
نویسنده: وینوس اپادایا
منبع: د ایپوج تایمز
برگردان: ابوبکر صدیق
در حالی که ایران ادعای حمایت از ثبات سیاسی در کابل را دارد، همزمان رابطهی نزدیکی با گروه طالبان نیز ایجاد کرده است.
کارشناسان، هشدار میدهند که خروج نیروهای امریکایی در ۱۱ سپتمبر، منجر به افزایش دامنیهی خشونتها در داخل این کشور میشود.
راهبرد ایران، حمایت همزمان از طالبان و دولت افغانستان است؛ چیزی که کارشناسان از آن به عنوان «دورنما» یاد میکنند و به ایران امید میدهد تا پس از خروج نیروهای امریکایی هم، با طالبان و دولت افغانستان، رابطهی نزدیک داشته باشد.
حمید بهرامی، یک زندانی سیاسی ایران و عضو گروه تحلیلی خاور میانه در استکالند، به ایپوجتایمز، گفت: «حکومت ایران امروز از نظام-قانون اساسی افغانستان، پشتبانی میکند؛ در حالی که سپاه –پاسداران- به طالبان آموزش و اسلحه میدهد.»
حمایت طالبان از طرف ایران، موضوع تازهای نیست؛ شریف یفتلی، رییس ستاد مشترک ارتش افغانستان در سال ۲۰۱۷، به صورت واضح، ایران را به حمایت از طالبان متهم کرد و گفت که دولت افغانستان، در این زمینه مدارک دارد.
طالبان در ماه جنوری سال گذشته با مقامات ارشد ایران در این کشور دیدار کردند. تهران در رابطه به این کنش، به دولت افغانستان گفته است که آنها میخواهند اطمینان حاصل کنند که افغانستان دوباره به پناهگاه امن تروریزم، تبدیل نمیشود.
این در حالی است که علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، در یک رشته تویتی در ۲۷ جون، گفت که ما با رهبران گروهی دیدار کردیم که متعهد به ادامهی «جنگ در برابر امریکا استند.» این تویت، واکنش یاسین ضیا، رییس ستاد ارتش افغانستان را به دنبال داشت. او در تویتی گفت: «متأسفانه برداشت شما از جنگ فعلی افغانستان، غلط است؛ طالبان با امریکاییها نمیجنگد؛ بل که با مردم افغانستان جنگ دارند. ما در برابر دشمنان مردم افغانستان، میایستیم.»
بهرامی گفت: ایران رابطهی نزدیکی با طالبان دارد؛ این دیدارها هم به همین مناسبت صورت گرفت. از نظر او، ایران طالبان را به عنوان گروهی در منطقه میشناسد که با بازیگران بزرگ رابطه دارند و پاکستان از طالبان به عنوان «اسپ تروجان» استفاده میکند. او گفت: «در صورتی که امریکا بخواهد، طالبان میتوانند دشمن رژیم ایران شوند.»
از طرف دیگر، نگاه امریکا در مورد رابطهی طالبان و ایران، چیست؟ ایران تلاش میکند تا برای مدیریت گروه طالبان سنیمذهب، همزمان شبیهنظامیان شیعه ایجاد و تربیه کند.
وینی کوورا، یک عضو انستیتیوت خاور میانه، در سال گذشته گفت که افغانستان به عنوان یک همسایهی خیلی مهم در سیاست خارجی تهران است؛ اما این اهمیت را به سایر کشورهای جهان ندارد. کوورا گفت: ایران بازی دوگانهی« پیدا و پنهان» روی دست دارد؛ این کار، تحلیل در مورد تمرکز و نفوذ ایران در افغانستان را مشکل کرده است.
افغانستانِ محاط به خشکه، گذرگاههای مرزی با ایران، پاکستان، و کشورهای آسیای میانه؛ مانند ترکمنستان، اوزبیکستان، و تاجیکستان و کمترین مرز مشترک را با سینکیانگ چین دارد. همهی همسایهها، تقریبا نفوذ یکسانی در نظام کنونی افغانستان دارند.
احمد قریشی، خبرنگار پاکستانی که اوضاع ایران را دنبال میکند، میگوید: «نسبت به تمام قدرتهای منطقهای، ایران بیشترین فعالیت را در میان طالبان و دولت افغانستان دارد.»
قریشی گفت: «قدرت واقعی ایران، داشتن نفوذیها در میان طالبان و دولت افغانستان است. یک بخش تفنگسالاران حامی دولت افغانستان، پس از ۲۰۰۲ با سپاه ایران رابطه دارند و از ۲۰۱۷ به اینطرف، این رابطه شدت گرفته است. شماری از اعضای طالبان در شمالغرب و غرب این کشور، با سپاه رابطه دارند و همواره در مشهد دیده شده اند.»
بهرامی گفت که ایران از از منافع خود در افغانستان دفاع میکند؛ سیاست ایران جنگیدن برای منافع در بیرون از کشور خودش است.
تهران و طالبان
تا زمانی که به رقابت ایران و عربستان سعودی در افغانستان و منطقه پینبریم، نمیتوان از تقارب سیاسی ایران با طالبان که تفاوت مذهبی-تاریخی دارند، سر بر آورد.
بهرامی گفت که رقابت ایران و عربستان سعودی در داخل افغانستان، روی مذهب میچرخد. سعودی خود را به عنوان رهبر جهان اسلام به ویژه سنیها میداند و ایران، به چنین رویکردی باور ندارد. در کشورهایی مانند عراق، لبنان، یمن، سوریه و افغانستان، میلیونها شیعه زندگی میکنند و این زمینهی رقابت را میان ایران و سعودی ایجاد کرده است. نمایندگان مذهبی آنها در این کشورها، قدرتهای سیاسی و نظامی دارند.
او گفت: «در میانهی دههی ۱۹۹۰، سعودی، پاکستان و امارات متحدهی عربی، از معدود کشورهایی بودند که رژیم طالبان را در افغانستان به رسمیت شناختند؛ در حالی که حملهی ۱۱ سپتمبر بازی را به نفع ایران رقم زد.» با حملهی ۱۱ سپتمبر، عربستان به دلیل رابطهی سنتی با امریکا، خود را از طالبان دور کرد و این کار، زمینه [نزدیکشدن به طالبان] را برای ایران فراهم کرد.
کوورا گفت که در سالهای اخیر، در میان توسعهی اندکی که در خاور میانه صورت گرفته است، رابطهی تهران و طالبان یکی از آن است.
به گفتهی او، «عربستان علیه قطر قرار گرفت که دفتر سیاسی طالبان در آن کشور بود و قطر رابطهی خود را با تهران نزدیک کرد و کمک کرد تا تهران با طالبان نزدیک شود. این کار زمینهی بازیهای چندگانه را برای ایران فراهم کرد و شرایط را تغییر داد.»
بهرامی گفت که با خروج امریکا در ۱۱ سپتمبر از افغانستان، «بازی راهبردی» میان ایران و عربستان، بیشتر قابل درک میشود. بهرامی افزود: «عربستان در تلاش توسعهدادن به رابطهی خود با دولت فعلی کابل است، بر پاکستان فشار وارد میکند تا طالبان را به روند صلح و دوری از ایران تشویق کند. عربستان تلاش دارد تا رابطهی خود را به دکتر عبدالله که رابطهی نزدیکی با ایران و سایر رهبران شیعه دارد، نزدیک کند.»
عبدالله عبدالله، رییش شورای مصالحهی ملی افغانستان است و به نقش ایران در روند صلح افغانستان، تأکید دارد.
بهرامی گفت که پاکستان و ایران از حمایت عربستان در برابر حکومت کابل، ناراض استند؛ ایران برای ازدستدادن همپیمانان شیعه، نگران است و پاکستان به این دلیل ناراحت است. اسلام آباد تلاش میکند تا گروه ضدطالبان را تضعیف کند.
با همه تکتیکهای «پنهانی و آشکار»، ایران نمیتواند جلو روند صلح افغانستان را بگیرد؛ اما شاید تلاش بر این باشد که نقش مثبتی بازی کند. به گفتهی بهرامی؛ کاهش فشارهای امریکا بر ایران هم ریشه در همین بازی نقش مثبت دارد.
فرصت برای ایران
با نزدیکشدن زمان خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان، زمینه برای اعمال نفوذ و دفاع از منافع مستقل ایران، در این کشور فراهم شده است.
بهرامی گفت: برای ایران فرصت خوبی دست داده تا گروه مذهبی شیعهی مرتبط به سپاه را آموزش دهد و یک گروه شیعهی بنیادگرا ایجاد کند. «پس از ۱۱ سپتمبر، نه دولت افغانستان و نه هم طالبان توانایی محدودسازی نفوذ سپاه را در افغانستان نداشتند. کشتن سلیمانی را به یاد دارید، قاآنی، نفر سلیمانی در امور افغانستان بود. ایران به صورت مستقیم و غیرمستقیم، منافع امریکا و غرب را در این کشور تهدید میکرد. ایران، این ظرفیت را دارد تا روند دموکراسی افغانستان را به چالش بکشد، که در طولانیمدت به نفع امریکا پایان مییابد.»
قریشی گفت که اگر امریکا، امروز به اوضاع داخلی افغانستان توجه ندارد، به معنای خدمت به منافع ایران است. «اگر امریکا به این وضعیت توجه نمیکند، تقدیمکردن افغانستان به ایران است؛ کاری را که در عراق انجام داد.»
بهرامی گفت: با اعلام خروج از سوی بایدن، فضا برای سپاه در افغانستان فراهم شد و به همین دلیل است که امریکا فشارها بر ایران را کاهش داد. این کار، زمینهی افزایش نفوذ ایران در کشورهای منطقه را فراهم کرده و زمینهی رقابت میان ایران و پاکستان را ایجاد کرد.
بهرامی گفت: افغانستان موقعیت ژیواستراتژیک بینظیری دارد، در حقیقت پلی میان آسیای میانه و جنوب آسیا و خاور میانه است؛ اما چالش اصلی، متصلنبودن افغانستان به مرز آبی است که این کشور را محتاج ایران و پاکستان کرده است.
به گفتهی او، این شرایط، زمینهی همکاری میان ایران و هند را فراهم کرده است؛ هند برای تأمین منافع خود در برابر پاکستان و چین نیاز دارد تا با سپاه پاسداران و همکاریهای اقتصادی و امنیتی داشته باشد. به همین دلیل، حضور نظامیان امریکایی در افغانستان، ایران را از چنین فعالیت باز میداشت.
نیروهای تکفیری
گروه داعش موسوم به شاخهی خراسان داعش، بزرگترین تهدید در برابر ایران در افغانستان است که از طرف ایرانیها، به نام گروه تکفیری یاد میشود.
بوزان وایمر، در انستیتوت مطالعات ایران در لندن، گفت: «به قول مقامات ایرانی، گروه سنی تکفیری، میخواهند با استفاده از جغرافیای افغانستان، تهدید جدی در برابر ایران شیعه باشد.»
گروه تکفیری که بیشتر در رسانههای ایرانی رایج است، وایمر، گفت: گرو داعش –شاخهی خراسان و داعش در کل- در برابر القاعده و طالبان قرار دارد. بهرامی گفت؛ از نگاه داعش، ولایت خراسان ایران -خراسان بزرگ- و همهی افغانستان به حدود ۲ هزار سال پیش، بخشی از ولایت خراسان بوده است؛ اما با خروج امریکا در ۱۱ سپتمبر، ایران فرصت تأمین امنیت مرز شرقی خود را در برابر داعش- شاخهی خراسان- به دست میآورد.
بهرامی گفت: سپاه پاسداران با استفاده از فرصت خروج امریکا، میتواند در کنار طالبان، گروه شیعهای را ایجاد کند تا در برابر گروه تکفیری داعش بجنگد. او، گفت: «با خروج امریکا، توازن به هم میخورد، دولت افغانستان و طالبان خود را ضعیف احساس میکنند، در این فرصت هر دو در برابر داعش قرار میگیرند. از آنجایی که داعش تهدیدی برای ایران است، ایران تلاش میکند تا از طریق طالبان با داعش بجنگد، بدون این که خود به داعش ضربه بزند؛ چون پالیسی ایران، ادامهی تنشها است. در همین حال، وقتی دولت افغانستان با داعش درگیر شد، سپاه، گروه شبهنظامی شیعه را ایجاد میکند.»
یادداشت: این نوشته زیر نام «تغییر اوضاع در افغانستان در جریان بیرونشدن امریکاییها»، در گفتوگو با تحلیلگران بینالمللی، رهبران و شماری از شهروندان افغانستان، آماده است.