میدهد. هرگاه دولت افغانستان و طالبان به صلح دست یابند، موقیعت ولایت هلمند در ساحهی جنوب شرق افغانستان که مرز مشترک با پاکستان دارد، برای گروه طالبان خیلی با ارزش است؛ زیرا هلمند به عنوان یک ولایت پشتوننشین، نقطهی ثقل فعالیتهای طالبان در گذشته و حال بوده است. این ولایت به دلیل موقیعت جغرافیایی به مرکز تنش میان طالبان و دولت افغانستان در سالهای اخیر تبدیل شده بود و هر دو طرف، به تصرف ساحات بیشتر این ولایت تقلا میکردند.
در اوج جنگ سالهای ۲۰۱۰ – ۲۰۱۱ مجموع نیروهای امریکایی و بریتانیایی که برای مبارزه با تروریزم در این ولایت جابهجا شده بودند، به ۳۰ هزار تن میرسید؛ در حالی که تمام باشندگان این ولایت حدود ۳ درصد نفوس افغانستان را تشکیل میدهد. ۳۰ هزار نیرو در آن زمان نصف قوتهای ایتلاف به رهبری امریکا- پیمان اتلانتیک شمال – را در افغانستان تشکیل میداد.
باورکردن این خیلی دشوار است که توافق دوحه بتواند {گروههای رادیکال مشغول جنگ} در مناطق دوردست افغانستان؛ مانند ولایت هملند را مجذوب زندگی صلحآمیز کند.
نگاههای متفاوتی که در ولایت هملند وجود دارد؛ پیشبینی یک آیندهی بهتر را حد اقل به نسل جوان این کشور دشوار کرده است. شمار زیادی از گروههای تروریستی در بخشهایی از افغانستان حضور دارند که گفتوگوها و توافق دوحه برای شان مهم نیست.
این قابل پیشبینی است؛ هند به عنوان بزرگترین کشور که دموکراسی را در جهان به صورت عینی به تمثیل گرفته است، هنوز درگیر جنگ با گروههای تروریستی در داخل مرزهای این کشور است. هیچ تضمینی وجود ندارد که بگوییم تمام شاخههای جنگ در افغانستان، به دلیل امضای یک توافقنامهی چند مادهای میان آنان (امریکا، طالبان و دولت افغانستان) خاموش میشود. مهم نیست که چند ورق با چه محتوایی به امضا برسد؛ مهم این است که تضمین واقعی برای سرزمین – مردم این کشور داده شود. باید اذهان عامه برای پذیرش صلح واقعی در افغانستان آماده شوند تا دوباره شاهد یک بحران بزرگ در این کشور نباشیم.
دوم این که انفجار – حمله در ولایت هملند، در جریان گفتوگوها صورت گرفته است. این میتواند حدس و گمانها را تقویت کند که طالبان برای گرفتن امتیازات بیشتر در میز مذاکره و نشاندادن اقتدار شان تلاش دارند تا با راهاندازی این حملات، جایگاه خود را در میدانهای جنگ برای طرفین تثبیت کنند؛ هر چند هستهی مرکزی و قدرتمند ۱۹۹۰ طالبان اکنون وجود ندارد و دچار پراکندگی شده است. در سالهای اخیر هستهی مرکزی طالبان به شاخههای تروریستان محلی – خود مختار – انشعاب کرده است.
پرسشهای مهم و حیاتیای که روند صلح با طالبان را زیر شعاع قرار داده این است؛ امضای توافقنامه با رهبران مرفعنشین طالبان در یکی از هوتلهای مجلل دوحه، بر فرماندهان محلی این گروه که در میدان جنگ هستند چه تاثیری دارد، به ویژه گروهی از طالبان که در موساقلعه – هلمند در حال جنگ استند.
با این که پیش از حمله به ولایت هلمند، پیشرفتهایی در روند صلح به وجود آمد؛ زمانی که طرفهای متخاصم جنگ در کنار هم روی میز مینیشنند، در نفس خودش یک پیشرفت را نشان میدهد؛ اما جنگ در هیچ بخشی از افغانستان کاهش نیافته است.
صدها تن از نیروهای امنیتی – دفاعی توسط گروه تروریستی طالبان در سال روان کشته شده اند. ظاهرا معلوم میشود که هنوز اعتماد کامل میان طرفها در روند گفتوگوهای صلح ایجاد نشده است. تا زمان ایجاد چنین اعتمادی نیاز بیشتر برای تحمل یکدیگر وجود دارد. برای تامین صلح پایدار نیاز است تا یکدیگر را درک کنیم و نگرش همدیگرپذیری را تمثیل کنیم.
با تمام چالشهای موجود در روند صلح افغانستان، جامعهی جهانی نباید این روند حیاتی را برای افغانستان به باد فراموشی بسپارد.
درخواست مکرر برای دیدارهای دوستانهی چهره به چهره در فضاهای متفاوت و متنوع میان طرفهای مذاکرهکننده {دولت افغانستان – طالبان} از گزینههای خوبی برای ایجاد فضای بهتر است. مسلما روند گفتوگوهای صلح با فراز و نشیبهای زیادی مواجه است و این نفس گفتوگوها است که برای پایاندادن به جنگهای طولانی به درد میخورد.
متاسفانه در صورت فراموشی و ازدستدادن فرصت، شمار بیشتری از افغانستانیها قربانی خواهند شد و یک بخش عمدهی دیگر این مردم، سالها از این تنشها زجر خواهند کشید.
انتظارکشیدن و تلاش برای یک صلح پایدار میان دولت، جامعهی مدنی افغانستان و طالبان، تنها جادهای است که میتواند منجر به رسیدن به ثبات، صلح و همدلی میان تمام کسانی شود که برای چهار دهه به دلیل جنگهای نافرجام و بینتیجه زجر کشیده اند.